بیمه رایگان همگانی
طرح تحول سلامت در اردیبهشتماه سال 93 آغاز شد و مجریان آن تا همین امسال برای ابقای آن جنگیدند
مائده امینی
پیرمردی لباسش را بالا میزند. جای عمل جراحی قلب را به دوربین نشان میدهد. پلاستیک قرص و دارو و... از کیفش بیرون میآورد و با بغض میگوید: «من بالاخره توانستم قلبم را عمل کنم. برای همین از مسئولین متشکرم». در میان فیلمهای تبلیغاتی انتخابات 96 ،این شاید یکی از تأثیرگذارترین کارها بود. مردمی که بالاخره بعد از سالها مورد حمایت درمانی قرار گرفته بودند از دولت یازدهم تشکر میکردند.
طرح تحول سلامت اجرا شده بود؛ یک طرح بزرگ، حساب نشده و محبوب میان مردم. ماجرا از جایی شروع شد که یک فراخوان مهم همگانی در اردیبهشت سال 93 داده شد: «تمام کسانی که بیمه درمانی ندارند میتوانند برای دریافت دفترچه بیمه درمانی رایگان اقدام کرده و در پایگاه اینترنتیwww.bimehsalamat.ir ثبتنام کنند». این نخستینبار بود که همه ایرانیها میتوانستند تحت پوشش خدمات درمانی ویژه همگانی باشند که دولت متولی آن شده بود. 7هزار دفتر پیشخوان دولت بسیج شده بودند تا ثبتنام افراد را تکمیل کنند و دفترچه را به متقاضیان تحویل دهند.
ثبتنام کردن در این طرح برای افراد تنها 2هزار تومان هزینه داشت و دولت در ابتدا اعلام کرده بود که متولی پرداخت حق بیمه همه مردم از محل هدفمندسازی یارانهها شده است و برای هر فرد سالانه 258هزار تومان پرداخت خواهد کرد.
همهچیز در ابتدای کار خوب و حساب شده بهنظر میرسید اما کمکم ورق برگشت. طرح بزرگ بیمه سلامت حسابی سر و صدا کرد و انتقادهای بسیاری بهخود دید. جامعه پزشکان، پرستاران و طرفهای قرارداد بیمهای ادعا کردند که این طرح راه به جایی نمیبرد و در سالهای بعد هم رقمهای میلیاردی بدهی به بیمهها دردسرساز شد.
این طرح با همه کم و کاستیها و انتقادها و... بین مردم بسیار محبوب بود با چنگ و دندان تا سالجاری نگه داشته و اجرا شد،اما بیپناهتر از آن بود که بدون مدافع تمام قدش، حسن قاضیزادههاشمی- وزیر بهداشت- دوام بیاورد.
در نهایت دیماه امسال وزیر بهداشت رفت و طرح بیمه سلامت را هم با خود برد، مگر آنکه با وعدههای جدید حسن روحانی عملی و این طرح همچنان حفظ شود.
سرنوشت طرح تحول سلامت چه میشود
امروزه کمتر پزشکی را پیدا میکنید که با طرح تحول سلامت موافق باشد. جامعه پزشکی بر این باور است که طرح تحول سلامت با وعدههای بزرگ اما با عدمبرنامهریزی و مدیریت ضعیف، دولت را به مرز ورشکستگی کشاند.
بیمارستانها قادر به پرداخت حقوق پزشکان و پرستاران نیستند و بیمهها از پس پرداخت به دولت بر نمیآیند. در چنین شرایطی کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به حداقل میرسد. ابوالفضل کسایی- رئیس بخش پلاستیک و ترمیمی چشم بیمارستان فارابی- گفته است: بیمهکردن مردم امری بسیار مهم و ضروری است اما زمانی که بیمههای ما توانایی پرداخت بدهیهای خود را ندارند این مسئله نهتنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه سیستم و نظام سلامت را دچار تشویش و بینظمی میکند. به گفته او با اجرای طرح تحول سلامت نیز قرار بود ۳۰درصد هزینه درمان را مردم و ۷۰ درصد را بیمهها پرداخت کنند که پس از مدتی ۳۰ درصد حق مردم به ۶ الی ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد؛ در واقع یکباره ۲۰درصد از منبع درآمد بیمارستانها کاسته شد و این در حالی است که مشکلات و عدمپرداخت بیمهها همچنان پابرجا بوده و هست.