سرمان را بالا بگیریم
علی پیرحسینلو؛ مشاور اجتماعی معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری
«شورای شهر و شهرداری برای تهران چه کار کردهاند؟» این سؤال را این روزها رأیدهندگان بهنحوی و مخالفان بهنحوی دیگر میپرسند. صداوسیما و رسانههای مخالف اصلاحطلبان آشکارا شهرداری و شورا را هدف حمله گرفتهاند و منتقدان قدری منصفتر هم با ذرهبین روی نقشه تهران دنبال افتتاح پل و تونل و ایستگاه و ابرپروژههای کذایی همچون دوره سابق میگردند و وقتی نمییابند، میپرسند: شما برای مردم چه کردهاید؟
این سؤال را میتوانیم اینطور هم بپرسیم: «شورا و شهرداری تهران چه کار قرار بوده بکنند؟» و اینکه: «آیا شهر تهران نباید مثل گذشته همچون یک کارگاه عمرانی به مثابه محلی برای تلاشهای جهادی باشد؟» و یا حتی: آیا همیشه قرار است یک کارهایی (ترجیحا خارقالعاده و بزرگ) انجام دهیم یا اینکه گاهی لازم است یک کارهایی را انجام ندهیم یا اینکه با سیاستگذاریها و برنامههای محدود اما شدنی، تغییرات کوچک اما ملموس را برای زندگی بهتر در شهر رقم بزنیم؟
زمستان سال قبل که پیگیریهای کمیسیون محیطزیست شورا و اقدامات شهرداری باعث شد بساط سفیدبالکها (مگسهای سفید) از تهران جمع شود، برخی یادآور شدند که چرا این موضوع بهعنوان یکی از نخستین کارنامههای مثبت مدیریت شهری جدید شناخته نمیشود. واقعیت این است که سبک و سیاق کار شهرداری در دوره قبلی آنچنان بود که «دستاورد» جز با ابعاد فیزیکی مهیب و ابعاد مالی کلان و افتتاح دوربینی و رپورتاژ تلویزیونی، دستاورد تلقی نمیشد. به این معنا، البته هنوز هم شهرداری تهران در دوره اصلاحطلبان با «بحران دستاورد» روبهروست و روبهرو خواهد بود. تهران از آن قبیل پروژههای بزرگ، هزینهبر و البته بیشک خسارتبار، اشباع و خسته شده است. اگر دستاورد شهرداری قرار است آن کارهای پرضرر باشد، کاش نباشد!
اما، پس ما چگونه و با چه «دستاورد»هایی قرار است «برای شهر و مردمش کاری کنیم» و شرایط زندگی بهتری را رقم بزنیم؟ پاسخ روشن است؛ با نگاه اجتماعی و نرمافزاری بهجای نگاه ابزاری و سختافزاری، با رویکرد به شفافیت برای مبارزه با فساد، با اقدامات روشن سنجشپذیر بهجای اقدامات نمایشی بزرگ و نوعا مخرب، با برنامهمحوری و صرفهجویی و محلهمحوری و افزایش مشارکت عمومی شهروندان و با همگانی کردن امکانات شهری. یعنی با فراری دادن مگسهای سفید از شهر، بهجای ریختن هزاران میلیارد تومان در چاه ویل پل صدر.
اکنون در ماه پایانی سال۹۷ و با روشن شدن اینکه آلودگی هوای امسال در تهران با سال گذشته قابل مقایسه نیست و تهران از این جهت تجربهای بهمراتب متفاوتتر داشته و آسمانی بهمراتب صافتر از شهرهایی همچون اصفهان و مشهد و تبریز را دیده و در هیچ روزی کار به تعطیلی نرسیده است، به جرأت میتوانیم از دستاورد دیگری برای مدیریت شهری جدید صحبت کنیم. دستاوردی که با روبان و مراسم افتتاح و نمایش همراه نیست، اما مردم آن را چشیده و نفس کشیدهاند و شورا و شهرداری میتواند از این بابت سر خود را بالا بگیرد.
