• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
یکشنبه 28 بهمن 1397
کد مطلب : 48000
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/g9zr
+
-

گفت‌وگو با احمد مازنی، نماینده تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی در مجلس شورای اسلامی درباره قانون انتخابات

وصله‌ پینه در اصلاح قانون انتخابات جواب نمی‌دهد

وصله‌ پینه در اصلاح قانون انتخابات جواب نمی‌دهد

فرزانه آئینی ـ خبرنگار

 چند صباحی است که بحث استانی‌شدن انتخابات با هدف تقویت نقش احزاب و افزایش نظارت بر رفتار نمایندگان بعد از انتخابات در بهارستان داغ است. جمعی استانی‌شدن انتخابات را سبب افزایش ‌شأن ملی نمایندگان می‌دانند و می‌گویند با استانی‌شدن انتخابات برآیندکار مجلس به‌جای پرداختن به مشکلات حوزه‌های انتخابیه از آسفالت‌کشی و جدول‌بندی خیابان‌ها به امور کلان و ملی ارتقا می‌یابد اما جمعی دیگر در مخالفت با آن معتقدند که  استانی‌شدن انتخابات، انگیزه مشارکت از مردم شهرها و روستاها را می‌گیرد و نمایندگان هم دفاترشان را از شهرهای کوچک جمع می‌کنند و در نهایت ارتباط مردم با نمایندگان کمرنگ خواهد شد. در مصاف موافقان و مخالفان این ایده اما احمد مازنی، نماینده تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از نقض ماده 14سیاست‌های کلی انتخابات در جریان رأی‌گیری کلیات و جزئیات این طرح سخن می‌گوید و سبب ردشدن این طرح از سوی  شورای نگهبان می‌شود. او در کنار مخالفت با ایده استانی‌شدن انتخابات از تغییر نظام انتخابات سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تناسبی‌شدن نظام انتخابات مجلس گامی مؤثر و مهم در تقویت جایگاه مجلس و نمایندگان خواهد بود.

