• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
چهار شنبه 10 بهمن 1397
کد مطلب : 46523
+
-

انقلابی میان دیگران

انقلابی میان دیگران

داستان 90
میلاد حسینی

رضا امیرخانی نامی‌است جدی در ادبیات داستانی. نه به‌خاطر عقاید سیاسی‌اش، که بابت استمرار و حضورش میان دیگران در نوشتن. او هراسی از اعلام صریح مواضعش نداشته و در هر دوره زمانی‌ای به‌درستی اطراف را نظاره کرده و پیرامون را سنجیده و ایرادات را یافته است. انقلابی بودن راه دشواری‌ است اگر سعی کنید منافع شخصی‌تان را از منشی که دنبال می‌کنید جدا نگه دارید. رضا امیرخانی، نویسنده‌ای‌ است با زیست مشخص و روایت‌های مشخص. ذهنی دارد مثل بسیاری  از نویسنده‌های دیگر که تجربه‌های مختلف را از سر گذرانده و البته بسیار پرمخاطب بوده است.

«نفحات نفت» کتاب به‌دردبخوری‌ است نه صرفا برای بیان درد و هشدار و مسئله سیاسی‌اش، که در کنه خود متنی‌ است با نثری مرتب و ساختاری درست و مناسب برای یک جستار. کتابی است که در زمان انتشارش منتقدان خیلی‌خیلی جدی‌ای داشت، اما حالا که با گذشت یک دهه به کتاب نگاه می‌کنیم و جدا از داوری زمانه به روایت امیرخانی از نفت توجه می‌کنیم، حاصل کار نه آزاردهنده که حتی دغدغه‌مند است. نفحات نفت، به مدیریت نفتی خرده می‌گیرد و مضراتش را یادآوری می‌کند و حتی راهکار ارائه می‌دهد. او مفهوم «مدیر سه‌لتی» را  برای نقد مدیرانی که شیر نفت برای‌شان باز شده و به جنگ اقتصاد آمده‌اند و بخش خصوصی و فضای رقابت را نابود می‌کنند، می‌سازد. امیرخانی در نفحات نفت به بخش فرهنگی و نویسنده‌ها هم خرده می‌گیرد و هشدار می‌دهد که نتیجه این شیوه، تربیت نویسنده‌ای‌ است که از مسئول سه‌لتی حقوق دولتی می‌گیرد؛ «حقوقی که البته نسبتی با مقبولیت مردمی هم ندارد. پس اهل فرهنگ ما کتابی می‌نویسد، شعری می‌گوید، فیلمی می‌سازد و تصنیفی اجرا می‌کند که به ذائقه مسئول سه‌لتی خوش بنشیند.» مشکل دقیقا همین‌جاست که بازار فرهنگ را پر کرده کتاب‌هایی که کسی نمی‌خواند و فیلم‌هایی که ساخته شده تا کسی نبیند. چون اصلا کیفیت آنها اهمیتی ندارد و سود در تولید چنین محصولاتی است که هزینه‌اش از شیر باز نفت تأمین می‌شود. و جالب‌تر اینکه بعد از این اتفاق، متهم، نه تولیدکننده چنین محصولی، که مخاطبی‌ است که کتاب نمی‌خواند و درک هنری ندارد! و مشکلی بزرگ‌تر نگاهی مشکوک است به کسی که نفتی نشود. اول: با ما نیست. دوم: ضد‌دولت است حتما. سوم: ضد‌انقلاب است حکماً ! این نگاهی شدیدا خطرناک و حذف‌محور است که اتفاقا یک‌نویسنده انقلابی درباره‌اش هشدار می‌دهد.

نفحات نفت جستاری ا‌ست علیه مدیریت غلط وابسته به نفت که در آن خلاقیت کشته شده، چون اهمیتی ندارد کسی کار واقعی انجام دهد و پول دربیاورد. بهتر آن است که مدیری سه‌لتی شد و هدف آن باشد که توسعه عرضی در شیرهای نفت ختم شود مسیر. من نفت دارم پس هستم. امیرخانی با این نگاه مخالف است و راهش را حذف محدودیت‌های دست‌وپاگیری که خیلی‌ها را فراری داده یا مجبور به کوچ و سرمایه‌گذاری در کشورهای همسایه کرده، می‌داند. که پیش از ارائه نظریه راه را باز بگذاریم تا «کار واقعی» مسیر طبیعی را پیدا کند و بعد آن را تحلیل کنیم و بشود تز؛ نه طی کردن راه‌های وارونه.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید