سرویسهای پرحادثه
از ابتدای سال تحصیلی تاکنون 94 حادثه برای سرویسهای مدارس اتفاق افتاده است
فهیمه طباطبایی/ خبرنگار
بعد از آتشسوزی کلاس درس با بخاریهای ناایمن و غیراستاندارد، این سرویسهای مدارس هستند که بیشترین بلای جان دانشآموزان میشوند. آمارهای پلیس راهنمایی و رانندگی کشور نشان میدهد که از ابتدای سال تحصیلی 98-97 تاکنون 94 مورد تصادف سرویس دانشآموزی در نقاط مختلف کشور رخ داده که در آن 117 دانشآموز مصدوم شده و 5 نفر از آنها نیز جان باختهاند. به این آمار میتوان سرویسهای معلمان را نیز اضافه کرد که در 10سال گذشته 90کشته و 19مجروح بر جای گذاشته است.
فقط در یک روز یعنی سهشنبه نهم بهمنماه امسال، خبرگزاریها از تصادف 3 سرویس دانشآموزی در 3 نقطه متفاوت کشور خبر دادند؛ اولی در بابلسر با 5مصدوم، دومی در کبودرآهنگ همدان با 8 مصدوم و سومی در امیرکلای بابل با 5 مصدوم که اتفاقا هر سه با پراید رخ داده است. اوایل بهمنماه هم ویدئویی از دانشآموزان بلوچ در توییتر منتشر شد که در آن نشان میداد دانشآموزان برای رسیدن به مدرسه از روستایی به روستای دیگر با خودروهای حامل قاچاق سوخت جابهجا میشوند. یا چندی پیش فیلمی مشابه منتشر شد که نشان میداد سرویس دانشآموزان یکی از روستاهای اردبیل نیسان آبی است که هر روز 15 نفر را جابهجا میکند و موارد عجیبتر از سرویس مدارس که هیچ مقام مسئولی در آموزش و پرورش نسبت به آن واکنش نشان نمیدهد.
اما علت این نابسامانی سرویس رفتوآمد دانشآموزان چیست و چرا بهرغم اینکه تصادفات مکرر و پرشمار جان کودکان و نوجوانان را به خطر انداخته، مدیران آموزش و پرورش راهکاری برای آن پیدا نمیکنند؟ و چرا اصولا هیچیک از نهادهای داخلی آموزش و پرورش مسئولیت این حوادث را بهعهده نمیگیرد؟
انجمن اولیا و مربیان؛ مسئول یا مباشر؟
محمدتقی سیروسنژاد، کارشناس راهنمایی و رانندگی در اینباره به همشهری توضیح میدهد: «موضوع به نبود متولی مشخص و قانون جامع و کامل در حوزه سرویسهای رفتوآمد دانشآموزی برمیگردد. آموزش و پرورش در دهه 70 که بحث سرویس مدارس در اغلب استانها مطرح شد، این مسئولیت را بهعهده انجمن اولیا و مربیان گذاشت؛ نهادی که طبق قانون هیچگونه مسئولیت مستقیم اجرایی در اداره مدرسه ندارد. اعضای انجمن طی مذاکره با سازمان تاکسیرانی یا اشخاص حقیقی، خودروهایی را برای جابهجایی دانشآموزان درنظر گرفتند. در واقع انجمن اولیا و مربیان فقط نقش مباشر و واسطه را داشت و نقش نظارتیاش بسیار کمرنگ بود.»
وی ادامه داد: « اواسط دهه 80 که نرخهای نابسامان هزینه سرویس مدارس مطرح شد، شوراهای شهر متولی شدند که هر سال نرخ مشخصی را تصویب کنند که البته فقط شامل خودروهای تاکسیرانی میشود. بعد از آن هم که حوادثی پیرامون آزار و اذیت کلامی و جنسی دانشآموزان توسط راننده سرویسها رسانهای شد، این ایده در انجمن مرکزی اولیا و مربیان را پیگیری کردند که صلاحیت اخلاقی و حرفهای رانندگان نیز ارزیابی شود و حتی مطرح شد که برای کاهش معضلات مشابه از تاکسیهای شناسنامهدار استفاده شود. این اتفاق در شهرهای بزرگ رخ داد اما باز هم در این رابطه 2 مسئله جدی مغفول ماند.»
سرویس مدرسه در شهرها و روستاهای کوچک بدون متولی
مسائلی که مغفول مانده، اولی وضعیت سرویس مدارس در شهرها و روستاهای کوچک است که پرتعداد و بیشمارند و دومی بحث خلأ قانونی درخصوص مسئولیت حوادثی چون تصادف که هیچکس آن را نمیپذیرد. محمدتقی سیروسنژاد میگوید: «هماکنون مسئولیت تصادف سرویسهای مدارسی که هر ماه در نقطهای از کشور جان دانشآموزانی را میگیرد یا آنها را مجروح میکند با کیست؟ رئیس انجمن اولیا و مربیان؟ مدیر مدرسه؟ اعضای انجمن؟ کدام؟ اصلا مسئولیت سرویسهای مدارس در شهرها و روستاهای کوچک با کیست؟ بسیاری از آنها بهعلت پراکندگی بالای جغرافیایی، انجمن اولیا و مربیان ندارند و اصولا کسی بر سرویس رفتوآمد دانشآموزان آنجا نظارت نمیکند.»
طبق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن که در مرداد 96 از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده، 62هزار و 284 روستا در کشور وجود دارد که 20میلیون و 730هزار و 625 نفر در آنها زندگی میکنند؛ یعنی 26درصد از کل جمعیت کشور که 2میلیون و 970هزار و 78 نفر از این جمعیت دانشآموز هستند؛ دانشآموزانی که اغلب مجبورند برای ادامه تحصیل به روستاهای مجاور بروند.
