سال 92 همه‌‌چیز در حال تغییر بود

محمدتقی حاجی‌موسی

آقایون بیرون - فروردین 92 اعلام شد که مرخصی زایمان پدران منتفی است؛ چرا که معلوم شد این پدران نیستند که زایمان می‌کنند و مسئولین از اول داشته‌اند اشتباه می‌زده‌اند. بعد از این تصمیم که انگ زائو‌بودن را از روی مردان برداشت، گفتند که مرخصی 9‌ماه بعد از زایمان هم چیز بی‌خودی است و مادران الکی ننشینند توی خانه. بعد از چند‌ماه اما مرخصی زایمان روی 9‌ماه تصویب شد تا اینطوری معلوم شود  که کار کارشناسی یعنی چه و نظرات مدیران و نمایندگان چقدر می‌تواند عوض شود.

آفرین‌آفرین - سال 92 کلا همه روی زایمان زوم کرده بودند؛ یا درباره مرخصی حرف می‌زدند و یا در مورد کثرت اولاد و فواید آن. دولت هم سیاست‌های تشویقی برای فرزندآوری را در دستور کار قرار داده بود تا جوانان دهه شصتی مثل پدران دهه سی و‌چهلی‌شان بچه بیاورند. مشکل این سیاست‌ها اما این بود که در حد شعارهای هواداران تیم امید و طرفداران سوباسا و کاکرو هم نبود. به همین علت جوانان تصمیم گرفتند به تشویق‌ها بی‌محلی کنند و نتیجه‌اش بی‌نتیجه ماندن سیاست‌ها شد.

میوه پوست‌کندن ممنوع - آبان 92 نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند حمل سلاح سرد را ممنوع کنند. در این قانون آمده بود که حمل هر نوع چاقو ،قمه و... ممنوع است و اگر کسی در جیبش چاقو ضامن‌دار داشته باشد در حکم جنایتکار جنگی است. بعد از این قانون یک عده گفتند خب اگر بخواهیم برویم پیک‌نیک و میوه پوست بکنیم چه؟ با دست بکنیم؟ در اینجا پای عرف به میان آمد لکن چند‌ماه پیش این قانون هم هوا شد چون صنعت چاقو‌سازی‌ زنجان در حال نابودی بود و دیگر کسی ضامن دار زنجان دست‌صدفی نمی‌خرید. به همین سادگی.

زندگی در شرایط سخت - اسفند 92 اعلام شد که یک‌سوم ایرانی‌ها در خانه‌های کوچک‌تر از 75متر زندگی می‌کنند که به‌نظر ما آن موقع ملت خیلی پولدار بوده‌اند و این عدد الان احتمالا به دو‌سوم رسیده که باز به‌نظر ما اگر سه‌سوم بشود هم خوب است و می‌تواند زندگی در شرایط سخت را به ما آموزش بدهد و ما را برای شرایط بدتر هم آماده کند. مثلا وقتی الان 6نفر می‌توانند توی 40متر زندگی کنند دیگر زندگی توی کارتن نباید برایشان سخت باشد، یا مثلا وقتی مجبور باشیم اثاث منزل را کمتر و کمتر کنیم در نهایت کنار پیاده‌رو هم می‌توانیم از زندگی لذت ببریم و این از فواید زندگی در شرایط سخت است.

میوه درد دل می‌آره - خرداد 92 روزنامه همشهری گزارش داد که گرانی قیمت میوه، این خوراکی را  از سبد غذایی خانوار خارج کرده که خیلی هم اتفاق خوب و میمونی است و اگر زودتر رخ می‌داد خیلی بهتر بود و از بسیاری مشکلات معدود جلوگیری می‌کرد. تحقیقات نشان داده همه بچه‌ها حداقل 300روز در سال به‌خاطر دل‌پیچه ساکن سرویس بهداشتی می‌شوند که اکثرا به‌علت استفاده بی‌رویه خیار است. بزرگ‌ترها هم چون موز و آناناس و کیوی و پرتقال دوست دارند مدام جوش پوستی می‌زنند که این‌طوری از همه این مشکلات جلوگیری شد.

کار کردن سخته - در شرایطی که همه از کمبود کار و فرصت شغلی می‌گویند سال 92معلوم شد که این خود ما هستیم که حال کارکردن نداریم و 5/2میلیون فرصت شغلی است که ایرانی‌ها دوستشان ندارند؛ از کار در تونل‌ها و راهروهای سرپوشیده استخراج معادن گرفته تا تخلیه و حمل مواد مذاب از کوره تا محل مناسب و البته مشاغل خدماتی در اصطبل که نشان می‌دهد ایرانی جماعت طی سال‌های بعد از انقلاب چقدر نازک نارنجی شده‌اند و دودستی مشاغل را به کارگران خارجی داده ‌اندکه دمشان گرم.

زبان بی‌زبانی - اواخر عمر دولت‌ها معمولا با طرح‌های فضایی همراه است و دوستان دولت می‌کوشند هر چه تا آن موقع توی خودشان ریخته‌اند را بیرون بریزند که یک وقت دچار مشکل نشوند. اواخر فروردین 92 هم دولت اعلام کرد می‌خواهد درس زبان خارجی را از دبیرستان حذف کند و به جایش با شیوه‌های نوین، فرانسوی و آلمانی و چند زبان دیگر را به بچه‌ها یاد بدهد که طرح بسیار نورانی و مشعشعی بود لکن در نطفه خفه شد.

وقتی پسرها ترشیدند - مهر 92، پسران مجرد از دختران مجرد سبقت گرفتند و اینجوری معلوم شد که یک عده از مردان تا آخر عمر بی‌سر و همسر خواهند ماند و باید بسوزند و بسازند. بعد از این خبر هم اعلام شد که این تجرد به سالمندی خواهد رسید و همه اینها یعنی آن جوانان دهه شصتی یک مقدار زیادی تولید شده بودند و حالا روی دست کشور مانده‌اند که خب کاری است که شده.

مرگ حقه - اول خرداد 92 معلوم شد که در برنج‌های وارداتی آرسنیک وجود دارد که این در کنار نیترات درون آب و سرب و گوگرد درون هوا یک پکیج کامل برای نابودی نسل بشر به‌شمار می‌رود و خب همه‌شان در ایران و به‌خصوص تهران وجود دارد و این به ما نشان می‌دهد که راه گریزی نیست و باید بار سفر بست.

سلطان زباله - بهمن 92، تهرانی‌ها توانستند رکوردی دیگر را به نام خودشان ثبت و با تولید روزانه 12هزار تن زباله، نام خودشان را به‌عنوان یکه‌تاز این عرصه ثبت کنند. گفتنی است از آن موقع و حتی قبلش و تا همین حالا هزارتا مسئول با خواهش و تمنا از ما خواسته‌اند تا این زباله‌ها را تفکیک کنیم ولی خب ما حوصله نداریم و آشغال‌هایمان را به‌صورت مختلط راهی سطل می‌کنیم تا از این طلای کثیف بهره خاصی نداشته باشیم.