جنایت در زمان هواخوری زندان
درگیری 2سارق در محوطه هواخوری زندان به قتل یکی از آنها منجر شد. به گزارش همشهری، ساعت12 ظهر دوشنبه هشتم بهمنماه، گزارش قتل مردی جوان در یکی از زندانهای تهران به قاضی کامران رضوانی، کشیک جنایی تهران اعلام شد. بررسیها نشان میداد که 2زندانی در محوطه هواخوری درگیر شدهاند و یکی از آنها با تیزی ضرباتی به فرد دیگر وارد کرده است. زندانی مجروح بلافاصله به بخش بهیاری زندان منتقل شد اما بهدلیل شدت جراحات جانش را از دست داد. در چنین شرایطی قاضی جنایی دستور بازداشت زندانی قاتل را صادر کرد و برای بررسی موضوع راهی محل جنایت شد تا به تحقیق از قاتل بپردازد.
از سوی دیگر جسد مقتول نیز به پزشکی قانونی انتقال یافت. متهم به قتل که مردی جوان بود، وقتی پیش روی قاضی جنایی نشست، مدعی شد که دعوای او و مقتول بر سر دوستی با زندانی پولداری بود که بقیه اسمش را گذاشته بودند «شاخ زندانیان». متهم به قتل که خودش به اتهام سرقت از مدتی قبل در زندان بود و دوران محکومیتش را میگذراند، درخصوص جزئیات قتل اینطور توضیح داد: در میان زندانیان مردی بود که از همه پولدارتر بود. او به شاخ زندانیان معروف شده بود و هرچه اراده میکرد در اختیارش قرار میگرفت. حتی به نوچههایش که هوای او را داشتند حسابی میرسید و حمایتشان میکرد. این شد که تصمیم گرفتم هرطور شده با او ارتباط دوستی برقرار کنم. خودم را به او نزدیک کردم تا جایی که از او خواستم با مأمور زندان صحبت و سلولش را عوض کند.
از او خواستم به سلول من نقل مکان کند و او هم قبول کرد اما کمی بعد، از زندانیان دیگر شنیدم که مقتول هم نزد همان زندانی پولدار رفته و نمیدانم چه به او گفته که موفق شده بود مخش را بزند. همین باعث شد که شاخ زندانیان ناگهان تغییر عقیده بدهد و بگوید که میخواهد به سلول مقتول برود. متهم ادامه داد: این را که شنیدم خیلی ناراحت شدم و روز حادثه وقتی در هواخوری زندان بودیم به سراغ مقتول که او هم به اتهام دزدی در زندان بهسر میبرد و در سلول دیگری بود، رفتم. از قبل یک تیزی دستساز که در زندان درست کرده بودم با خودم برداشتم. البته تیزی دستساز همیشه همراهم بود تا چنانچه خطری در زندان تهدیدم کرد یا زندانیان دیگر زورگویی کردند از تیزی برای تهدید آنها استفاده کنم.
وی ادامه داد: با مقتول بر سر اینکه چه حرفهایی زده تا زندانی پولدار را به سلولش ببرد بحثم شد. به او گفتم که از قبل قرار بود او به سلول من بیاید اما مقتول با لحن تندی صحبت کرد و ناسزا گفت. من هم عصبانی شدم و با تیزی چند ضربه به او زدم. قصد کشتن او را نداشتم، میخواستم تهدیدش کنم و یکجورهایی از او زهرچشم بگیرم اما او فوت شد و حالا اتهام قتل به گردن من افتاده است. پس از اعترافات این زندانی، قاضی جنایی برای وی قرار قانونی صادر کرد و متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. همچنین در تحقیقات بیشتر مشخص شد که متهم و مقتول هردو به اتهام سرقت در زندان بهسر میبردند و متهم به قتل، سوابق دیگری مانند ایراد صدمه بدنی با سلاح سرد نیز در پروندهاش داشته است.