البته که معرفی این دستاورد بهمعنای آن نیست که آنچه انجام شده، نسبت به آنچه باید پس از این انجام شود، بسیار کمتر است. همچنین بهمعنای آن نیست که تغییرات جوی را از مبنای این مقایسه میتوان حذف کرد. اما ناگفته پیداست که کسانی بنا به عادت یا شاید عداوت، حاضر نیستند بپذیرند که چیزی جز باد و باران هم بر هوای خوب تهران در ماههای گذشته تأثیر داشته است. انگار که ما باید تسلیم و دستبسته باشیم تا فقط اگر خدا لطفی کند و بادی بفرستد تا نفسی بکشیم، و انگار که کاری نمیشود و نباید کرد. اما سر خود را اگر رو به بالا بگیریم، میبینیم که به برکت عزم شهرداری و تلاش مردم، یک چیزهایی در آن بالا تغییر کرده است.
اقدامات مهمی در حوزه کنترل آلودگی هوا مؤثر بوده است که عناوین آنها را مرور میکنم: اجرای مرحله دوم طرح کاهش و کنترل فراگیر معاینه فنی خودروها، اجرای طرح ترافیک جدید و تعیین استاندارد جدید معاینه فنی برتر برای خودروهای با آلایندگی کمتر، بهبود کیفیت سوخت دیزل، ممنوعیت مطلق تردد اتوبوسهای فاقد معاینه فنی در خطوط شرکت واحد، بازدیدهای سرزده پیاپی از مسیرها و نقاط توقف کامیونها و اتوبوسهای آلاینده، تشدید نظارت بر مراکز معاینه فنی و مقاومت در برابر شمارهگذاری موتورسیکلتهای کاربراتوری.
حالا میخواهم بهطور خلاصه 5دلیل علمی بیاورم که چگونه کارهایی که میشود و شده است، فراتر از باد و باران، به کاهش آلودگی هوای تهران انجامیده است:
یک سنجه این است که ببینیم در شرایط ایستایی هوا (با حذف عامل باد) مدتزمانی که هوای تهران از وضعیت پاک (شاخص زیر ۵۰) به وضعیت ناسالم برای گروههای حساس (شاخص بالای ۱۰۰) رسیده، چقدر بوده است؟ در بررسی انجامشده، این عدد در سال۹۶ تقریبا 3روز بوده که در سال۹۷ به بیش از 6روز رسیده است. یعنی با فرض اینکه باد نباشد، زمان بیشتری طول کشیده تا آلودگی به هوای شهر بازگردد.
سنجه دوم، تحقیقی است که در شرکت کنترل کیفیت هوای تهران انجام شده و بررسی کرده که غلظت ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵میکرون، از ساعت۶ تا ۷ صبح (که مهمترین تغییر، حضور خودروها در خیابان است و نه باد یا عامل ثابت دیگر) چه تغییری کرده است. نتایج نشان میدهد که در پاییز۱۳۹۶ میزان افزایش بهطور متوسط ۸میکروگرم بر مترمکعب بوده که در سال۱۳۹۷ به ۶.۵میکروگرم بر مترمکعب کاهش یافته است.
در بهمن امسال ۶روز هوای پاک داشتیم و پارسال فقط یکروز. تعداد روزهای سالم بهمنماه هم پارسال ۷روز بوده و امسال ۱۳روز. این در حالی است که در بهمن سال قبل ۹روز بارانی بود و امسال ۶روز.
طبق گزارشهای مستند، آلاینده کربن سیاه که مستقیما ناشی از وسایل نقلیه است، در پاییز امسال نسبت به پاییز سال گذشته ۴۴درصد کاهش یافته است. این تغییر بزرگ را به هیچ عاملی جز تأثیر سختگیری بر معاینه فنی خودروها در طرحهای شهرداری همچون طرح کاهش و طرح ترافیک نمیتوان نسبت داد.
ساکنان تهران بهخوبی میبینند که هوای تهران در ساعات ابتدایی صبح نسبت به سال گذشته، سالمتر شده است. مهمترین عامل آلودگی ساعات ابتدایی صبح در تهران، کامیونهای فرسوده و بهشدت آلایندهای بودند که تا سال گذشته نیمهشبها در تهران جولان میدادند و از پاییز امسال در طرح کاهش، تحت کنترل قرار گرفتند.
این واقعیتها را نمیتوان ندید. دستاورد خوب، همینهاست و «شهر»داری درست یعنی این، که مسئولان آنچه را اولویت اول مردم شهر است، بشناسند و برای آن تلاش کنند و شهروندان را هم به مشارکت و همراهی دعوت کنند. دست خدا هم با جماعتی است که خاستهاند و خواستهاند.