مردم را به گرفتن پول عادت میدهیم
2کارشناس در گفت وگو با همشهری از تاثیرات اجتماعی افزایش پرداخت یارانه با تخصیص یارانه بنزین به هر ایرانی میگویند
گروه اجتماعی: بحث سهمیهبندی، آزادسازی و یا افزایش قیمت بنزین در کشور بهنظر میرسد که به ایستگاه جدیدی رسیده است و براساس آنچه اعضای کمیسیون تلفیق مجلس اعلام کردهاند طرح جدیدی در این کمیسیون (که وظیفه بررسی بودجه سال آینده را بر عهده دارد) مطرح شده است که براساس آن یارانه کنونی سوخت (بنزین) به جای تخصیص بهخودروها (با پایین نگهداشتن قیمت بنزین) از این پس به افراد جامعه بهصورت یارانه پرداخت میشود. در واقع چندین هزار میلیارد تومان یارانهای که دولت به بنزین اختصاص میدهد قرار است بهصورت مساوی بین تمام ایرانیانی که شناسنامه دارند تقسیم شود.
ایسنا به نقل از احمد میرآبادی، عضو کمیسیون تلفیق مجلس درباره جزئیات مطرح شده در این کمیسیون مجلس برای طرح در بودجه سال آینده نوشته است: «به هر ایرانی (بهجز افرادی که خارج از کشور زندگی میکنند) ماهانه 24لیتر بنزین اختصاص پیدا میکند و افراد درصورت عدممصرف سهمیه سوخت میتوانند اعتبار خود را به دیگران واگذار کنند. علاوه بر این با اجرایی شدن این طرح قیمت بنزین خارج از سهمیه در کشور افزایش پیداکرده و برمبنای 90درصد قیمت فوت خلیجفارس (با نرخ سامانه نیما) محاسبه خواهد شد. همچنین در این طرح افرادی که بنزین مصرف نمیکنند و خودرویی ندارند میتوانند از طریق سامانه و دستگاههای شتاب ATM بنزین خود را به دیگران منتقل کنند؛ البته اگر این اتفاق رخ ندهد در انتهای هر ماه اعتبار باقیمانده در کارت به شرکت ملی پالایش و پخش واگذار و معادل ریالی آن (مطابق نرخ متوسطه ماهانه بنزین آزاد - قیمت پایه بنزین) در کارتهای بانکی واریز و قابلبرداشت خواهد بود.»
طرحی که در مجلس هماکنون در حال بررسی است اگر چه که یک گام مهم و بزرگ در آزادسازی قیمت بنزین محسوب میشود و به نوعی عدالت اجتماعی در توزیع یارانه بنزین را افزایش میدهد (زیرا افرادی که خودرو هم ندارند از این منابع استفاده میکنند) اما به اعتقاد کارشناسان قدمی خطرناک در افزایش وابستگی مردم جامعه و زندگی آنها به دریافت پول و یارانه محسوب میشود. در واقع با اجرای این طرح به نوعی به مبلغ کنونی یارانه دریافتی هر ایرانی که 44هزار تومان است 24هزار تومان دیگر (با درنظر گرفتن قیمت هزار تومانی هر لیتر بنزین) اضافه میشود آن هم در شرایطی که جامعه ایران هماکنون و بعد از گذشت 10سال از شروع پرداخت یارانه ماهانه آسیبهای بسیاری از این روش توزیع منابع و ثروتهای ملی خورده است، چالشهایی مانند عادت مردم به دریافت پول نقد از ثروت ملی، کاهش تمایل به فرهنگ کار در بخشهایی از کشور بهخصوص شهرهای کوچکتر و... در این بین کارشناسان معتقدند دولت باید منابعی همچون یارانه بنزین را به جای اینکه بهصورت مستقیم بین مردم تقسیم کند آن را به بخشهایی مانند تامین زیرساختهای مناسب برای توسعه و نوسازی حملونقل عمومی همچون مترو، اتوبوس، دوچرخه و... تخصیص دهد.
حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس شهری به همشهری میگوید:« نگاه به منابع در هر کشوری موضوع بسیار مهمی است، یعنی آیا ما منابع را بهعنوان ثروت ملی و منابع پایدار که متعلق به نسلهای آینده هم هست میشناسیم و بهدنبال این هستیم که ارزش افزوده ایجاد کنیم و این فرایند مبتنی بر کار و تلاش عمومی است و یا اینکه نگاهمان به منابع ملی تنها مصرفگرایی است و همه مردم حق خود میدانند که از ثروتهای ملی بهرهمند شوند و در این شرایط است که به فکر تقسیم این منابع میافتیم؛ چیزی که الان وجود دارد و به اعتقاد من بدترین دیدگاه و سیاستگذاری است این است که باعث اتلاف و کاهش منابع و از بین رفتن آنها میشود و مردم را بهکار نکردن و دریافت پول از دولت معتاد میکند.»
او در ادامه میگوید: «یک بحثی را آقای آمارتیا سن استاد اقتصاد و فلسفه و برنده نوبل اقتصاد در حوزه توسعه دارد که به قابلیتها و نیازها اختصاص دارد؛ او میگوید اگر میخواهید به افراد کمک کنید باید این حمایتها در چارچوب قابلیتها و نیازهایشان باشد و اگر اینچنین نباشد هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد؛ مثلا هماکنون دولت یارانه را به خیلی از افرادی که نیاز ندارند پرداخت میکند و در این بین نمیتواند از جمعیت کثیری که نیاز بیشتری دارند با پرداخت یارانه بیشتر حمایت کند چون قاعده یکسان گذاشته است و در نهایت میبینیم که حمایتهای یارانهای کنونی نتیجه چندانی ندارد. باتوجه به این شرایط درنظر داشته باشید که حالا قانونگذاران در مجلس بهدنبال این هستند که به یارانههای کنونی یارانه بنزین را هم اضافه کنند و این کار باعث میشود که منابع بیشتری از بین برود درحالی که این ثروتها میتوانست زمینههای توسعه کشور در بخشهای مختلف حملونقل عمومی، عمرانی، اشتغال و... را فراهم کند. مثلا یارانه کنونی سوخت و بنزین میتواند به جای تقسیم بین افراد به سرمایهگذاری در بخش حملونقل عمومی اختصاص پیدا کند. الان میبینیم که بسیاری از پروژههای عمرانی در کشور بهدلیل نبود منابع خوابیده است و یا توسعه پروژههای مترو و حملونقل عمومی بسیار کند پیش میروند و عملا دولت اعلام میکند که منابعی در اختیار ندارد درحالیکه سالانه چندین هزار میلیارد تومان یارانه نقدی و یارانه سوخت و... به مردم پرداخت میشود آن هم درحالیکه کشور با چالش تحریمها روبهروست و دولت بارها اعلام کرده برای پرداخت منابع یارانه بهشدت تحت فشار است.»
با یارانه بنزین مشکلات حملونقل عمومی را حل کنیم
او با اشاره به اینکه تقسیم یارانه بنزین بین جمعیت 80میلیوننفری کشور یک نگاه نادرست و شوکهکننده در حوزه مدیریت منابع است، گفت: «کسانی که این طرح را پیشنهاد دادهاند و بهدنبال آزادسازی قیمت بنزین هستند بهنوعی میخواهند از توزیع و تقسیم یارانه کنونی بنزین بین مردم بهعنوان پوشش استفاده کنند تا جلوی اعتراضهای احتمالی اجتماعی به افزایش قیمت بنزین را بگیرند اما باید توجه داشته باشند که این موضوع وابستگی جامعه به دولت را بیش از گذشته خواهد کرد و بار سنگین کنونی تعهدات دولت بهدلیل پرداخت یارانه نقدی را افزایش خواهد داد. در واقع تعهدات دولت در کوتاهمدت و بلندمدت سنگینتر خواهد شد و فضایی بهوجود میآورد که هیچ سیاستمداری بعدا جرأت نداشته باشد این یارانه بنزین را قطع کند؛ درحالیکه ما چگونه میتوانیم تضمین کنیم همیشه منابع نفتی در اختیار داشته باشیم؟ کما اینکه همین حالا هم باتوجه به تحریمها با کاهش درآمدهای نفتی روبهرو شدهایم. به اعتقاد من در کنار اثرات منفی این تصمیم این موضوع هم از نظر اجتماعی و هم سیاسی تأثیرات بدی را در جامعه برجای میگذارد و با افزایش وابستگی مردم به دولت در طولانیمدت کشور را به سمت سیاستهای کمونیستی هدایت میکند؛ دولتی که به مردم یارانه نقدی و پول میدهد در هر موضوعی میتواند دخالت هم بکند و خود تصمیمگیر و مجری باشد و نقش مردم بهشدت کاهش خواهد یافت.»
این جامعهشناس شهری در ادامه میگوید: «من نمیدانم چنین تصمیمهایی چگونه و با چه کارهای کارشناسی گرفته میشود ولی مشخص است که از سوی افرادی گرفته و مطرح میشود که نگاهی به تجربههای تاریخی و بینالمللی ندارند و به ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... سیاستهایشان فکر نمیکنند و تنها به راهحلهای خلقالساعه میرسند تا چالشهایی که وجود دارد را بهنوعی برطرف کنند. در اینکه باید قیمت بنزین آزاد شود و ما نباید منابع کشور را تلف کنیم شکی وجود ندارد و کاملا منطقی و عقلانی است ولی اینکه از چه روشی به این موضوع برسیم مهم است و نباید روش غلطی را با راهحل اشتباه دیگری و بدون برنامهریزی جایگزین کنیم. باید چنین موضوعاتی از جنبههای مختلف به مباحثه عمومی و کارشناسی گذاشته شود تا به راهکارهای بهتری برسیم. به اعتقاد من زیانهای چنین تصمیماتی میتواند بیشتر از منافع آن باشد. همهچیز را نباید تنها به اقتصاد فروکاست. شما تبعات دیگر موضوع را هم باید از همین حالا ببینید و به فکرشان باشید. نباید توسعه و آینده کشور را قربانی سیاستهای کنونیمان کنیم. ما بهجای اینکه دنبال پرداخت یارانه بنزین به هر ایرانی باشیم، باید کاری کنیم که حملونقل عمومی بهتری در دسترس عموم باشد، نه اینکه منابع آن بهصورت مساوی تقسیم شود. حملونقل سریعتر، ایمنتر، پاکتر و... در اختیار مردم قرار دهیم و آنها را به استفاده از حملونقل عمومی تشویق کنیم؛ اتفاقی که در همهجای دنیا هم شاهد آن هستیم نه اینکه پول یارانه بنزین را تقسیم کنیم و از طرفی بنزین را آزاد کنیم و شاهد باشیم که بهدلیل گرانی بنزین افراد زیادی دیگر امکان استفاده از خودروی شخصی را ندارند، در عین حال سیستم حملونقل درستی هم نداریم که مردم بتوانند از آن استفاده کنند. پس پیشنهاد من این است که بهجای تخصیص یارانه بنزین از خودروها به افراد به ارتقای سیستم حملونقل عمومی پرداخته شود. بهجای اینکه ایرانیها را معتاد به پول دولت و یارانه کنیم، باید زیرساختهای مناسب برای زندگی، کار، حملونقل و... بهوجود بیاوریم. پرداخت پول نقد به مردم بهصورت مستقیم بدترین نوع سیاستگذاری است که از نظر فرهنگی و اجتماعی هم پیامدهای بدی به همراه دارد.»
معنای واقعی عدالت و مساوات اجتماعی
جعفر بای، جامعهشناس
اغلب افراد جامعه ما منتقدان جوامعی هستند که مردمان آن به اتکای مبالغی که از فروش نفت به حسابشان واریز میشود، تنپروری و تنبلی در زندگی پیشه میکنند. اما اکنون در کشور خودمان در ژستهای عدالتخواهی و مساوات این رویه بهکار گرفته میشود. میخواهند برای افرادی که خودرو ندارند در سهمیهبندی بنزین حق و حقوقی لحاظ کنند اما پرداخت یارانه بنزین نه عدالت را در جامعه متبلور میکند و نه مساوات را متجلی میسازد. همچنین این رویه خشنودی و رضایت خاطر را برای افراد جامعه در پی نخواهد داشت. واریز مبالغ هر چند اندک بهحساب افراد، باعث ایجاد تنبلی، رخوت و سستی میشود. انتقادی که در رابطه با پرداخت یارانهها نیز مطرح است شباهت بسیاری به این موضوع در حال بررسی دارد. همانطور که تحقیقات نشان میدهد هماکنون در روستاها و شهرهای کوچک روزهایی که یارانه بهحساب خانوارها واریز میشود، کارگران برای کار از خانه بیرون نمیآیند. یعنی به راحتی آن دو- سه روزی که یارانه کفایت امرار معاششان را میدهد هیچگونه فعالیت جسمانی از سوی اقشار کمدرآمد صورت نمیگیرد. چرا؟ چون احساس نیاز نمیکنند.
مسئولان باید متوجه بازتاب اقداماتی که انجام میدهند و تصمیماتی که اجرایی میشود باشند. هر کنشی در جامعه واکنشی بهدنبال دارد. بنده این موضوع را انکار نمیکنم که واریز یارانهها و در پی آن یارانه بنزین بهحساب افراد در معیشت مردم تأثیرگذار خواهد بود. اما این تأثیر آیا باعث ایجاد تحولی در دستیابی به اهداف بزرگ - عدالت، مساوات و رفاه اجتماعی - خواهد شد؟ مسلما پاسخ خیر است.
علاوه بر اینکه این رویکرد افراد را به تنپروری، تنبلی و رخوت سوق میدهد، رفاه و زندگی راحتی نیز به ارمغان نمیآورد. برای ایجاد رفاه و زندگی آسوده باید از طرق اصولی و تأیید شده، تجربه شده و موفقیت حاصل شود. اقدامی که امروز برای اجرای مساوات صورت میگیرد تقسیم و خرد کردن یک سرمایه کلان است بهگونهای که سهم هر فرد از این سرمایه کلان، مبلغ ناچیزی میشود. این مبلغ ناچیز همه دردهای معیشتی افراد نیازمند را مرتفع نمیسازد. همه اینها ناشی از بیبرنامگی است. اگر برای این سرمایههای کلان برنامه کاربردی و موجهی وجود داشت، تا الان با این مبالغ، حداقل بیکاری در کشور ریشهکن میشد. برای ایجاد رفاه، تحقق عدالت و مساوات اجتماعی باید زیرساختها- بهداشت، آموزش و...- را تقویت کرده و ابزار و وسایل سرگرمی و فراغت را فراهم کنیم. جامعه باید بهدنبال تحقق عدالت فراغتی، عدالت آموزشی، عدالت بهداشتی و درمانی و... برای افرادش باشد. سرمایهگذاریها باید به سمت ایجاد این نوع مساواتهای اجتماعی برود نه اینکه برای از سر باز کردن مسئولیت به پرداخت مبلغ ناچیزی به حسابهای مردم اکتفا شود. باید اقدامات بهگونهای باشد که جامعه از برنامههای رفاهی نفع ببرد نه افراد. اگر اینگونه عمل شود رفاه اجتماعی در سطح کلان، گسترده و فراگیری حاصل میشود. اقدامات صورت گرفته ماندگار و مؤثر میشوند و خودبهخود شکافهای طبقاتی و مسائل حاد از جامعه رخت خواهد بست.