
خواندن؛ شرط نوشتن

اصغر ضرابی/ روزنامهنگار پیشکسوت
گاهی، برخی از جوانان که اتفاقا شغلشان بیارتباط با نوشتن نیست، گلایه دارند که نمیتوانند بهراحتی مقصودشان را مکتوب کنند. برخی از دوستان نویسنده یا خبرنگار بزرگترین مشکلشان را در تنظیم یک گزارش تا نوشتن یک متن، ناتوانی در به نثر درآوردن آنچه در سر دارند، عنوان میکنند.
حق هم دارند، نوشتن با فرایندی ذهنی همراه است و کسانی که ذهن آماده و دایره وسیع واژگانی دارند، راحت مینویسند اما در نبود این دو، نوشتن دشوار و طاقتفرساست و ماحصل مطلوبی هم ندارد.
اما چه عاملی موجب توانمندی ذهن و فراخی دایره واژگانی میشود؟ این سوال، پاسخ روشنی دارد. اگر از صدها نفر صاحبنظر بپرسید، یک پاسخ به این سوال خواهند داد؛ خواندن.
مطالعه مستمر، مفید و هدفمند، ذهن را منظم، حافظه را تقویت و گنجینه کلمات را پربار میکند. نوشتن بدون مطالعه مثل آبکشیدن از چاه است. چاه هر قدر هم از قبل آب داشته باشد، با مصرف مستمر ته میکشد، اما نوشتن همراه با مطالعه، برداشتن آب از چشمه است؛ چشمه جای خالی حاصل از برداشت آب را با جوشش خود پر میکند. توصیه مؤکد و همیشگی به همه کسانی که دوستشان داریم و عزیزشان میداریم، این است که مطالعه را به عنوان نیازی روزمره، جدی بگیرند و بدانند که بدون آن، انسان دچار ضعف فکری و تزلزل شخصیتی میشود.
مطالعه برای همه انسانها، ژرفای نگاه، شخصیت انسانی، سواد و تفکر به ارمغان میآورد و برای همه افراد از هر قشر و گروه و جنس و سن و سالی مفید است.
اما برای کسانی که دستی بر نوشتن دارند و ناگزیر از انتقال خبر و پیام هستند، مثل نفسکشیدن، ضروری و حیاتبخش است. چیزی جای آن را نمیگیرد، اما مطالعه میتواند جای بسیاری از نقایص و کاستیها را پر کند. اولین شرط بیان رسا و قلم شیوا، کتاب خواندن و مطالعه مستمر متن و کتاب است.