رودکی؛ بینای اهلبیت
احمد مسجد جامعی/ عضو شورای شهر تهران
امسال ایام ولادت حضرت زهرا(س) با چهلمین سال انقلاب مصادف شده است. به همین مناسبت میخواهم خاطرهای بگویم. از آغاز انقلاب تاکنون، از مهمترین جاهایی که آیینهای ملی، فرهنگی و هنری در آنجا برگزار میشد، تالار وحدت بود. نام پیشین تالار وحدت، تا سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تالار رودکی بود، اما نام آن را به تالار وحدت تغییر دادند. نمیدانم به چه دلیلی نام رودکی را از این تالار برداشتند.
میدانیم که رودکی در فرهنگ ایرانیان و زبان فارسی مقامی بس بلند دارد و اشعار او جلوهگاه خردورزی و هویت و زیباییشناسی ایرانیان است. از اینرو در تاریخ ادبی ایران، او را آدمالشعرا و ابوالشعرا بهمعنای نخستین شاعر میخوانند. استادالشعرا نیز از القاب دیگر اوست و همه اینها بیانگر سابقه و جایگاه بلند او در تاریخ ادبیات فارسی است.
از مجموعه گسترده اشعار او کمابیش 1200بیت بهدست ما رسیده. از کارهای برجسته رودکی به نظم درآوردن کتاب کلیله و دمنه ترجمه ابنمقفع از پهلوی به عربی بوده است که رودکی به نظم فارسی درآورد و از آن هم ابیاتی پراکنده در متون مانده است. به هر حال، رودکی آدمالشعرا و ابوالشعرا و استادالشعرا را میتوان نخستین شاعر پارسیسرای فاطمی و علوی دانست و گفت که شعر و زبان فارسی از آغاز با منقبت پیامبر و خاندان او پیوندی ناگسستنی داشته است.
همه اینها اقتضا میکرد که نام رودکی بر آن تالار بماند. از اینرو در اقدامی تازه، بنیادی افکندیم و مجموعه تالارهای ملی پایتخت را در آن جا دادیم و نام آن را بنیاد رودکی گذاشتیم که تنها نهاد عمومی حوزه فرهنگ و هنر بوده است و اساسنامه آن را به همت دولت و مجلس شورای اسلامی به تصویب رساندیم. پس از آن نام رودکی بر سر تالار وحدت و برخی مراکز فرهنگی و هنری ملی مانند برج آزادی گذاشته شد.
در آخرین برنامه دولت آقای خاتمی برنامه چهارم توسعه طرح ملی پهنه رودکی در کنار 3 طرح ملی دیگر (لاله) فارابی و نمایشگاههای فرهنگی قرار داشت نیز گنجانیده شد. پس از رفتن من به شورای اسلامی شهر تهران، در شورای سوم این اندیشه پیگیری شد و بازسازی و بهسازی پهنه رودکی در شمار برنامههای شهری ثبت شد.
آنچه تاکنون درباره رودکی گفتم، کم و بیش در همه کتابهایی که درباره تاریخ ادبیات فارسی نوشته شده، آمده است، اما آنچه کمتر به آن اشاره رفته، گوشههای فکری این شاعر بزرگ زبان فارسی است؛ گوشههایی که نشاندهنده دوستداری ایرانیان در حق اهلبیت گرامی پیامبر علیهمالسلام ازجمله حضرت زهراست؛ چنانکه نخستین شعر فارسی موجود که به فاطمه زهرا(س) اشاره دارد و به ایشان ارادت میورزد، مصرعی بازمانده از آدمالشعرا ابوعبدالله رودکی سمرقندی است که در آن، آنهم در آن روزگار دشوار میگوید: کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی
او در بیت بازمانده دیگر خوشبختی و نیکبختی در دو جهان را در مهرورزی به همسر زهرا، علی امیرالمومنین میداند و در اینباره میگوید:
کسی را که باشد به دل مهر حیدر/ شود سرخرو در دو گیتی به آور
اَیا سروبن، در تک و پوی آنم / که: فرغند آسا بپیچم به توبر
این نیز نخستین شعر فارسی بازمانده در منقبت امام علی علیهالسلام است.
این ابیات در اشعار اندکی که از او مانده، به چشم میخورد. شاید اگر تمامی دیوان او بهدست ما میرسید، بسیار بیش از این درباره اهلبیت مییافتیم؛ چراکه گفتهاند شعر او را برشمردند «سیزده ره صدهزار» .
به هر حال اشعار رودکی بسیار بود متأسفانه با بلایی که بر سر شاعر پرآوازه آن روزگار آوردند، مانند میل به چشم کشیدن و ضرب و جرحی که در اسناد و مطالعات تاریخی و باستانشناسی به آن اشاره شده، گمشدن این اشعار نکته چندان غیرمنتظرهای نیست. اما شاعرِ دیگرِ همزمان او، معروفی بلخی سروده است:
از رودکی شنیدم استاد شاعران/ کاندر جهان به کس مگر و جز به فاطمی
و پایبندی رودکی در دوستداری اهلبیت چندان بود که او در یورش متعصبان بخارا هر دو چشم خود را از دست داد؛ چنانکه هنگامی که او کلیله و دمنه را به نظم فارسی درمیآورد، نابینا بود.
روز تولد زهرای مرضیه مبارک باد.