• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 4 بهمن 1397
کد مطلب : 45806
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/ol4Y
+
-

گفت‌وگو با علیرضا رضاداد که سابقه 6دوره دبیری جشنواره فیلم فجر را در کارنامه دارد

جشنواره ،دلبستگی مردم به سینماست

جشنواره ،دلبستگی مردم به سینماست


دانیال معمار
جشنواره فیلم فجر را باید مهم‌ترین و بزرگ‌ترین ویترین فرهنــگی‌- هنری کشور نامید.

 جشنواره ویترین سینمایی ایران به‌حساب می‌آید و اغلب فیلم‌های قابل‌توجه و قابل‌تأمل ساخته شده در کشورمان در آن به نمایش درمی‌آید. این ویترین نشان می‌دهد که امسال سینمای ایران چند قدم به جلو یا احتمالا چند قدم به عقب برداشته.

 این ویترین، حال و روز سینما را در یک سال آینده مشخص می‌کند. وقتی مجموعه فیلم‌های تازه تولید‌شده فیلمسازان وطنی در کنار هم قرار می‌گیرد و به نمایش درمی‌آید، میانگین کیفی فیلم‌ها مثل روز روشن می‌شود و آن وقت به راحتی می‌توان فهمید که امسال گیشه سینماهای کشور پررونق خواهد بود یا نه. حالا جشنواره به ایستگاه سی‌وهفتم رسیده است.

همیشه این جشنواره منتقدانی هم داشته که‌می‌گوید اصلا چرا باید چنین جشنواره‌ای با این شکل و شمایل برگزار شود. سراغ علیرضا رضا‌داد که سابقه 6 دوره دبیری جشنواره
 فیلم فجر را در کارنامه دارد رفتیم تا درباره برگزاری این جشن سینمایی گپ بزنیم.


  بعد از آقای بهشتی، شما با 6 دوره دبیری پرسابقه‌ترین دبیر جشنواره فیلم فجر هستید. الان که در آستانه دوره سی‌وهفتم قرار داریم، این جشنواره 14 دبیر به خود دیده است. فکر نمی‌کنید این آمار خوبی نیست برای این اتفاق مهم فرهنگی کشور؟
خب، خیلی روشن است که ثبات نتایج بهتری دارد. این جزو بدیهیات است.   اگر معنای کلی سوالتان این است که ثبات بهتر است یا تغییر، خیلی روشن است که در مدیریت هر پروسه‌ای، ثبات بهتر از تغییر است. مگر اینکه تغییر الزامی یا اجتناب‌ناپذیر باشد.

  احتمالا شما در سال‌هایی که دبیر جشنواره بوده‌اید با این سوال زیاد مواجه شده‌اید که اساسا چرا یک جشنواره سینمایی باید مردمی باشد؟ چرا جشنواره ما از این منظر برخلاف فستیوال‌های سینمایی جهان است؟ امسال هم گویا به بهانه چهل سالگی انقلاب، این جشنواره مردمی‌تر شده و تقریبا قرار است در سراسر کشور، فیلم‌ها اکران شوند.
بله این موضوع همیشه درباره جشنواره فیلم فجر مطرح بوده است. من برای پاسخ به این موضوع شما را به مصاحبه و گفت‌وگوی آقای وخشوری که نخستین دبیر جشنوار فیلم فجر بودند ارجاع می‌دهم. چون هر رویدادی با یک رویا و آرمانی پایه‌گذاری شده است. آرمان و رویا و علت برگزاری  جشنواره فیلم فجر این بود که بتوانند بگویند سینما در خدمت مردم قرار گرفته است و در حقیقت رابطه مردم با سینما تغییر پیدا کرده، برخلاف سینمای قبل از انقلاب که عمدتا  انقلابیون با آن مسئله داشتند.

