کارشناسان در گفتوگو با همشهری از ضرورت بازنگری در نحوه ساماندهی زبالههای شهری گفتند
جای خالی شهروندان در مدیریت طلای کثیف
زهرا رفیعی _ روزنامهنگار
یکی از آزاردهندهترین صحنههایی که شهروندان تهرانی هر روز با آن مواجهند، سطلهای بزرگ فلزی و پلاستیکی کنار کوچهها و خیابانهاست. روزگاری قرار بود این سطلها کار راهانداز باشد و کار رفتگران را کمتر و سیستم جمعآوری زباله را برای شهرداری راحتتر کند اما این شیوه پس از سالها تبدیل شد به محل متعفنی که زبالهگردها در آن دنبال طلای کثیف میگردند. شهروندان هر ساعتی از روز زبالههایتر و خشکشان را یکجا درون آن میاندازند و رفتگران مجبورند هر شب دوروبر آن را پاک کنند. چهره شهر چنان شده است که عابران کمتر رغبت میکنند از کنار این سطلها عبور کنند. در میانه روز زباله از سر و کول این سطلها بیرون میریزد و محل جشن بزرگ گربههاست. معضلات سیستم جمعآوری زباله در کلانشهری مثل تهران بسیار است و باتوجه به این قرار است اعضای شورای شهر و شهرداری به راهحل مناسب و کارآمدتری برسند. در ادامه با 2 کارشناس حوزه بهداشت محیط به گفتوگو نشستهایم تا از منظر آنها معایب سیستم فعلی جمعآوری زباله را بررسی میکنیم.
تفکیک از مبدأ، سرمایهگذاری زیرساختی است
محسن فرهادی، معاون فنی بهداشت محیط مرکز سلامت محیط و کار در گفتوگو با همشهری درباره تغییر در روش جمعآوری پسماند در شهر تهران گفت: تصمیم شهرداری برای تغییر رویه در جمعآوری زباله بجاست. سیستم جمعآوری پسماند شهری مثل تهران میتواند بسیار بهتر از این باشد. این سیستم نیاز به مدیریت بهتری دارد که بر مبنای علمی انجام شود؛ یعنی از ابتدای تولید زباله تا انتها باید با تکنولوژی امروز طراحی شده باشد. وی با اشاره به اینکه مدیریت پسماند 2 عنصر اصلی دارد، گفت: این2عنصر را شاید بتوان ماموریت اصلی شهرداری نیز تلقی کرد؛ بخش اول آن که همه مسئولیتش بر عهده شهرداری نیست، این است که با روشهای مختلف تولید پسماند را تا آنجا که میتوانیم کاهش داده و نوع پسماند دورریزمان را نیز تغییر دهیم. متأسفانه در شهر تهران پلاستیک بهوفور مصرف میشود. هرقدر بتوانیم میزان مصرف پلاستیک و ضایعات پلاستیکی را کاهش دهیم، طبیعتا هم به نفع سیستم مالی شهرداری بوده و هم به نفع محیطزیست و بهداشت محیط شهر است. تغییر در این بخش نیاز به کار فرهنگی دارد. البته باید به نکات گریزناپذیر هم توجه کرد که ما برای رعایت مسائل بهداشتی آن را انجام میدهیم. بهطور مثال در گذشته مردم برای نذورات خود همیشه از ظروف فلزی و ملامین و چندبار مصرف استفاده میکردند اما استفاده از ظرفهای یکبار مصرف گریزناپذیر است. طبیعتا با این روش حجم پسماند پخش شده پلاستیکی افزایش یافته است. از سوی دیگر ما به این نیاز داریم که سبک زندگی افراد تغییر کند.
وی در مورد عنصر مهم دوم که باید برای مدیریت پسماند در شهر به آن توجه کرد، گفت: نکته دوم را میتوان در قالب یک انتقاد هم مطرح کرد. سالهاست که در بازیافت از مبدأ سرمایهگذاری نمیشود. در هیچ جای دنیا، سود مالی به شکل مستقیم عاید شهرداری نمیشود. تفکیک از مبدأ میتواند منشأ سود بسیاری برای شهرداری باشد. این نوع تفکیک یک سرمایهگذاری زیرساختی است. جایگاههای تفکیک در شهر نمایشی و نمادین است. توصیهام به شهردار محترم تهران این است که برای مدیریت پسماند شهر، مردم را به شکل سیستماتیک با استفاده از روشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به تفکیک زباله از مبدأ ترغیب کند.
اگر تفکیک از مبدأ را فراهم کنیم باید سیستم حملونقل پسماندها هم به شکلی سامان بیابد که سلامت و بهداشت محیط را حفظ کند. منظورم صرفا نوسازی تجهیزات و خودروهای حمل زباله نیست. منظورم این است که خودرویی استفاده شود که در نهایت زباله تر و خشک را با وجود تفکیک مردم، یکجا حمل نکند. بهطور مثال در همه جای دنیا شیشه از سودآورترین زبالههاست و بازیافت آن کمترین مخاطرات بهداشتی را دارد؛ یعنی در شهر هنوز مکانیزم اینکه از مبدأ و از دست مردم شیشه جمعآوری شده و ایمن بازیافت شود، وجود ندارد.
روش فعلی اشتباه است
میترا غلامی، معاون پژوهشی مرکز تحقیقات تکنولوژی بهداشت محیط هم در گفتوگو با همشهری تغییر در سیستم جمعآوری زباله را ضروری دانست و گفت: سیستم فعلی جمعآوری زباله از آن جهت ایراد دارد که در وهله اول ما زباله بسیاری تولید میکنیم. باید به مردم یاد بدهیم که چطور زبالههایشان را تفکیک کنند و تفکیک شدهها را از آنها حتما تحویل بگیریم. در دورههای پیشین، شهرداری به مردم آموزش داد که چطور این کار را بکنند؛ هرچند آموزش بهدرستی و با انتقال جزئیات انجام نشد، ولی برخی از مردم با طرح همراهی کردند اما کسی نبود که از آنها زبالههای تفکیک شده را تحویل بگیرد. در نتیجه این زبالهها محل تجمع سوسک در خانهها شد. پس از مدتی وعده دادند که زبالههای خشک را بهصورت هفتگی جمعآوری میکنند، ولی مردم میدیدند که زبالههای تر و خشک در نهایت در یک مخزن خودروی حمل زباله ریخته میشود. به همین دلیل مردم دست از همراهی کردن با این طرح برداشتند. بهنظرم سطلهای بزرگ سر کوچهها بدترین طرح جمعآوری زباله است. هماکنون زبالهگردها که من به آنها دزدان زباله میگویم تا کمر درون سطلهای بزرگ خم میشوند و آلودگی را با ریختن زبالههای غیربازیافتی به اطراف جابهجا میکنند. بهنظر میرسد سیستم جمعآوری زباله از در منزل بهمراتب بهتر از روش فعلی است؛ حداقل در این روش میتوان از بازیافت غیراصولی و غیرقابل نظارت مواد بازیافتشونده مثل قوطیهای کنسرو و بطریهای پلاستیکی جلوگیری کرد.
میترا غلامی درباره عوارض بازیافت به روش کنونی گفت: هماکنون پس از جمع شدن زبالهها کسی نمیداند به چه روشی این زبالهها بازیافت میشود. کسی نمیداند کاغذهای بازیافتی به چه محصول جدیدی تبدیل میشود و در چه صنعتی دوباره استفاده میشود. در مورد سایر زبالههای ارزشمند مانند فلزات، شیشه و پلاستیک هم وضع همین گونه است. نمیتوان بر بازیافت غیرقانونی و غیربهداشتی نظارت کرد؛ در نتیجه فرایند بازیافت میتواند مخاطرات بهداشتی برای استفادهکنندگان در آینده داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه زباله طلای کثیف است، گفت: ما هیچ قدرت و نفوذی در جمعآوری زباله نداریم؛ بهطور مثال رستورانها و میوهفروشیها و... همه زبالههایشان را داخل زبالهدان مشترک با شهروندان میریزند. اگر قرار باشد شهرداری با همان روشهای قبلی پروژه جمعآوری پسماند را شروع کند باید بگویم این هم شکست خواهد خورد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علومپزشکی ایران برای اینکه طرحهای جدید جمعآوری زباله شکست نخورد، گفت: از آنجایی که الگوی مصرف ما با دنیا متفاوت است، عملا به تولید زباله عادت کردهایم. برای اینکه به نقطه مطلوب برسیم باید در ابتدای امر فرهنگسازی کنیم. پیش از ارزیابی نیازها، برای اینکه بدانند چه عواملی باعث شکست پروژههای قبلی شده است باید پروژههای قبلی را بازبینی کنند. در ابتدای راه باید دادههای بسیاری جمعآوری شود تا بدانیم کجای کار ایراد داشتهایم؛ در غیر این صورت روش بعدی هم نمیتواند کارآمد بشود. مردم باید مطمئن شوند که رانتی پشت پرده تغییر روش جمعآوری زباله نیست.
این متخصص بهداشت محیط، صحبت کردن در مورد ایرادات مکانیزم جمعآوری زباله در پایتخت را جزو رسالت اجتماعی خود دانست و گفت: روشهای مختلفی برای جمعآوری زباله در دنیا وجود دارد و تاکنون از همانها برداشت و اجرا شده است. اگر میخواهیم از کشوری الگوبرداری کنیم باید بدانیم برای چه آن الگو برای مردم ما شدنی و مفید است. هر طرحی که انتخاب شود باید در ابتدا در چند منطقه با ویژگیهای مختلف فرهنگی اجرا شود. باید 2 مخزن جدا برای جداسازی زباله تر و خشک گذاشته شود. میتوان بخشی را هم برای اهدای وسایل دست دوم که با یک تعمیر ساده قابل استفاده مجدد است در نظر گرفت و از NGOها برای همکاری و مدیریت توزیع کمک خواست. شهرداری پیش از هزینه کردن باید فرهنگسازی کند و صادقانه منافع جداسازی زباله تر و خشک را به مردم آموزش دهد. همچنین سواد رسانهای مردم را افزایش داده و راهکارها را به مردم به طور شفاف توضیح دهد. میتوان برای همراهی مردم پاداش در نظر گرفت؛ البته منظورم اصلا صابون و پودر رختشویی، کیسه زباله و... نیست؛ پاداشهایی مانند کسر درصدی از عوارض شهری میتواند به چشم مردم بهصرفه باشد. زباله کالای ارزشمندی است که شهرداری باید بهدنبال راههای غیرنقدی و غیرمستقیم درآمد از طریق آن برای شهر باشد که در عین کارآمدی به سلامت محیطزیست مردم هم کمک کند. زباله از آن جهت طلای کثیف است که میتواند درصورت مدیریت صحیح یکی از پردرآمدترین منابع درآمد شهرداری باشد.
برای کمک به شهرداری آمادهایم
معاون فنی بهداشت محیط مرکز سلامت محیط و کار، در مورد معایب سیستم فعلی گفت: در روش فعلی جمعآوری پسماند هر کسی هر ساعتی که بخواهد زباله تر و خشکش را یکجا درون سطلهای زباله دپو میکند. این روش باعث افزایش آلایندهها در محیط میشود. مخلوط شدن پسماند، سلامت زبالهگردها را تهدید میکند. آنها تفکیک را به روش بهداشتی انجام نمیدهند در نتیجه در معرض بیماریهای واگیردار قرار میگیرند. جمع شدن زباله در آرادکوه یا هر جای دیگری آلودگی را افزایش میدهد. ما از پلاستیک، شیشه، باتری، فلزات سنگین گرفته تا مواد آلی را در یک جا دپو میکنیم. بار میکروبی محیط که بالا برود، در فرایند کمپوستسازی هم مشکل ایجاد خواهد شد. محسن فرهادی با اشاره به ویژگیهای فرهنگی ایرانیان گفت: هر سیستمی که طراحی میشود باید به این ویژگیها توجه داشته باشد. بهطور مثال در تهران اگر زبالهدانهای سرکوچهها دردار باشد، افراد کمی زباله میریزند. از سوی دیگر باید برای نگهداری هر سیستم جدیدی که طراحی میشود، فکر جدی شود. زبالهدانها باید بهصورت روتین شسته، ضدعفونی و گندزدایی شود. در این صورت است که اگر زبالهدانها دردار باشد، مردم رغبت میکنند که از آن استفاده کنند. باید به سمت مخازنی رو بیاوریم که راحتالوصول باشد. برای اینکه مردم به بازیافت روی بیاورند باید از نهادهای مختلف هم کمک گرفت؛ بهطور مثال میتوان نوشیدنیهایی را که در شیشه ارائه میشود ارزانتر از نوع پلاستیکی آن نرخگذاری کرد؛ اینطوری مردم متوجه میشوند که پول بازیافت به جیبشان بازمیگردد. وی با اشاره به اینکه سیستم مهندسی مدیریت پسماند روی تفکیک از مبدأ استوار است، گفت: روش تفکیک از مبدأ کاملا بهداشتی است و با کمک مردم میتوان سیستم فعلی را نوسازی کرد. این روش در ابتدای امر در ظاهر اقتصادی بهنظر نمیآید، ولی وقتی محدوده تحت پوشش آن وسیعتر شود، نتایج اقتصادی خود را بیشتر نشان میدهد. سخنان شهردار تهران برای تغییر سیستم کاملا بجاست و از همینجا بهعنوان کارشناس و متولی این امر در وزارت بهداشت اعلام میکنم که وزارت بهداشت برای همکاری با شهرداری آماده است. هر آنچه تاکنون انجام شده بسیار ارزشمند است، ولی نیاز به بازنگری و بهبود دارد.