«شبنورد» با صدای شجریان و آهنگسازی لطفی از مهمترین قطعات سال 57 بود
نغمهای در خانه امیرآباد
خانهای در محله امیرآباد و کنار بیمارستان هزار تختخوابی که فاصله چندانی هم با میدان انقلاب نداشته باشد، شاید بهترین خانه دنیا برای ساختن قطعه شبنورد باشد؛خانهای متعلق به محمدرضا لطفی که حالا تنها چیزی که از آن باقی مانده صدای پیچیده در این کلمات است: «شب است و چهرهی میهن سیاهه/ نشستن در سیاهیها گناهه/ تفنگم را بده تا ره بجویم/ که هر که عاشقه پایش به راهه/ برادر بیقراره، برادر شعلهواره، برادر دشت سینهش لالهزاره». لطفی که روزها در میان مردم بود و شبها ناظر آمبولانسهای حاوی شهدا و زخمیها، در یکی از شبهای بهمن 57 با لباسهای آغشته به خون به خانه برگشت و با خواندن شعری از اصلان اصلانیان سهتار را برداشت و ضبط را روشن کرد، و آن قدر در مایه دشتی نواخت که نغمهای مناسب پیدا کرد و مقدمه و متن آهنگ «برادر بیقراره» را نوشت. اما برای خواندن این اثر کسی بهتر از شجریان پیدا نکرد. چند روز بعد، شبانه، این تصنیف با نوازندگی برخی از اعضای گروه شیدا ضبط شد. محمدرضا لطفی در بولتن آوای شیدا مینویسد که این سرودها در زیرزمین خانه مسکونی او تولید میشد و در همانجا نوار کاستها تکثیر و بین مردم توزیع میشدند. با پیروزی انقلاب، محمدرضا لطفی نوار مادر «شبنورد» و «آزادی» را به تلویزیون برد؛ اولین هدیه اهالی موسیقی سنتی به انقلاب و مردم انقلابی.
چاووش ۲ یا شبنورد با گویندگی مهدی فتحی ضبط شده بود تا فرم آلبومهای آن دوره را در خود داشته باشد. اما صدایی که این قطعه را خوانده بود، اصلا مردی سیاسی نبود. لطفی در مصاحبهای میگوید: «شجریان هرگز سیاسی نبود و هرگز ما بحث سیاسی با هم نداشتیم». او تعریف میکند روزی که شجریان به خانه او میآمده، اعلامیهای به دستش داده بودند. او هم درباره وضع موجود با شجریان صحبت میکند؛ «پس از چند هفته احساس کردم که این مسائل او را متاثر کرده. چند ماه قبل از این دیگر کسی نبود که بتواند در مقابل کشتارها و حکومت نظامی بیتفاوت بماند و همین امر باعث شد که من بتوانم از او بخواهم که اثر شبنورد را در استودیو بل بخواند». شبنورد با صدای شجریان و آزادی با صدای ناظری در یک کاست ضبط شدند و لطفی آن قطعات را با خود به تلویزیون برد. خودش میگوید که این اولین کار موسیقی انقلابی بود که گروهی ایرانی آن را به ملت هدیه میکردند. تاثیر این اثر و سرود آزادی چنان بود که بیشتر مردم با فرارسیدن بهمن و یادآوردی آن روزها، زمزمهاش میکنند.