من تاریخ جشنواره فجر را خیلی خوب مطالعه کرده‌ام. این جشنواره از همان نخستین دوره‌ها، آن هم در زمانی که خیلی از سینماها  تعطیل بودند، حدود صد هزار تماشاگر داشته است. حتما خاطره ایستادن در صف‌های تهیه بلیت جشنواره را از کسانی که در اولین دوره‌ها مخاطب این جشنواره بوده‌اند شنیده‌اید. پس یک دلیل این  مردمی بودن برمی‌گردد به پایه‌گذاری جشنواره و نمایش تغییر نسبت سینما با مردم.

نکته دوم در همان مصاحبه آقای وخشوری این است که ما داریم این جشنواره را به جشن‌های پیروزی انقلاب پیوند می‌زنیم. پس این خودش یک امتیاز و مفهوم دیگر برای فستیوال ایجاد کرد. موضوع دیگر هم ارزش‌گذاری فیلم‌ها و وجه هنری سینماست. این سه تا مولفه از ابتدا با جشنواره فیلم فجر همراه بوده. لذا در این انگاره،  مردمی بودن جشنواره، نه تنها عیب نیست که یک حسن و یک ظرفیت است. جشنواره نشان دهنده تمایل و استقبال و دلبستگی مردم به سینماست. نمایش با شکوه ترین رابطه و دلبستگی مردم و سینماست.

  آیا در دوره‌های دبیری خودتان، فشاری وجود نداشت که جشنواره را از حالت مردمی خارج کنید و تبدیل به جشنواره‌ای مثل دیگر فستیوال‌های جهانی برای متخصصان و منتقدان سینما شود؟
فشار خیر،  ولی همیشه این بحث وجود داشته و در زمان من هم بوده است. از همان سال‌های اول هم این پرسش که جشنواره باید بین جشن و جشنواره، تکلیف خودش راروشن کند مطرح بوده است. تجربه‌های گوناگونی هم داشته‌ایم. مثلا همین اکران در استان‌ها، همیشه این بحث بوده که تعداد نمایش‌های بیشتر در استان‌ها ممکن است اهمیت اکران عمومی را کاهش دهد. اما تجربه نشان داد که برای فیلم‌های موفق، اکران بیشتر در جشنواره باعث افزایش مخاطبان در اکران عمومی می‌شود، چون می‌تواند عطش‌آفرین باشد. پس ما هر دو روش را تجربه کرده ایم. و نتایج مثبت و منفی اش برایمان روشن است .

  فکر نمی‌کنید جشنواره فیلم فجر زیادی دولتی است. یعنی آمدن دولت‌ها و تغییر دولت‌مردان در این جشنواره خیلی اثرگذار بوده. البته شما هم بخشی از این دولت بوده‌اید، اما برای پاسخ به این سوال می‌خواهم از این قالب خارج شوید و به عنوان یک سینماگر به موضوع نگاه کنید.
بگذارید اول بگویم مگر این بد است که جاده های کشور را دولت ساخته و موجب رشد کشور و رفاه مردم شده؟ بگذارید  از حوزه فرهنگ به این موضوع وارد شوم. مثالم را از حوزه مطبوعات هم می‌زنم تا نتجه‌گیری کنم. روزنامه‌های اطلاعات، کیهان، همشهری، ایران و بعضی روزنامه‌های دیگر یا اساسا دولتی‌اند یا به شکلی وابستگی دولتی دارند. آیا همه این روزنامه‌ها مثل هم هستند؟ قطعا نیستند. جشنواره فیلم فجر را هم می‌توان از همین منظر نگاه کرد؛ بسترسازی دولت است برای رشد سینما . درست این است که دولت در اینجا به عنوان نماینده مردم، وظیفه نمایندگی جامعه سینمایی را به دست خود جامعه سینمایی ایفا کند. ستاد برگزاری و هیات مدیره برگزاری جشنواره دراکثر دوره‌های مختلف تلاش کرده اند که جامعه هنرمندان و دارندگان فیلم و سینما را نمایندگی کنند.

