صنعت بدون استراتژی

هاشم یکه‌زارع ازجمله مدیران صنعت خودرو است که سابقه‌ فعالیت چندین دهه در این صنعت را در کارنامه خود دارد و اکنون نیز بر مسند مدیرعاملی بزرگ‌ترین گروه خودروسازی ایران تکیه زده است. فارغ از صحت و سقم انتقادهای مطرح به عملکرد و شیوه مدیریتش در این گروه خودروسازی، شاید بتوان نگرش او به مشکلات بنیادین صنعت خودرو را با واقعیت‌های کنونی خودروسازان مطابق دانست، جایی که او ضمن تأکید بر ضرورت وصلت دانشگاه و صنعت به انتقاد از نبود استراتژی مشخص و پایدار در صنعت خودرو پرداخت و اعلام کرد: در صنعت خودرو استراتژی مشخصی وجود ندارد و هر وزیری که روی کار آمده بسته به سلیقه شخصی خود استراتژی‌های گذشته را بر هم می‌زند. واقعیت آن است که فقدان استراتژی و برنامه راه درست و پایدار مشکلی نهادینه‌شده در اغلب بنگاه‌های صنعتی و اقتصادی است و صنایع خودروسازی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

تدوین استراتژی و نقشه راه مشخص، پایدار با خطوط قرمز و ضمانت‌های ‌اجرایی مشخص موضوعی است که در طول 4دهه گذشته به کرات توسط مدیران بالادستی و وزرای صنعت در دستور کار قرار گرفته، اما متأسفانه یا فرایند تدوین و تصویب این راهبردها چندان طولانی شده که به عمر مدیریت وزیران صنعت و مدیران وقت خودروساز قد نداده یا اینکه به‌دلیل ترجیح رویکردها منافع حزبی و سیاسی، استراتژی‌های مصوب نیز در ابتدای راه اجرا متوقف شده است. در واقع مدیران سیاسی بخش صنعت و به‌خصوص صنایع خودروسازی در هر دولت تلاش کرده‌اند تا چرخ را از نو اختراع کرده و هر بار اهداف و برنامه راهبردی متفاوتی برای توسعه صنعت خودرو ارائه کنند. این شرایط موجب شده تا صنایع خودروسازی در مسیر توسعه در همه بخش‌ها از قافله رقبای جهانی و حتی منطقه‌ای خود جا بمانند.