مائده امینی
بازار ارز سیگنالهایش را از سال قبل شروع کرده بود؛ یک الگوریتم تکراری پیش از وقوع شوکهای ارزی در ایران. اواخر سال 90 در حالی پرونده نرخ دلار در بازار آزاد با هزار و 800تومان بسته میشد که مدتها بود دلار افزایش 60درصدی را تجربه نکرده بود؛ افزایشی که منشأ اولیه نگرانیهای مردم شد و بالارفتن انتظارات تورمی در سال91 دوباره کار دست بازار ارز داد. مردم بخشی از حسابهای بانکیشان را برداشت کردند وپشت بخشهای مولد اقتصاد خالی شد. ارز، مرکز سرمایهگذاریهای جامعه ایران شده بود.
در تابستان 91 نرخ ارز از حدود 1800تومان در تیرماه به 2300تومان در پایان شهریورماه رسید. با بروز شوک ارزی، «مرکز مبادله دارندگان و متقاضیان ارز» در سوم مهر سال91 در وزارت صنعت، معدن و تجارت افتتاح شد؛ مرکزی که بهنظر میرسد در نهایت به هیچکدام از اهداف خود برای جلوگیری از نوسانات شدید نرخ ارز و از بینبردن رانت و سفتهبازی در بازار ارز نرسید.
اما روند افزایش قیمت دلار متوقف نشد تا جایی که در مهرماه همان سال نرخ ارز با تقریبا 900تومان افزایش به 3200تومان رسید. بازار ارز دیگر از دست بانک مرکزی خارج شده بود و تعیینکننده نرخ ارز، سفتهبازان و دلالان بودند. دلار اگرچه در پایان سال در مرز 3600تومان متوقف شد اما در ماههای آخر همان سال91 دلار یک رکورد عجیب اما غیررسمی در بازار آزاد از خود به جای گذاشت و به 4هزار تومان رسید.
در آن سالها چه اتفاقی افتاده بود؟
همهچیز دست بهدست هم داده بود. در کنار بالارفتن انتظارات تورمی و حرکت سرمایههای آحاد جامعه به بازار طلا و ارز، وجود حجم بالای نقدینگی در جامعه و سیاستهای غلط پولی و مالی بانک مرکزی از یک سو و آغاز تحریمهای نفتی آمریکا از سوی دیگر باعث میشد که دیگر نرخ دلار مهارشدنی نباشد.
در آن دوره هم سیاستهای قهری و سرکوب بازار بهکار گرفته شد و البته بلافاصله شکست خورد؛ سیاستهایی مثل طرح مجلس و کمیسیون اقتصادی برای ممنوعیت عرضه ارز مسافرتی و دانشجویی یا پلیسیکردن فضای بازار آزاد؛ چراکه در شرایط ملتهب آن روزهای بازار حذف یکباره این حجم از عرضه، بدون درنظرآوردن میزان تقاضایی که از طریق آن به بازار آزاد روانه میشد دوباره به افزایش نرخ ارز در بازار آزاد دامن زد.
البته خیلی از اقتصاددانان بر این باورند که جهش نرخ ارز اگرچه ناگهانی اتفاق افتاده اما ریشه در سالهای قبل و سیاستهای غلط دولت نهم داشته است؛ چرا که اقتصادهایی مثل ایران، نظامهای ارزی مدیریت شده دارند و در چارچوب اقتصاد نفتی شکل میگیرند. دولتها همواره اصرار دارند به هر قیمتی نرخ ارز را ثابت نگه دارند که این سیاست ثبات عامدانه نرخ ارز ثابت و کسری بودجه مزمن درصورت عدماصلاح سیاستهای مالی منجر به رشد زیاد حجم پول برای تأمین مالی کسری بودجه خواهد شد. رشد حجم پول نیز منجر به تورم خواهد شد که با ثابت نگهداشتن نرخ ارز در تناقض است. نتیجه این تناقض هم دیگر برای همه ما که بارها و بارها از این راه گزیده شدهایم، مثل روز روشن است.
البته افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی ایران به سبب بالارفتن قیمت جهانی نفت در سالهای صدارت دولتهای نهم و دهم تا پیش از سال91، مانع میشد که نرخ ارز در کشور خود را با وضعیت رقابتی کالاهای داخل و خارج و توان تولیدی کشور هماهنگ کند یا بهعبارت دیگر افزایش یابد.
فشار فسادهای گسترده
فسادهای بزرگ و اختلاسهای تاریخی در آن دوره یکی دیگر از عوامل رشد 111درصدی نرخ ارز در سال91 به شمار میرود. در همان سالی که همه رسانههای کشور درگیر یک اختلاس بزرگ و بیسابقه با رقم 3هزار میلیارد تومان بودند، ظاهرا فساد گسترده دیگری هم خاموش و بیصدا به التهابات بازار ارز دامن میزد. 2سال بعد، ارسلان فتحیپور - رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس- مدعی شد: «در سال90، 3 صراف مرتبط با دولت دهم که از سیاستهای حمایتی نهاد ریاستجمهوری و بانک مرکزی وقت برخوردار بودند، نزدیک به 7هزار میلیارد تومان حیف و میل کردند؛ اتهامی که بانک مرکزی وقت آن رد کرد».
سکه 2 برابر شد
با وجود وابستگیهای بازار طلا به ارز، افزایش قیمت در بازار طلا به پای بازار ارز نرسید. در پایان سال91 قیمت سکه طرح جدید به یک میلیون و 350هزار تومان رسید و اگرچه در برخی روزهای سال مرز یک میلیون و 600هزار تومانی را هم تجربه کرده بود اما در نهایت قیمت سکه کمتر از 2 برابر بیشتر شده بود و این افزایش در مقایسه با روند افزایش قیمت ارز، شیب کمتری را تجربه میکرد؛ چراکه سکه در ابتدای سال 91، 770هزار تومان بود.
داستان تکراری سقوط ریال
بحران جهش نرخ ارز در ایران بهنظر میرسد که دیگر یک گزاره ساده یا مربوط به یک مقطع زمانی خاص نباشد. هر 6الی 8سال یک بار، اقتصاد ایران ناگهان در یک برهه زمانی یک یا دوساله سقوط ریال را تجربه میکند و این سقوط با بهکار گرفتن سیاستهایی مانند سرکوبهای بیفایده، بیاعتمادی و ترس آحاد جامعه و فشارهای کشورهای غربی تشدید میشود. الگوریتمهای جهش نرخ ارز در ایران عموما تکراری و آینده این بازار قابل پیشبینی است اما گویا مسئولان در هیچ دورهای تمایلی برای آسیبشناسی این روند و از بینبردن التهابات احتمالی و قابلپیشبینی این جهشها، نداشته و ندارند.
اولین سقوط فراموشنشدنی ریال
دلار آمریکا در سال91 عجیب اما غیررسمی در بازار آزاد بار رکودی به نزدیک 4هزار تومان رسید
در همینه زمینه :