تجمیع مدارس روستایی و دشواری رفتوآمد
طیبه سرلک، کارشناس آموزشی که سالها بهعنوان دانشآموز و سپس معلم در روستاهای شهرستان لالی تردد داشته، با بیان اینکه اصولا سرویس رفتوآمد دانشآموزی در روستاها و شهرهای کوچک بیضابطه و بدون نظارت است، گفت: «بعد از طرح تجمیع مدارس روستایی در یک روستا یا شهرستان که بهعلت کاهش جمعیت دانشآموزی در این مناطق صورت گرفت، مسئولان وزارت آموزش و پرورش وعده دادند که برای حل مشکل رفتوآمد دانشآموزان در بین روستاها که گاهی به 50کیلومتر هم میرسد، سرویس درنظر بگیرند و هزینههایش را هم خودشان پرداخت کنند اما این اتفاق عملا رخ نداد و آسیبهای جدی را به همراه داشت.»
او افزود: «اول اینکه بسیاری از دانشآموزان بهویژه دختران به همین علت از تحصیل بازماندهاند چراکه خانوادهها اجازه تردد فرزندان دختر خودشان را بین 2 روستا نمیدهند. بسیاری دیگر که از پس هزینههای حملونقل برنمیآمدند هم درس خواندن را رها کردند. این وسط تعدادی دانشآموز باقی ماندهاند که با ماشینهای بین راهی جابهجا میشوند. بهطور نمونه دانشآموزان روستاهای لالی با وانتبار، نیسان، موتور سهچرخه جابهجا میشوند که مشکلات زیادی را به همراه دارد. 2سال پیش نیسانی چپ کرد و 12 دانشآموز بهشدت مجروح شدند که یک نفر از آنها نیز فوت کرد، ولی هیچکس در آموزشوپرورش مسئولیت این خسارت جبرانناپذیر را بهعهده نگرفت.»
سرلک با بیان اینکه در مدارس روستایی انجمن اولیا و مربیان اصلا موضوعیتی ندارد، اظهار داشت: «ما بارها این خلأ قانونی را با مسئولان آموزشوپرورش در میان گذاشته و خواستهایم که این مشکل را که خودشان با تجمیع مدارس روستایی ساختهاند، برطرف کنند اما هیچ واکنشی از سوی آنها نمیبینیم. واقعا چطور دانشآموزان 3 تا 4 روستا باید کیلومترها پیاده در دل کوه یا دشت به مدرسه بروند یا با خودروهای ناایمن تردد کنند؟ آیا این بیعدالتی نیست؟»
نیمی از دانشآموزان با خودروی آزادبر به مدرسه میروند
موضوع سرویس مدارس و نبود یک متولی مشخص و قانون مدون در اینباره فقط گریبانگیر دانشآموزان روستایی نیست؛ این مشکل در شهرهای بزرگی مانند تهران هم وجود دارد و باعث بروز مشکلات متعددی شده است.
پیش از این محمدرضا ولیزاده، رئیس اداره توسعه انجمنهای اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در اینباره گفته بود: «در حوزه سرویس مدارس بهخصوص ارائه خدمات کیفی مشکل داریم. وقتی توانایی تامین خودروی دارای معاینه فنی و رانندههایی با صلاحیت حرفهای را نداریم، بسیاری از خانوادهها تصمیم میگیرند که خودشان در اینباره اقدام کنند.»
او با بیان اینکه سخن کارشناسان درباره نبود یک متولی و قانون مشخص در این حوزه کاملا درست است، افزود: «بهطور مثال در شهر تهران از 17هزار خودرو حدود 7 هزار خودرو بهصورت آزادبر در حوزه سرویس مدارس فعالیت میکنند؛ همچنین در کل کشور 50درصد دانشآموزان با استفاده از خودروهای آزادبر جابهجا میشوند که مشخص نیست معاینه فنی و بیمه دارند یا خیر. پس نمیتوان گفت که این مشکل مخصوص شهرها و روستاهای کوچک است.»
تأمین سرویس رفتوآمد دانشآموز بهعهده ما نیست
اما نظر مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در اینباره چیز دیگری است. او معتقد است که تامین و نظارت سرویس مدارس بهعهده این وزارتخانه نیست؛ «در تابستان امسال دستورالعمل سرویس مدارس را اصلاح کردیم. عقیده ما این است که تامین خودرو و بررسی صلاحیت راننده جزو وظایف ذاتی آموزش و پرورش نیست و باید شهرداریها مسئولیت آن را بهعهده بگیرند.»
نورعلی عباسپور در گفتوگو با همشهری، ادامه داد: «در دستورالعمل جدید باید آموزش و پرورش بهعنوان کارفرما و شهرداری و وزارت راه بهعنوان پیمانکار در این زمینه فعالیت کنند. مدارس باید فقط در این زمینه ناظر فعالیتهای فرهنگی سرویس مدارس باشند.»
او درباره وضعیت تامین سرویس مدرسه در شهرها و روستاهای کوچک توضیحی نداد و گفت: «واقعیت این است که ما خودروی استاندارد برای جابهجایی دانشآموزان نداریم؛ البته تلاشهایی در اینباره صورت گرفته ولی کافی نیست. این موضوع هم استثنایی ندارد و در شهرها و روستاها به شکل یکسانی مشکلآفرینی کرده است.»
آنطور که از سخنان عباسپور بهعنوان نماینده وزارت آموزش و پرورش در انجمن اولیا و مربیان مشخص است، بحران ناایمن بودن سرویسهای مدارس فعلا حلشدنی نیست و اگر باز هم حوادثی مانند آنچه تاکنون رخ داده، تکرار شود نباید چندان تعجب کرد.