محمدتقی حاجی‌موسی
راه زیاده - یکی از معاونان تأمین اجتماعی در سال 85 اعلام کرد که کاهش سهم بیمه‌ها باعث ورشکستگی تأمین اجتماعی خواهد شد و به نوعی نسبت به آینده هشدار داد. لکن این مدیر نمی‌دانست که برای ورشکست‌کردن تأمین اجتماعی راه‌های زیادی وجود دارد و جلوگیری از آن محال است؛ مثلا آقایی را می‌گذاریم رئیس تأمین اجتماعی، او هم فامیل‌ها و خانواده و دوستان داغان‌تر از خودش را می‌آورد سر کار. بعد شروع می‌کنند به‌خصوصی‌سازی تأمین اجتماعی و شرکت‌هایش و همینطور جلو می‌روند تا اینکه همه می‌فهمند ای دل غافل! آن از اول اشتباهی بوده و خب، کاری است که شده و گذشته‌ها گذشته و بیاییم میهن خویش را کنیم آباد و این حرف‌ها.
نامرد! - وقتی سال 85 قیمت‌ها داشت بالا می‌رفت، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی و کلا همه تیم اقتصادی دولت به ما توصیه کردند که سکه و طلا نخرید چون در آینده قیمتش سقوط می‌کند و خدای ناکرده سرمایه‌تان از دست می‌رود. ما هم چون از اول به همه‌‌چیز اعتماد داشتیم به حرفشان گوش کردیم که الان مثل خرس پشیمانیم! چرا که آن موقع می‌توانستیم با پول تو جیبی هفتگی‌مان، ماهی یک سکه بخریم ولی الان با حقوق 2ماه‌مان هم نمی‌توانیم یک سکه بخریم و از اینجا بود که فهمیدیم وقتی مدیران اقتصادی می‌گویند نخرید دارند از افعال معکوس استفاده می‌کنند که خب، دیگر دیر شده.
حیف شد - معان وقت سلامت وزیر بهداشت در سال 85 اعلام کرد که به‌خاطر سلامت مردم، فروش قرص برنج در عطاری‌ها از این به بعد ممنوع است. این تصمیم به‌خاطر این گرفته شد که تا آن موقع هر سال چندین نفر به‌خاطر خوردن قرص برنج به جای استامینوفن از دنیا می‌رفتند و البته این اتفاق کاملا سهوی بود و اصلا مگر می‌شود کسی عمدا برود قرص برنج بخرد؟ بعد اصلا مگر قرص برنج را عطاری می‌فروشد؟ عطاری معمولا استامینوفن و عنبرنسا دارد و اشتباه در تحویل قرص برنج به جای استامینوفن در همه عطاری‌های دنیا معمول است. منتها حرف ما با مسئولین این بود که قبلا رفتن به عطاری هیجان داشت و 50درصد احتمال مرگ ما را تهدید می‌کرد که متأسفانه از بین رفت.
کار کارشناسی - پاییز سال 85، قیمت مسکن بالا رفت و در کنار آن اجاره‌بها هم افزایش پیدا کرد؛ لذا دولتمردان که همه‌شان کارشناس امر بودند چندین جلسه تخصصی گذاشتند و هزاران نفرساعت کار کارشناسی کردند و درنهایت به این نتیجه رسیدند که افزایش قیمت مسکن و اجاره‌بها کاذب است و باید کاهش پیدا کند که خب، نکرد! ضمنا رئیس‌جمهور، وزیر مسکن و شهرسازی را به همراه وزیر اقتصاد مأمور کرد تا پیگیر این قضیه شوند که شدند!
پیش فنگ! - اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80، جمعیت میلیونی پسران دهه شصتی به سن سربازی رسیده بودند و توی سربازخانه‌ها پر از سرباز بود و به همین دلیل مثل آب‌خوردن، جوان‌ها را معاف می‌کردند. از طرح فروش سربازی گرفته تا معافیت‌های پزشکی مثل قد و وزن و خیلی‌ها که استعداد چاقی یا لاغری شدید داشتند از آن استفاده کردند و معاف شدند. اما آذر 85 رئیس سازمان وظیفه عمومی ناجا اعلام کرد که معافیت قد و وزن تا اطلاع ثانوی تعلیق است و از آن خبری نیست.
آخرش چی شد؟ - آقایی در سال 85 به روزنامه همشهری پیام داد که این طرح مقابله با تصرف ساحل در استان‌های شمالی خیلی خوب و به نفع مردم است. ما هم با این شهروند عزیز موافق هستیم، فقط سؤالی که داریم اینکه آخرش چی شد و غیر از آن مجموعه کارکنان ریاست‌جمهوری که فنس‌هایش را با لودر خراب کردند، بقیه هم خراب شدند یا چی؟ با تشکر!
گردشگری فرهنگی - در سال 85، ورود گدای خارجی به‌خصوص اتباع پاکستانی به کشور ممنوع شد. ظاهرا برنامه‌های توسعه دولت به قدری مدون و خوب اجرا می‌شدند که احتیاج به گدای خارجی نداشتیم. نکته دیگر اینکه اوضاع اقتصادی این‌قدر خوب بوده که خارجی‌ها برای گدایی به اینجا می‌آمده‌اند.
ریزنویس
بالارفتن قیمت‌ها، بیشترین حجم خاطرات سال 85
در همینه زمینه :
