مروری بر 6 تجربه همراه نشدن مدیریت شهری برای اجرای طرحهای ترافیکی
راهبندان به دلیل عدم همکاری
سیدمحمد فخار/خبرنگار
این یک تجربه مشترک 10میلیون نفری است؛ حتما شما هم در ترافیک برخی خیابانهای تهران بخشی از عمرتان را سپری کرده و دیدهاید که یک مأمور پلیس راهور تقاطعی را با وجود داشتن امکانات هوشمند، بسته و خود عامل کنترل ترافیک شده باشد.
تهران ابرشهری با 20میلیون سفر شهری روزانه هرگاه از مدیریت هوشمند فاصله گرفته مشکلات جدی برای شهروندان ایجاد کرده و این نکتهای تجربی اما بدیهی است که برای اثبات کارآمدی آن نیاز به هیچ اصل و اساس کارشناسی نیست. ساختارهای نوین در شهر همواره راهگشا بودهاند و مدیریت ضربالاجلی هیچگاه نتوانسته موفق باشد.
تجربه 40ساله معاینه فنی
براساس قوانین شهری، شهرداری و شورای شهر طراح و قانونگذار مسائل ترافیکی شهری هستند و پلیس راهور باید در مقام اجرا هر آنچه تصویب میشود را پیاده کند. حتی در بخش قوانین بالادستی نظیر مجلس، دولت و شورایعالی ترافیک نیز پلیس راهور مجری محسوب میشود. برای نمونه قوانین کنترل دائم معاینه فنی بهرغم تعدد و تصویب در تاریخهای متفاوت، طی 40سال اخیر تنها پلیس راهور را مجری طرح دانسته و ضمانت اجرا(جریمه) را نیز در اختیار این نهاد قرار دادهاند.
مصوبه سال55 انجمن شهر، آییننامه اجرایی معاینه فنی مصوب82 هیأت وزیران، قانون اخذ جرایم رانندگی اسفند89 مجلس، مصوبات خرداد93 و تیر95 هیأت وزیران و قانون هوای پاک 97 مجلس، همه تأکید دارند که پلیس باید متخلفان ترددکننده بدون معاینه فنی را متوقف و جریمه کند اما اگر طرح کاهش (LEZ) در آذر امسال اجرایی نشده بود، هیچگاه بهصورت دائم این قانون در تهران اجرایی نمیشد.
تجربه دوم؛ طرح زوج و فرد
از آذر سال84 طرح موقت تردد زوج یا فرد خودروهای تهران برای کاهش آلودگی هوا و ترافیک اجرایی شد اما هیچگاه این طرح چنان که باید اجرا نشد. این طرح در روزهای آلودگی هوا نیز قرار بود از در منازل اجرا شود اما انبوه متخلفان نشان داد عزمی و یا امکانی برای جریمه متخلفان در چنین مواقعی نیز وجود ندارد. از سال91 همه ورودیهای طرح ترافیک اصلی به دوربین مجهز شدند اما ورودیهای متعدد طرح زوج و فرد، دستی کنترل میشدند که به خوبی کنترل نمیشد.
بدینترتیب تا اردیبهشت96 که ورودیهای طرح زوج و فرد به دوربین مجهز شدند، همچنان متخلفان زیادی بدون جریمه در نقاط ممنوع تردد کردند.
تجربه سوم؛ مهر94
مهر سال 94 قرار بود نخستین طرح کارشناسی شده برای کنترل آلودگی هوا در تهران اجرایی شود. حتی در جلسه شورای ترافیک تهران، رئیس پلیس وقت راهور کل کشور این طرح را تأیید و امضا کرد اما زیر مجموعهاش در تهران 7 ایراد به اجرای طرح گرفتند. پلیس راهور تهران طی نشست خبری، با طرح مباحثی نظیر وجود تاکسیهای فرسوده، معیشت مردم، وجود سوخت کم کیفیت و کمبود امکانات، طرح را از اساس نشدنی دانست. پس از آن چانهزنیهای مدیریت شهری شروع شد و سرانجام فاز نخست طرح کاهش در آبان95 پس از یک سال و یکماه تعویق، اجرایی شد.
تجربه چهارم؛ فروردین95
از ابتدای سال95، شهرداری تهران طبق مصوبه شورای شهر، طرح تغییر جهت خیابانهای مناطق مرکزی شهر را به اجرا درآورد اما در کمتر از 3روز اجرای این کار معلق شد. این طرح تلاش داشت ترافیک را در معابر مرکزی با تغییر جهت کنترل کند اما پلیس اعلام کرد چون مردم این طرح را نمیخواهند، اجرا شدنی نیست و مصوبه شورا در همان سال متوقف شد و تا امروز اجرایی نشده است.
تجربه پنجم ؛ فروردین97
طرح 39ساله ترافیک که فاقد اصول کارشناسی بود و هر روز هزاران خودرو را به محدوده مرکز شهر راه میداد طبق مصوبه شورای ترافیک تهران و شورای شهر تغییر کرد. این طرح با کاهش سهمیههای دائمی تلاش کرد با ایجاد عوارض، ترددها را کنترل کند و با تخفیف معاینه فنی برتر، ترددها را کم کند و آلودگی هوا را نیز کاهش دهد. در عین حال اعلام شد بهدلیل عدمآمادگی مردم، طرح باید یکماه به تعویق بیفتد و سرانجام با چانهزنیهای متعدد، طرح از 15اردیبهشت اجرایی شد.
تجربه ششم؛ مهر97
فاز دوم طرح کاهش آلودگی هوای تهران قرار بود از آذر95 اجرایی شود اما وقفههای پدید آمده در پاییز95 اجازه نداد مراحل بعدی طرح LEZ برای کل شهر و توقف وسایل نقلیه فرسوده و کاربراتوری اجرایی شود.
پلیس براساس مصوبه شورای ترافیک و شورای شهر مکلف بود از مهر97 و با افزایش 5میلیونی سفرهای شهری در آغاز سال تحصیلی، فاز دوم طرح را اجرایی کند اما این بار نیز طرح با 3بار وقفه از آذر97 اجرایی شد تا راهبندان برای طرحهای شهری پایتخت همچنان ادامه داشته باشد.
این طرح هماکنون نیز در بخش توقف کامیونهای فرسوده بهطور کامل اجرایی نشده و مشخص نیست با مماشات موجود چه آیندهای دارد.
نتایج نگرانکننده عدمهمراهی
پرسشی که در انتهای این گزارش ذهنها را بهخود مشغول میکند اینکه عدم همراهی با طرحهای شهری چه هزینهای برای پایتخت داشته و آیا مجریان به آن واقف بوده و هستند یا خیر؟ ترافیک و آلودگی هوا سالهاست به مهمترین دغدغههای مردم تهران تبدیل شدهاند. وقتی طرحهای مذکور اجرا نمیشود، در واقع موجب افزایش ترافیک و آلایندههای جوی پایتخت میشود.
درباره اتلاف وقت در ترافیک گاه هیچهزینه قابل اندازهگیری برای آن وجود ندارد و نمیشود مشخص کرد عدمهمراهی در بخش ترافیک چه هزینهای برای شهروندان دارد اما در بخش آلودگی هوا این موضوع مشخص است که روزانه 1300تن آلودگی هوا توسط وسایل نقلیه تولید و در شهر منتشر میشود که هر روز عدماجرای طرحهایی نظیر طرح کاهش، حجم زیادی از آلودگی را در این شهر پدید میآورد، آلودگی که از تهدید سلامت کودکان تا افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی و مغزی و دست آخر مرگ زودرس را برای شهروندان میتواند ایجاد کند.
دولت محلی یا شهرداری؟
در عرف جهانی میگویند دولت محلی. همپای دولت ملی به آن اختیار و وظیفه میدهند. دولت محلی بهجز مسائل نظامی و سیاست خارجی، در همه بخشها قدرت اول آن شهر محسوب میشود و شهردار که منتخب مردم است، بالاترین مقام محلی است و همه نهادها باید با او هماهنگ باشند. در کشور ما اما موضوع بههیچوجه چنین نیست. در شهری نظیر تهران شهرداری داریم که شورای شهر آن را انتخاب میکند تا مدیر شهر حاصل انتخاب غیرمستقیم مردم باشد. در عین حال همین منتخب مردمی جز مسائل شهری هیچ قدرت دیگری ندارد و در موضوع سادهای مثل جرایم رانندگی باید دست به دامن پلیس شود. جالب آنکه پلیس راهور حتی بخشی از بودجه سالانه خود را هم از شهرداری تهران دریافت میکند اما در بخش اجرای مسائل ترافیکی، گاه نهتنها با شهرداری همراه و همنظر نیست که در جهت عکس آن عمل میکند.