زمانی که این تلاش بیشتر شده اتفاقا آرمان‌هایش به آرمان‌های مردم و جامعه هنرمند نزدیک‌تر شده و آن زمان‌هایی که کمتر تلاش کرده، با مشکلاتی هم روبه رو شده است. به نظرم در اکثر این 36 دوره گذشته، رویکرد این بوده که دولت به نمایندگی از جامعه سینما، جشنواره را با مشارکت و به دست خود سینماگران برگزار کند. یعنی جشن یا رویدادی باشد که خود فعالان سینما نسبت به این رویداد احساس تعلق و احساس مالکیت پیدا کنند. با یک فراز و نشیب خیلی کمی به نظرم همین اتفاق افتاده است. دولت سعی کرده که مثل بقیه حوزه‌های فرهنگی بسترسازی مناسب داشته باشد، فضا را متعادل و مناسب کند تا جشنواره توسط خود هنرمندان اداره شود. برای همین غالب داوران، اعضای هیات انتخاب، برگزارکنندگان جشنواره و... بچه‌های خود سینما هستند. رویکرد کلی خود دولت در حوزه فرهنگ هم دولتی‌سازی فرهنگ نیست.

  متاسفانه مشکل اصلی این دولتی بودن این است که جشنواره با تغییرات زیادی در دوره‌های مختلف همراه شده. یک سال بخش فیلم اول را داشتیم و یک سال نه، یک سال فیلم اول و دوم را با هم ترکیب کرده‌ایم.  بخش مستند هم یک سال بوده و چند دوره نبوده و دوباره برگشته. در مورد تغییر تعداد سیمرغ‌ها در هر دوره و این جور چیزها هم که ساعت‌ها می‌توان حرف زد. این ایراد نیست؟ نباید جشنواره یک اساسنامه سفت و محم داشته باشد؟
 به نظر من تغییرات جشنواره فیلم فجر آنقدر زیاد نبوده که از سیاست‌های اصلی و تأثیرگذار خودش  فاصله‌ زیادی بگیرد. بخشی از این تغییرات هم طبیعی است. سینما و خصوصا سینمای ایران یک پدیده پویا و دارای حیات و رشد است که رشد سینما تاثیرات لازمش را روی محیط همجوار و زنجیره‌های متصل به هم و از جمله جشنواره هم می‌گذارد. من یک مثال برای شما می‌زنم. در دهه های 60 و 70 تعداد فیلم‌های اولی که ساخته می‌شد، از نظر کمیت و از نظر کیفیت، محدود بود. لذا آن موقع فیلم‌های اول و دوم با هم بودند. از یک تاریخی  دیگر فیلم‌های اول کفایت می‌کردند، چون تعدادشان از نظر کیفیت و کمیت قابل توجه شدند. یا یک تغییر دیگر  در بخش مستند این بود که هر از چند سال یک مستند سینمایی ساخته می شد.

اکنون مستند سینمایی قابل نمایش روی پرده اکران زیاد شده و این نوع سینما رشد داشته . یا سال‌هایی در بخش بین‌الملل، آسیا سینمایی به این وسعت و اهمیت و گسترده و پیوندخورده با سینمای ایران و قابل رقابت و مدعی نداشت. پس منطق هدفمندی جشنواره ایجاب می‌کرد ما به سمت این تغییرات برویم. چون جشنواره که به ما هو جشنواره ارزشی ندارد . جشنواره ها یک حلقه از زنجیره سینما هستند. می‌خواهم بگویم پس برخی از تغییرات نه تنها منفی نیستند که مثبت هم می‌توان به آنها نگاه کرد. البته بله یک جاهایی هم تغییرات بلاوجه بوده که آن هم به عنوان اشتباهات جشنواره باید بپذیریم. مثلا در یک دوره به ناگهان جایزه‌های فنی هنری کم شد و توجه نشد که رشد سینمای ایران در وجه فنی هنری را به مخاطره می‌اندازد.

تصور می‌شد با وجود جشن خانه سینما این جوایز در فجر بلاوجه است و توجه به تفاوت وسعت نفوذ و تاثیر‌گذاری فجر و خانه سینما نشد که خوشبختانه به سرعت از ادامه این تغییر جلوگیری شد و همان دوستانی که موافق آن حذف بودند هم سال بعد آمدند و گفتند  اشتباه بود ومتوجه اشتباهشان شدند . در هر حال اصل در جشنواره فجر ثبات است و پیکره اصلی ثابت مانده است.

