• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 5 اسفند 1397
کد مطلب : 48881
+
-

مروری بر 5 کمدی موفق سینمای پس از انقلاب

خندیدن از ته دل

مسعود پویا

به شهادت آمار گیشه، کمدی، محبوب‌ترین ژانر برای سینماروهای ایرانی در  دودهه اخیر بوده است. البته اگر آمار فروش دهه‌های 60 و 70 را بررسی کنیم با تعداد انگشت‌شماری کمدی پرفروش مواجه می‌شویم. به‌نظر می‌رسد تا سال‌ها برای فیلمسازان ایرانی کمدی ساختن تابو محسوب می‌شد و شاید هم مسئله این بود که چگونه و مهم‌تر از آن با چه کسانی می‌توان شوخی کرد و دچار مشکل و حاشیه نشد؟ در سال‌های بعد این نگرانی و پرهیز، جای خود را به نوعی سهل‌انگاری داد که نتیجه‌اش انبوهی کمدی زیر استاندارد در دهه‌های 80 و 90 است. با این همه سینمای کمدی ایران چند قله درخشان دارد که هنوز و همچنان تماشاگر را می‌خندانند و قریحه طنز سازندگان‌شان را نمایان می‌کنند.

1- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی1365)

کمدی طبقه متوسط


سال65 وقتی داریوش مهرجویی «اجاره‌نشین‌ها» را کارگردانی کرد، کمتر فیلمسازی حاضر به ساخت فیلم کمدی بود. آمارها نشان می‌دهد از ابتدای پیروزی انقلاب تا اواسط دهه60، تعداد کمدی‌های ساخته شده کمتر از انگشتان یک دست است. 

در چنین شرایطی مهرجویی اجاره‌نشین‌ها را کلید زد. روی صندلی کارگردانی نشست و درباره آدم‌های طبقه متوسط، کمدی ساخت. اولین کمدی شهری موفق پس از انقلاب که اکرانش در سال66، (سالی که بمباران شهرها اوج گرفته بود) چنان با اقبال عمومی مواجه شد که رکورد گیشه را شکست. کمدی سرراست، راحت و بسیار خوش‌ساخت مهرجویی، بی‌هیچ پیرایه‌ای تماشاگرش را با موقعیت‌های کمیک همراه می‌کرد و می‌خنداند. 

2- لیلی با من است (کمال تبریزی1374) 

پیش به سوی خط مقدم


سال 74 و در شرایطی که بیشتر تولیدات سینمایی سمت آثار اکشن رفته بودند و توجه به ژانرهایی چون ملودرام و کمدی بسیار کمرنگ شده بود، کمتر کسی فکر می‌کرد می‌شود کمدی جنگی ساخت. آن هم در شرایطی که برخی از فیلم‌های جدی سینمای دفاع مقدس، با نگاه بسته مدیران وقت، متهم به تحریف واقعیت‌های جنگ می‌شدند، ساختن کمدی جنگی به چیزی فراتر از جسارت نیاز داشت. در چنین شرایطی «لیلی با من است» در جشنواره چهاردهم به نمایش درآمد و با موقعیت‌های ناب کمدی‌اش تماشاگر را خنداند، بی‌آنکه از خطوط قرمز عبور کند و حساسیتی برانگیزاند. کمال تبریزی با درک درست از فیلمنامه رضا مقصودی، صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، کارمند ترسوی صداوسیما را به جبهه فرستاد و از دل تناقض حضور مردی ترسو در جبهه‌ها خنده آفرید. 

3- مرد عوضی (محمدرضا هنرمند1377)

شوخی‌های جسورانه


کمدی فانتزی «مرد عوضی» محصول توأمان جسارت در پرداخت و توانایی در خلق شوخی‌های موثر و جذاب است؛ فیلمی از حوزه هنری که در دهه70 مدیرش تصمیم گرفته بود مسیرهایی را طی کند که سینمای ایران از ورود به آنها هراس داشت. مرد عوضی فیلمی نبود که بخش خصوصی در سال76 جرأت ساختن آن را داشته باشد. فیلم ترکیبی هوشمندانه از چند کمدی موفق هالیوود  که فرهاد توحیدی با مهارت آداپته‌شان کرده بود. پیوند مغز مخترعی فقیر (رضا ژیان) به مدیرعاملی موفق (پرویز پرستویی) شروعی است بر طوفانی از شوخی‌های مختلف و متنوع. مرد عوضی از اولین کمدی‌های پس از انقلاب است که در آن از شوخی‌های کلامی خاص بهره گرفته شده است. 

4- مارمولک (کمال تبریزی1383)

بند بازی روی خطوط قرمز 


جنجالی‌ترین کمدی تاریخ سینمای ایران، قرار بود با نزدیک شدن به دوایر ملتهب و خلق موقعیت‌های کمدی، در نهایت از خطوط قرمز عبور نکند. «مارمولک» قرار بود فیلمی در جهت تکریم روحانیت باشد و در عمل هم همین ماموریت را به نتیجه رساند ولی حاشیه‌هایی که پس از نمایش فیلم در سی‌ودومین جشنواره فیلم فجر رقم خورد، موجی از مخالفت را از سوی طبقه‌ای برانگیخت که مارمولک اساسا در دفاع از آنها ساخته شده بود؛ به همین دلیل فیلم با تاخیر اکران شد و زیر یک ماه هم بر پرده دوام آورد. ولی در همین زمان کوتاه هم آن‌قدر بیننده داشت که یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال شود. پیمان قاسم‌خانی براساس طرحی از منوچهر محمدی، فیلمنامه‌ای نوشته بود که شاید بیشترین لحظات کمدی را میان تمام تولیدات دهه80 داشت. مهارت تبریزی در اتخاذ لحن درست برای اجرای شوخی‌ها و اجرای فوق‌العاده پرویز پرستویی مارمولک را به کمدی‌ای موفق تبدیل کرد. 

5- دایره زنگی (پریسا بخت‌آور 1386)

کمدی جزئیات


تنها تجربه بلند سینمایی پریسا بخت‌آور، به عنوان یکی از بهترین کمدی‌های سینمای ایران همه جزئیات غایب در کمدی‌های ایرانی را یکسره به‌همراه دارد. بدیهی است بخش عمده‌ای از موفقیت «دایره زنگی» به فیلمنامه دقیق و به شدت پرداخته‌شده اصغر فرهادی بازمی‌گردد.  دایره زنگی، 2 کاراکتر اصلی دارد؛ محمد (صابر ابر) جوان نصاب ماهواره  و دختر فراری (باران کوثری) که همه شرارت‌ها و حاشیه‌های فیلم زیر سر اوست. بقیه آدم‌های حاضر در دایره زنگی تیپ‌هایی نمایشی هستند که حضور همگون و متناسبی در فیلم دارند؛ تیپ‌هایی که هرکدام یکی از اقشار جامعه را نمایندگی می‌کنند (از پیرمرد سلطنت‌طلب تا مرد بازاری سنتی و مترجم هری‌پاتر و...) وحدت زمانی و مکانی دایره زنگی، انسجامی در خور به فیلم بخشیده و شوخی‌های فیلم با آدم‌های طبقه متوسط، در نیمه دوم دهه80، تازگی و طراوت داشت. 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :