واکنش مردم به گرانی چیست؟
هجوم به بازارها منطقی است
مردم از هر فرصتی برای جلوگیری از بدترشدن شرایط به نفع خود استفاده میکنند
مصطفی اقلیما | جامعهشناس
داستان تکراری بالا رفتن یکشبه قیمت کالاها و هجوم مردم به بازار بارها و بارها زیر ذرهبین تحلیلهای کارشناسان رفته و در اکثر نظریات، واکنشهای مردم هیجانی و بیمنطق جلوه داده شده است. در حالی باید به این نکته توجه داشت که ما اقتصاددانترین و باهوشترین مردم دنیا هستیم، چرا که برخلاف تمام کشورهای دنیا هیچ استانداردی در پرداخت حقوقها و قیمتگذاریها با توجه به شرایط جامعه وجود ندارد. بسیاری از ما سعی میکنیم از فرصتها به نحو احسن بهره ببریم تا کمتر دچار آسیب شویم و بحرانها را پشتسر بگذاریم. بنابراین واکنش مردم در گرانیها نه از روی هیجان و شتابزدگی بلکه از روی تجربه و کاملا منطقی است. بالا رفتن لحظهای قیمتها و راکد ماندن مقطعی آن، بارها نشان داده که تمام پیشبینیهایشان درست از آب درآمده و از همین روست که تمام تلاششان را میکنند تا از سرمایههای خود به بهترین شکل محافظت کنند و اگر بتوانند ارزش آن را به روز نگه دارند. حتی این حرف در مورد خرید و انبار کالاها در منزل نیز صدق میکند، چرا که میخواهند تا جایی که بتوانند کمتر متضرر شوند؛ گرچه تمام این رفتارها به مسئولان بازمیگردد که قوانین را درست اجرا نکردهاند و نتوانستهاند بازار را تحت کنترل درآورند. از اینرو مردم هر روز با یک قصه و دردسر تازه مواجهند. روزی بهدنبال تأمین کالاهای اساسی هستند و روز دیگر بهدنبال تأمین مسکن و این اواخر هم بهدنبال حفظ ارزش ریال و تبدیل آن به دلار و سکه. آنها به خوبی میدانند که منشأ چنین گرانیهایی در داخل است و زمانی که قیمت کالایی بالا رود دیگر پایین نخواهد آمد. از همینرو هر کس به قدر توانی که دارد وارد این بازی میشود؛ کار امروز را به فردا موکول و ریسک نمیکند، چرا که شرایط را رو به سختی پیشبینی میکند.
مشکل اصلی چنین واکنشهایی به دولت برمیگردد و مردم تعیینکننده نیستند. زمانی که قیمتها تا 30درصد گران میشود و پایه حقوق 10درصد بالا میرود، اینجاست که مردم 20درصد فقیرتر میشوند و دیگر قادر به خرید اجناس نخواهند بود، آن هم در شرایطی که وضعیت اشتغال مناسب نیست. زمانی که میزان درآمد و مخارج مردم با هم مطابقت نداشته باشد از هر فرصتی برای جلوگیری از بدترشدن شرایط به نفع خود استفاده میکنند بدون اینکه نگاهی کلنگر به شرایط موجود داشته باشند. در واقع نگرانی از آینده و بالارفتن قیمتهاست که مردم را وادار میکند کالا را امروز بخرند تا اینکه فردا مجبور نباشند پول بیشتری بابت آن پرداخت کنند؛ بهویژه اقشار حقوقبگیر که متناسب با تورم، درآمدشان افزایش پیدا نمیکند. در چنین شرایطی است که برخلاف پیشبینیهای علم اقتصاد، وقتی هر کالایی گران شود برای خرید آن صف میبندند. بنابراین اگر متخصصان قیمتگذاری کالاها و پرداختیها، کار کارشناسی خود را درست انجام دهند و 2اصل شایستهسالاری و پاسخگویی را بهکار برند کمتر شاهد چنین واکنشها و رفتارهایی که اقتصاد کشور را نشانه رفته خواهیم بود.