  نظرتان درباره کارکرد این جشنواره چیست؟ یک دورهمی و خوشگذرانی سینماگران، ویترین سینمای یکساله ایران، محلی برای ارزیابی کارنامه این سینما یا چیزهای دیگر؟ شاید اصلا ابتدای راه کارکرد این جشنواره یک چیز دیگر بوده و به مرور تغییر کرده است.
سه رویکردی که ابتدا گفتم یعنی ایجاد رابطه مردم و سینما، پیوند زدن جشنواره به جشن‌های انقلاب و ارزشیابی هنری فعالیت‌های سینماگران در طول یکسال با هدف ارتقای استانداردهای سینما، توسط مردم و سینما گران و صاحبنظران سه رویکرد اصلی، کلی، مستمر و دائمی جشنواره در تمام این سال‌ها بوده است. البته وقتی که سینماگران دور هم جمع می‌شوند اگر فیلم‌ها خوب باشد، حالشان هم خوب می‌شود. پس این دورهمی سینماگران با همدیگر هم یک کارکرد جانبی جشنواره فیلم فجر می‌شود.



 تجربه نشان داد که برای فیلم‌های موفق، اکران بیشتر در جشنواره باعث افزایش مخاطبان در اکران عمومی می‌شود چون می‌تواند عطش‌آفرین باشد.

  واقعا در پشت صحنه جشنواره چنین سیاستی هست که یک جوری جوایز و سیمرغ‌ها را بدهیم که بدنه سینمای ایران از جشنواره فیلم فجر ناراضی نباشند؟ مثلا در همین حد که به هیات داوران بگویید این موضوع را هم در نظر داشته باشند؟
من تجربه 6 دوره خودم را می‌گویم. همیشه به هیات داوران می‌گفتم که شما نماینده جامعه سینمای کشور هستید و آنها از شما عدالت را انتظار دارند و ما از شما ارتقاء استانداردها را. ولی گاهی در جامعه سیاست زده ما اتفاقاتی خارج از اراده ما می‌افتند، چه در فجر یا مثلا جشن خانه سینما . مثل منازعه مجلس و ارشاد و تهدید وزیر به استیضاح درباره جایزه به فیلم «عصبانی نیستم» که روی کار طبیعی ما تأثیر گذاشت یا درباره جایزه ای در یک دوره در جشن خانه سینما.

البته مواردش خیلی محدود بوده وعموما قصدی برای پنهان نگاه داشته شدنش هم نبوده.  یعنی اگر چنین ملاحظاتی هم بوده، فکر می‌کنم دبیران منصف تلاش کرده‌اند برای اینکه از حوزه عدالت خارج نشوند، به نحوی موضوع را با خود جامعه سینمایی درمیان بگذارند. من در عملکرد خودم اینجوری بودم.  این را هم وظیفه  خودم می‌دانستم که به عنوان یک سینماگر اگر جایی فکر می‌کردم هیات انتخاب به یک نکته سینمایی توجه نکرده به اندازه توان خودم آنها را متوجه کنم.

مثلا در مورد فیلم «شیار 143» هیات انتخاب را متوجه  ارزش‌های بیشترمثلا بازیگری فیلم کردم  و  وظیفه خودم می‌دانستم که آنها را مطلع کنم. به نظرم رابطه بین دبیر و اعضای هیات انتخاب و داوری‌اش مثل رابطه درون یک تیم است که همه تلاش می‌کنند موفق شوند .گاهی نکته‌ای را کسی از داخل تیم به بازیکنان می‌گوید، درحقیقت آنها را متوجه چیزی می‌کند که منجر به موفقیت خود آن تیم خواهد شد.

  نظرتان درباره اهدای جوایز فنی در جشنواره چیست؟ به نظرتان اصلا امکان ارزیابی مسائل فنی یک فیلم در این زمان کوتاه و توسط هیأت داوران وجود دارد؟ به هر حال شما نمی‌توانید در جمع هیأت داوران همه متخصصان حوزه‌های مختلف سینما را هم داشته باشید.
سینما اول یک مفهوم و هنر است و بعد تعدادی حرفه . مگر منتقد که درباره همه اجزای فیلم و هم درباره کلیت فیلم نظر می‌دهد شایستگی ندارد ؟ اصلا کار یک منتقد و توان و تخصصش مگر غیر از این است؟یک کارگردان که معمولا غالب ترکیب هیات داوری ما را تشکیل می‌دهد یا یک فیلمبردار، به معنای این نیست که فقط  صاحب آن حرفه است. یک کارگردان ممکن است نتواند آهنگساز باشد، ولی قطعا می‌تواند موسیقی فیلم خوب را تشخیص دهد. مگر منتقدین چکار می‌کنند؟ اصلا جریان نقد یعنی چی؟ یعنی همین. آیا  منتقد تهیه کننده است؟

فیلمبردار است؟ صدابردار است؟ ولی جوایز همه اینها را می‌دهند و هیچکسی هم انتقادی نمی‌کند. مطلب دیگری در سؤال‌تان بود که اصلا چرا این جوایز فنی را داشته باشیم؟ من فکر می‌کنم هنوز سینمای ایران نیازمند توجه به وجوه فنی و هنری در جشنواره فیلم فجر برای ارتقای استانداردهای فنی و هنری است. خب برخی از دوستان ما علاقه‌مندند که جشنواره فیلم فجر فقط جشنواره بخش تالیفی باشد. یعنی فقط بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر را معرفی کند. همان طور که گفتم در دوره‌ای هم این موضوع تجربه شد و بعد از جشنواره در جلسات گفتند که اشتباه شد چون این کار منجر به ضعیف شدن وجه استانداردسازی در سینمای ایران می‌شود.

ما هنوز نیازمند این ارزیابی در جشنواره هستیم، ومکمل کار ما ارزشیابی  خانه سینما و جوایزانجمن منتقدین است، یعنی آنها هم یکبار دیگر دارند به همین حرفه‌ها توجه می‌کنند. ولی هنوز خیلی فاصله بین جریان اجتماعی ایجاد شده بین فجر با جشن خانه سینما و منتقدین وجود دارد. اینها رقیب یکدیگر هم نیستند. خیلی جاها داریم همدیگر را کامل می‌کنیم. اتفاقا در اکثر دوره‌هایی که فیلم‌های مشابه‌ای در جشن انجمن منتقدین یا جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر بوده، نامزدهایمان تقریبا با هم یکسان شده است. خود این نشان می‌دهد که داوران جشنواره فجر غالبا در ارزیابی بخش‌های فنی صحیح عمل کرده‌اند.


رفتن به جشنواره فیلم فجر حوصله‌ سررفته‌تان را سر جایش می‌آورد
تفریح از نوع سینمایی

جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، چهارشنبه هفته پیش‌رو شروع می‌شود و این راهنمای جمع و جور هم به شما کمک می‌کند که در این جشن سینمایی به شکل حرفه‌ای حضور یابید. خواندن قلق‌های فیلم دیدن در جشنواره فیلم فجر را از دست ندهید.

      اگر کلاً جزو کسانی هستید که ترجیح می‌دهید صبر کنید تا با ورود یک فیلم به شبکه سینمای خانگی، آن را در منزل تماشا کنید و تصورتان هم این است که آدم زرنگی هستید و پول‌تان را بی‌خودی دور نمی‌ریزید، سخت در اشتباهید. هیچ آدمی نمی‌تواند از دیدن یک فیلم خوب در سالن سینما لذت نبرد، پس فرصت را از دست ندهید. برای داشتن یک روز شاد و مفرح راهی سینماهای اکران‌کننده فیلم‌های جشنواره شوید. پردیس سینمای آزادی، آزادی، آستارا، استقلال، ایران مال، تماشا، جوان، راگا، زندگی، شکوفه، فرهنگ، کورش، کیان، ماندانا و مگامال این دوره در اختیار جشنواره هستند و روزها و شب‌های آینده میزبان جشنواره خواهند بود، انتخاب با خودتان است.

      قرار نیست شما از هر نوع فیلمی خوش‌تان بیاید. بعضی‌ها از ملودرام اجتماعی خوش‌شان می‌آید، بعضی دیگر از کمدی و بعضی هم از فیلم‌های ترسناک. میان فیلم‌های جشنواره امسال بگردید و ژانر مورد نظر خود را پیدا کنید و بعد راهی سینما شوید. یادتان باشد اگر یک علاقه‌مند فیلم‌های کمدی برای تفریح کردن به سینما برود و یک فیلم ترسناک ببیند بعد از پایان فیلم، احساسی غیر از تلف‌کردن وقتش نخواهد داشت.


      کمی در انتخاب فیلم‌های جشنواره دقت کنید. اگر می‌خواهید یک مخاطب جدی هنر هفتم به‌حساب بیایید، همین جوری سینما نروید. عامیانه‌ترین کار ممکن این است که شال و کلاه کنید و خودتان را به نخستین سینمای اکران‌کننده فیلم‌های جشنواره نزدیک محل سکونت‌تان برسانید و بعد هم هر فیلمی روی پرده بود تماشا کنید. بهتر این است که قبل از شال و کلاه کردن، کمی درباره فیلم‌ها تحقیق و متناسب با سلیقه و روحیه این روزهای خودتان فیلمی را انتخاب کنید.

      پردیس‌های سینمایی جان می‌دهند برای تماشای فیلم‌های جشنواره. مزیت اول و بسیار مهم این مراکز سینمایی این است که شما در این پردیس‌ها، قدرت انتخاب خواهید داشت. این مراکز حداقل 3سالن سینمایی مجهز را در خود جای داده‌اند که هر یک از این سالن‌ها، یکی یا دو فیلم جشنواره را در زمانی که شما به سینما می‌روید، اکران می‌کنند. خب، پس با این حساب فقط می‌ماند انتخاب شما.

      دیدن فیلم‌های جشنواره در سالن تاریک سینما شاید برای شما یک تفریح مفرح به‌حساب بیاید ولی برای کودک‌تان نه‌تنها هیچ لذتی به همراه نخواهد داشت بلکه بسیار هم کسل‌کننده خواهد بود. پس یادتان باشد که جشنواره رفتن یک تفریح کودکانه نیست. حضور کودکان در سالن سینما همانقدر که می‌تواند برای شما دردسر درست کند، همانقدر هم می‌تواند باعث آزار و اذیت دیگر تماشاگران شود و تفریح سینمایی آنها را خراب کند.

      یادتان باشد که حساب و کتاب فیلم دیدن در جشنواره کمی دقیق‌تر از فیلم دیدن روزهای عادی در سینماست. اگر می‌خواهید موقع شروع فیلم جار و جنجال به پا نشود و مشکلی با دیگران پیدا نکنید، حتما نیم‌نگاهی به شماره صندلی‌تان که روی بلیت ثبت‌شده بیندازید. سر جایتان بنشینید تا پس از چند دقیقه بعد شروع فیلم مجبور نشوید از عالم فیلم بیرون بیایید و صندلی‌تان را ترک کنید.

      فیلم دیدن هم در جشنواره آدابی دارد که رعایت آنها، شخصیت شما را نشان می‌دهد. باید کمی رفتار حرفه‌ای‌تری نسبت به سینمارفتن‌های عادی داشته باشید. به هیچ وجه موقع تماشای فیلم با بغل دستی‌تان صحبت نکنید چون پچ پچ کردن شما باعث آزار و اذیت تماشاگران ردیف‌های جلو یا عقب‌تان خواهد شد. بسته چیپس و پفک را هم خیلی در دست‌تان تکان ندهید و جا به جا نکنید، چون صدایش تمرکز دیگران را برای فیلم دیدن به هم می‌ریزد. زباله‌های خوراکی‌هایتان را هم زیر صندلی‌ها نریزید، سئانس‌های بعد هم وجود دارد و یک عده دیگر قرار است روی همین صندلی که شما نشسته‌اید به تماشای فیلم‌های جشنواره بنشینند.