این روزها مجلس به‌صورت جدی به‌دنبال طرح استانی‌کردن انتخابات است و در رأی‌‎های مکرری که به کلیات و فوریت‌دار‌کردن این طرح داده نشان داده که عزم اکثریت مجلس برگزاری انتخابات مجلس یازدهم به‌صورت استانی است، نگاه شما به این طرح چیست ؟
در مقدمه لازم است بگویم که اصلاح قانون انتخابات و ساماندهی این قانون که ضرورتش در سال‌های اخیر مستمرا از سوی ادوار مجلس، دولت‌ها و حتی شورای نگهبان مورد تأکید قرار گرفته، نیازمند تشکیل اتاق فکری است که با تطبیق طرح‌ها و لوایح مذکور، طرح جامع وکامل را برای اصلاح قانون انتخابات ارائه کند. به‌رغم اهمیت تدوین قانون یکپارچه و هماهنگ برای انتخابات، ما در مجلس شاهد ارائه طرح‌های متفاوتی هستیم که ازجمله آنها می‌توان به لایحه جامع دولت برای قانون انتخابات، طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات که به استانی‌شدن انتخابات مجلس مشهور شده و طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس که در کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس و طرح اصلاح حوزه‌های انتخابیه اشاره کرد که به‌صورت همزمان در مجلس و دولت مطرح هستند. در لوای این پراکنده‌کاری که درخصوص اصلاح قانون انتخابات که در مجلس در جریان است اما تأکید می‌کنم که شخصا با اصلاح قانون انتخابات در جهت استانی‌شدن انتخابات مجلس موافق نیستم و علت مخالفتم این است که این روش‌های وصله پینه‌ای و فقدان جامع نگری به قانون انتخابات یک اشکال اساسی است که قوه مقننه باید تدبیر جدی برای رفع آن داشته باشد. اشکال دوم هم شیوه رأی برای بررسی کلیات و جزئیات این طرح است.
 مگر شیوه رأی‌گیری اصلاح قانون انتخابات یا همان استانی‌شدن انتخابات مجلس چه اشکالی داشته است؟
 بررسی فوریت‌دار این قانون در صحن علنی مجلس خلاف قانون اساسی صورت گرفته است. قانون اساسی در اصل110 ابلاغ سیاست‌های کلی را یکی از وظایف رهبری می‌داند و رهبری پس از مشورت با مجمع‌تشخیص مصلحت نظام این سیاست‌های کلی را ابلاغ می‌کند؛ ازجمله سیاست‌های کلی که رهبری ابلاغ کرده‌اند، سیاست‌های کلی انتخابات است.  در بند 14سیاست کلی انتخابات آمده است: «ثبات نسبی قوانین انتخابات در چارچوب سیاست‌های کلی و تغییر‌ندادن آن برای مدت معتنابه، مگر به ضرورت و با تصویب تغییرات با رأی حداقل دوسوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی.» لذا تغییر قوانین انتخابات، نیازمند رأی دوسوم مجلس شورای اسلامی است. براساس این اصل در بررسی کلیات و جزئیات طرح استانی‌شدن انتخابات باید دوسوم رأی نمایندگان را شامل می‌شد اما این اتفاق نیفتاد و رای‌گیری آن درست اجرا نشده است. این نقض قانون باید از سوی هیأت رئیسه مورد توجه قرار گیرد و رئیس مجلس باید به آن ورود کند. لذا من معتقدم اگر مجلس طرح استانی‌شدن انتخابات را تأیید کند شورای نگهبان براساس همین بند این مصوبه را رد خواهد کرد! و مجلس باید مجددا آن را در دستورکار قرار دهد یا اینکه با اصرار بر نظر قبلی‌اش به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع دهد که ضرورت و فوت فرصتی در بین نیست که مجمع به آن ورود کند.
 با این نقض قانون صورت‌گرفته چه باید کرد؟
من حتما در نخستین نشست علنی مجلس بعد از پایان بررسی بودجه، این موضوع را مطرح خواهم کرد. در کنار این تذکر که به رئیس مجلس خواهم داد، پیشنهادم این است که هیأت رئیسه به جای طی این روند بیاید این طرح‌ها و لوایح متعدد را کنار هم قرار دهد و طرحی جامع در صحن مورد بررسی قرار گیرد.
 نظام انتخاباتی ما به‌ویژه در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی چه ایراداتی دارد که رفع آنها از نگاه شما دارای اولویت هستند؟
در لوای همه طرح‌های مذکور ما باید با دیدی جامع و کلی اصلاح قانون انتخابات را کلید بزنیم. یکی از مواردی که در اصلاح قانون انتخابات می‌تواند مؤثر باشد، تغییر نظام انتخابات از نظام اکثریتی به نظام تناسبی است. این موضوع خیلی مهم است. نظام انتخابات با قانون انتخابات فرق می‌کند. در برخی تعاریف نظام انتخابات اکثریتی است که همین نظام هم تنوعی دارد؛ مثلا نظام انتخابات اکثریتی یک مرحله‌ای یا دو مرحله‌ای. در نوع دیگر نظام انتخابات، نظام انتخابات تناسبی، مورد اقبال بیشتر کشورهای توسعه‌یافته جهان است. در کشور ما نظام انتخاباتی که اجرا می‌شود اکثریتی است و برخلاف بیشتر کشورها که به سمت نظام انتخاباتی تناسبی رفته‌اند، ما جزو معدود کشورهایی هستیم که همچنان نظام انتخابات اکثریتی را اجرا می‌کنیم.  در نظام اکثریتی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی اجرا می‌شود یک عدد را ملاک قرار می‌دهند و مثلا عنوان می‌کنند اگر 25درصد افراد به فردی رأی دهند او نماینده می‌شود. در این نظام 75درصد افرادی که آرای متفاوت داشته‌اند صدایی در مجلس ندارند؛ به این معنا کسی که یک‌چهارم آرای رأی‌دهندگان را به‌دست آورده، نماینده همه رأی‌دهندگان می‌شود؛ این در حالی است که عملا و واقعا نمی‌تواند 75درصد دیگر افرادی را که به او رای نداده‌اند نمایندگی کند. 75درصد رأی‌دهندگان از داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی محروم می‌مانند و این ضعف بزرگی است.  در نظام تناسبی اما دیگر یک حزب براساس تعداد رأی، کرسی خواهد داشت؛ به این معنا که اگر یک حزب 10درصد آرای رأی‌دهندگان را به‌دست بیاورد به همان میزان درصد در پارلمان صاحب کرسی خواهد شد؛ مثلا در نظام انتخاباتی لبنان هر 4نماینده حق دارند یک وزیر تعیین کنند، به این معنا که اگر هر حزبی 4نماینده در پارلمان داشته باشد می‌تواند یک وزیر را انتخاب کند. این عملکرد حاصل نظام تناسبی است که قابل تأمل و اعتناست.
 همانطور که اشاره کردید در نظام تناسبی نقش احزاب خیلی جدی است اما ما در شرایط فعلی کشور از عدم‌حضور احزاب قوی و ریشه‌دار رنج می‌بریم. در فقدان احزاب قوی چطور می‌شود به سمت نظام انتخاباتی تناسبی گام برداشت؟
 دقیقا همینطور است، در نظام تناسبی، حزبی‌بودن رکنی مهم است که سبب ارتقای جایگاه احزاب یا حداقل انتخابات ائتلافی یا لیستی می‌شود. مثلا به جای اینکه مردم تهران در انتخابات مجلس به 30 نماینده تک‌تک رأی دهند در برگه‌های رأیشان می‌نویسند لیست الف. با این انتخاب احزاب به تناسب آرای کسب کرده در مجلس صاحب کرسی می‌شوند و به نسبت کرسی‌هایشان در مجلس در دولت سهم خواهند داشت و مهم‌تر از همه اینکه نمایندگان لیست‌های راه‌یافته به مجلس ملزم به پاسخگویی به احزاب یا ائتلافی می‌شوند که به‌خاطر حمایت آنها به مجلس راه یافته‌اند. بنابراین تلاش برای تغییر نظام انتخابات مجلس شورای اسلامی از نظام اکثریتی به نظام تناسبی اقدامی مهم و بجاست که حتما باید مورد توجه مجلس و دیگر مسئولان دست‌اندرکار انتخابات قرار گیرد.
این نظام انتخاباتی می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری هم به کار گرفته شود؟
 رفتن به سمت نظام انتخابات تناسبی در انتخابات مجلس شورای اسلامی گامی مهم است که در قانون اساسی هم در مورد آن مانعی وجود ندارد، این در حالی است که اعمال این نظام انتخابات برای انتخابات ریاست‌جمهوری براساس قانون اساسی ما شدنی نیست. علت هم این است که در قانون اساسی ما در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری به صراحت عنوان شده است که رئیس‌جمهور باید در مرحله اول انتخابات 51درصد آرای شرکت‌کنندگان را به‌دست آورد یا اینکه در مرحله دوم که بین2کاندیدا انتخابات برگزار می‌شود کاندیدایی منتخب نهایی و رئیس‌جمهور می‌شود که اکثریت آرا را تصاحب کند.

 75درصد رأی‌دهندگان از داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی محروم می‌مانند و این ضعف بزرگی است.  در نظام تناسبی اما دیگر یک حزب براساس تعداد رأی، کرسی خواهد‌داشت

این خبر را به اشتراک بگذارید