باید نسبت به برگزاری جشنواره فیلم فجر چه واکنشی داشته باشیم؟
فراسوی خوب و بد یک جشن سینمایی

ما هر سال در ایام جشنواره فیلم فجر با هزار امید و آرزو به سالن نمایش فیلم‌ها می‌رویم و دلمان می‌خواهد آن‌قدر فیلم خوب ببینیم که برای انتخاب بهترین‌ها به دردسر بیفتیم و مجبور شویم بی‌خودی بهانه‌گیری کنیم و بعضی فیلم‌ها را فقط به‌خاطر یک ایراد کم‌اهمیت کنار بگذاریم تا بشود بهترین‌ها را سوا کرد. اما واقعیت این است که در سال‌های اخیر «بهترین»‌ها بسیار آسان پیدا شده‌اند و در عوض خیلی فیلم‌ها برای کسب عنوان «بدترین» به رقابت با هم پرداخته‌اند! حالا چندین و چند سال است که دیگر ظهور استعدادی جدید در جشنواره تبدیل به امری ناممکن شده و تماشای پی‌درپی فیلم‌هایی که چنگی به دل نمی‌زنند بر بزرگ‌ترین رویداد هنری کشور سایه‌ انداخته است. هر سال می‌ماند 3، 2 فیلمی که از همان ابتدا معلوم است سیمرغ‌ها را به خانه می‌برند؛ فیلم‌هایی که به تنهایی سپر بلای سینمای ایران می‌شوند و ما را نسبت به سال بعد امیدوار می‌کنند. خب، حالا تکلیف ما با این جشنواره بین‌المللی چیست؟ چه واکنشی باید نسبت به آن داشته باشیم؟


جشنواره خوب است
چون مرور فشرده کارنامه یکساله سینمای ایران در آن صورت می‌گیرد. این مرور برای فیلم‌بازها و منتقدان از نان شب واجب‌تر است. خیلی‌ها 10روز و حتی چند روز قبل و بعدش را وقت می‌گذارند تا بفهمند که بالاخره این سینما نمره قبولی می‌گیرد یا نه. این کارنامه معلوم می‌کند که نقاط ضعف کجاست؛ اینکه سینمای ایران همچنان مشکل فیلمنامه و قصه‌گویی و اغتشاش در روایت دارد یا پای تکنیک و عوامل فنی فیلم‌ها هم می‌لنگد، اینکه بازیگران در کنترل لحن و فیزیک خود برای ایفای نقش‌ها چیره‌دست‌تر شده‌اند یا کارگردانان و بازیگردانان در گرفتن بازی از آنها، اینکه فیلمبرداران چند گام به پیش گذاشته‌اند یا نورپردازان و صدابرداران. این مرور فشرده ده‌روزه، تکلیف همه اینها را مشخص می‌کند.

جشنواره بد است
چون در این 36دوره گذشته کاملاً دولتی برگزار شده؛ از برگزارکنندگان و سیاستگذاران تا معرفی‌کنندگان هیأت انتخاب فیلم‌ها و هیأت داوران و تعداد سیمرغ‌ها و... دولتمردان هستند و آنها درباره همه‌‌چیز آن تعیین تکلیف کرده‌اند. منتقدان و صاحب‌نظران هم به اندازه کافی درباره نقش دولت در اداره این سینما نالیده‌اند؛ اینکه حمایت‌های بی‌دریغ دولت‌ها باعث پرورش بخش خصوصی تنبل و کندذهنی شده که حتی عرضه اداره تنها نهادی که در اختیار خودش است (یعنی خانه‌سینما) را هم ندارد، چه رسد به برپایی یک جشن بین‌المللی. اینکه باعث شده فیلمسازان سینمای ایران یکجورهایی کارمندصفت شوند و چندان باکی از استقبال و فروش و کیفیت فیلم‌هایشان نداشته باشند و آخر و عاقبتش هم می‌شود همین رکودی که می‌بینیم.

جشنواره خوب است
چون اکران فیلم‌ها با کلی هیجان همراه می‌شود و همه‌‌چیز غافلگیرکننده است. در این جشن سینمایی هیچ‌کس نمی‌داند که قرار است به تماشای چه فیلم‌هایی بنشیند؛ فیلم‌های بی‌سروته که حال تماشاگر را بد می‌کند و معلوم نیست که اساساً چرا ساخته‌ شده‌اند یا شاهکارهایی که دلمان را خوش می‌کند و ما را نسبت به آینده این سینما امیدوار نگه می‌دارد. در جشنواره نه از اظهارنظرهای مختلف قبل از تماشای فیلم‌ها خبری هست و نه از نقد و بررسی مجله‌های سینمایی رنگارنگ درباره آنها. تماشاگر بدون هیچ پس‌زمینه فکری روی صندلی سالن می‌نشیند و محو جادوی هنر هفتم می‌شود. همه‌‌چیز در حد پیش‌بینی و گمانه‌زنی است و همین هیجان فیلم دیدن در این شرایط را چندبرابر می‌کند.

جشنواره بد است
چون برگزاری‌اش تا به حال بی‌نظمی خاصی داشته که کاملاً منحصر به فرد بوده است. برگزاری این جشنواره توسط مدیران مختلف و متعدد در این 37سال‌ یک نتیجه داشته؛ اعمال سلیقه انواع و اقسام مدیران متعلق به دولت‌های مختلف در نحوه برگزاری جشنواره. هرکس این جشنواره را با سلیقه خودش برگزار کرده و اتفاقاً اعتقاد داشته که در حال برگزاری بهترین دوره این جشن سینمایی بوده است. در کجای دنیا، تعداد بخش‌های جشنواره هر سال تغییر می‌کند و نامی جدید بر خود می‌بیند؟ در کجای دنیا تعداد جوایز اصلی کم و زیاد می‌شود؟ تعداد روزهای برگزاری کدام جشنواره بیشتر و کمتر می‌شود تا فرصت اکران همه فیلم‌ها به‌وجود بیاید؟ انگار درباره نحوه برگزاری این جشنواره هیچ اساسنامه‌ای وجود ندارد.

جشنواره خوب است
چون امکان حضور همه مردم از هر قشری را در آن فراهم کرده‌اند و فقط به خانواده سینما یا رسانه‌های سینمایی اختصاص نداده‌اند. حتی رنگ و بوی جشنواره در بعضی از سال‌ها مثل امسال به شهرهای دیگر هم کشیده شده که بر رونق آن افزوده. این خصوصیت جشنواره فیلم فجر کمک می‌کند که هیجان و هیاهوی روزهای جشنواره به عموم مردم انتقال یابد و از همین طریق این هیجان به روزهای اکران عمومی فیلم‌ها هم کشیده شود. در حقیقت هیجان این 10روز در طول سال پخش می‌شود تا همه مردم بتوانند بهره‌ای از هنر هفتم ببرند. تا چند روز دیگر به‌مدت 10روز می‌توانید شاهد شکل‌گیری صف‌های طویلی مقابل سینما‌های شهر باشید؛ اتفاقی که در طول سال به هیچ وجه روی نمی‌دهد.

جشنواره بد است
چون این جشن سینمایی، دیگر رنگ و بوی سال‌های نه چندان دورش را ندارد. این سینما تا همین چند سال پیش جشنواره‌ای پرشور داشت. صف‌های طویلی که جلوی سینماها موقع جشنواره شکل می‌گرفت و خیلی از ما از فشار جلوی گیشه له و لورده می‌شدیم، دیگر این روزها کیمیا شده است. این سینما منزوی شده و خیلی‌ها آن را در این سال‌ها ترک کرده‌اند؛ جشنواره‌ای که این سال‌ها با وجود زرق و برق برگزاری‌اش، دیگر برای نسل جدید نوستالژی ندارد. نوستالژی نسل جدید حالا از میان دی‌وی‌دی‌های زیرنویس‌شده‌ای شکل می‌گیرد که اوقات فراغت آنها را هم به خوبی پر می‌کند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید