• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
چهار شنبه 26 دی 1397
کد مطلب : 44843
+
-

بزرگداشت محمود زند مقدم پژوهشگر مردم مدار و راوی «حکایت بلوچ» برگزار شد

قصه سرزمین بلوچ

گزارش
قصه سرزمین بلوچ

معصومه حیدری/خبرنگار


«یکی داستانست پر آب چشم/ دل نازک از رستم آید به‌خشم» این شاه‌بیتی بود دکتر محمود زند‌مقدم، نویسنده کتاب «حکایت بلوچ» و پ‍ژوهشگر فرهنگ بلوچستان در مراسم بزرگداشتش سخنانش را با آن شروع کرد. او که همه «راوی حکایت بلوچ» می‌دانندش، این شعر را مصداقی کامل برای 7جلد کتاب «حکایت بلوچ» عنوان کرد؛ کتابی که از پس نیم‌قرن تجربه و مرارت و سال‌ها پژوهش در استان سیستان و بلوچستان می‌آید. بزرگداشت دکتر محمود زند‌مقدم، نویسنده و پ‍ژوهشگر فرهنگ بلوچ و انسان‌شناس، عصر دوشنبه در تالار آسمان ایوان شمس همراه با رونمایی از کتاب «از سرزمین بی‌پرنده تا قلعه» با حضور جمع زیادی از جامعه‌شناسان، مسئولان فرهنگی و دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌های مختلف اجتماعی برگزار شد. کتاب «از سرزمین بی‌پرنده تا قلعه» شامل دو متن است که نخستین بخش آن، سفرنامه نخستین سفر زند‌مقدم به بلوچستان در 21سالگی است که پس از آن، 55‌سال رفت‌وآمد او از تهران به سیستان و بلوچستان ادامه داشت. او در این سفر که به‌عنوان مأمور اداره آمار رفته است، به جزئیاتی توجه می‌کند که در ادامه به مجموعه 7جلدی حکایت بلوچ می‌انجامد‌. اما بخش دوم کتاب که به کتاب ممنوع‌الچاپ او اختصاص دارد، درباره محله زنان بدنام در سال‌های پیش از انقلاب است که چاپ نخست آن در سال 1336توسط نشر مازیار منتشر شد.


روایت‌هایی از مردمانی سختکوش 
سید‌حسین سراج‌زاده، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران هم در وصف دکتر محمود زند‌مقدم و تلاش‌های او، گفت: دکتر زندمقدم ازجمله پژوهشگرانی است که بی‌سروصدا و با پشتکار و تعهد و جدیت ویژه نسبت به گروه‌هایی از مردم که به نوعی در حاشیه قرارگرفته بودند، خدمت کرد. او کارهای پژوهشی را در ارتباط با زندگی مردم بلوچستان در 7جلد روایت کرد که بی‌نظیر و تأثیر‌گذار است؛ روایت‌هایی از مردمانی سختکوش که در همه این سال‌ها صدایشان حتی از رسانه‌ها هم شنیده نشده بود و مهم اینکه توجه ویژه به این قشر و شنیدن صدای آنها و همزبانشان شدن از آموزه‌هایی است که اهل علوم اجتماعی باید به آن توجه کنند. حکایت بلوچ بدون‌شک اثر ویژه و فاخری است؛ چرا‌‌که این کار ادامه یک سنتی در پژوهش اجتماعی و فرهنگی ایران است که با افرادی چون آل‌احمد و غلامحسین ساعدی به نوعی شکل گرفت و در کتاب 7جلدی ایشان به اوج خود رسیده است. این سنت نیاز به بازخوانی و بازفهمی دارد. این کتاب دارای زبان فاخر، نافذ، روان، رسا و مؤثر است و آنقدر این زبان تأثیرگذار و نافذ است که دانشمندانی چون استاد شاهرخ مسکوب و استاد احمد اشرف ـ زمانی‌که دو کتاب نخست منتشر شد ـ‌ از آن به‌عنوان جادوی سخن یاد کردند. او صحبت‌هایش را اینگونه ادامه داد: در باب این اثر باید گفت: این کار رمان نیست، برآمده از پژوهش است و پژوهشگری بسیار جدی با اهتمام فوق‌العاده حاصل سال‌ها سفرکردن و رنج خوردن‌ها را با قدرت قلم خود معنا و مفهوم بخشیده است و از این جهت حکایت بلوچ یکی از آثار ماندگار خواهد بود و به‌عنوان یک مونوگراف ویژه مردم‌نگارانه ثبت خواهد شد. عمیقا بر این باور هستم که این سنت باید بازخوانی شود و به‌عنوان الگو مورد توجه قرار گیرد و باید مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد تا تداوم پیدا کند به‌خصوص برای نسل جوان و پژوهشگرانی که باید یاد بگیرند چگونه از خود بگذرند تا بتوانند چنین خلقتی را داشته باشند. امروز نیاز علوم اجتماعی ما به دیدن آثار گذشتگان است و پرهیز از انقطاع سنت‌هایی است که شکل گرفته ‌و اینگونه آثار بی‌بدیل می‌تواند کمک‌کننده باشد.

جای دل‌های عزیز است به هم بر هم مزنش
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی در ادامه مراسم کتاب حکایت بلوچ، تلاش‌های دکتر زندمقدم را بسیار قابل توجه خواند و گفت: این روایتی است از تک‌نگاری‌هایی از اقوام ایرانی، که به‌خوبی توانسته ارتباط بین اقوام و همبستگی ملی را نشان و البته افزایش دهد. 
به همین سبب هم باید به دکتر زندمقدم تبریک بگوییم و هم ایشان را ستایش کنیم. همچنین نکته و نگاه وی‍ژه دکتر زندمقدم در این کتاب توجه به مفهوم انسانی توسعه است. نکته‌ای که متأسفانه از حکومت و دولت رخت بربسته درحالی‌که اثر تصمیمات آن روی زندگی مردم وجود دارد. امروز توسعه در ایران تبدیل به عمران و آبادانی شده و همه‌‌چیز حالت تکنیکی پیدا کرده است و بلافاصله هر موضوعی که عنوان می‌شود تبدیل به یک مسئله تکنیکی می‌شود اما از نظر من کسی که برنامه‌ریزی منطقه‌ای خوانده و حکایت بلوچ را مطرح می‌کند به‌دنبال بحث تکنیکی نیست بلکه می‌خواهد ببیند تصمیم‌گیری‌های کلان چه تأثیری بر زندگی این افراد می‌گذارد و این کار بسیار نادری است. همه از بحث شهروندی و حقوق شهروندی و مسائل انسانی همواره حرف می‌زنند اما آخر کار موفقیت‌ها را همه با پروژه‌ها برمی‌شمارند و با میزان بودجه سنجش می‌کنند و کسی آخر کار نمی‌گوید این اقدامات و سیاست‌ها چه نقشی در زندگی افراد داشته و این آدم‌ها کجای این برنامه و نقشه بزرگ هستند. به‌نظر من کار دکتر زند کار ماندگاری است چون به‌دنبال این بوده که زندگی این افراد را با عمق جان بشناسد و این نکته ارزشمندی است. او در ادامه گفت: هم‌اکنون در نظام برنامه‌ریزی به راحتی از مداخله‌های بسیار بزرگ در زندگی آدم‌ها در طبیعت و در مسائل مختلف سخن گفته می‌شود و کسی نگران این نیست که کاری که می‌کند می‌تواند چه تأثیری بر آدم‌ها و نحوه و سبک زندگی‌شان داشته باشد و چه بسا همه آنها را به بازی بگیرد و این هشداری است که کتاب بلوچ به ما می‌دهد و می‌گوید: جای دل‌های عزیز است به هم برهم مزنش... یعنی اینکه به این راحتی نیست که وارد جامعه‌ای شوید و هر کاری خواستید انجام دهید. به‌نظر من برای یک سیاستگذار و یک سیاستمدار توجه به چنین موضوعات انسانی که در این کتاب آمده است بسیار ارزشمند و مهم است، به‌خصوص در دوره و زمانه‌ای که همه‌‌چیز بر مبنای تکنیک است و کمتر به مفهوم انسانی توسعه توجه می‌شود.

توسعه با نگاهی محلی و منطقه‌ای 
عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنران بعدی این جلسه بود که نگاه دکتر زند مقدم و نثر کتاب حکایت بلوچ را رویکردی تازه در مردم‌نگاری ایران خواند و گفت: کاری که زند مقدم در ۵۰ سال انجام داده است در واقع نشان از پیش‌قراولی بوده که مردم‌نگار در اجتماع وجودی با مردم انجام داده است، روایت از زندگی افراد و اتفاقاتی که کمتر دیده شده بود اما امروز به وسعت ایران دیده شده است. هرکس در هر خطی از این کتاب و در هر سطری می‌تواند از آداب و رسوم تا سختی‌ها و مرارت‌های مردمان این اقلیم را بشناسد. او با اشاره به اینکه زندمقدم، حق بزرگی بر ایران دارد و حکایت بلوچ، فضای جدیدی فرادید و فراروی ما نسل کتابخوان دهه40 گذاشت، ادامه داد: «حکایت بلوچ» چه از لحاظ فرم و چه از لحاظ محتوا، بابی از مردم‌نگاری را باز کرد، اگر بتوانیم این نگاه را در سفرنامه‌ها ببینیم، شاید در سفرنامه ناصرخسرو، اینگونه دقت را پیدا کنیم؛ نوعی از مردم‌نگاری که به جای پرسش‌نامه و چیزهایی از این دست، تک‌نگاری‌هایی حاصل از زندگی زیسته است. او در ادامه گفت: برای مردم‌نگاری باید با مردم زندگی کنیم تا اشتراک فکری به‌وجود بیاید، در سایه کار ۵۰ساله زندمقدم، مردم‌نگاری در یک اتحاد، اتفاق و اجتماع با مردم اتفاق می‌افتد. کار زندمقدم نوع خاصی از مردم‌نگاری است که با نگاه سازمان برنامه و بودجه وارد منطقه می‌شود ولی روایت می‌کند.
وزیر ارشاد گفت: توسعه در سرزمین ما به جای متروپل جهانی باید محلی و منطقه‌ای باشد نکته‌ای که در نگاه دکتر زندمقدم دیده می‌شود؛ توسعه انسانی در منطقه انسانی می‌تواند به‌وجود بیاید، زندمقدم با نگاه برنامه‌ریزی و توسعه وارد منطقه می‌شود و عملا خود را در این مجموعه نشان می‌دهد و در ادبیات بیان می‌کند که چگونه می‌توانیم از منطقه به مرکز برویم نه از مرکز به ولایات. برای دیدن بخش‌های نادیده جهان، سفرنامه‌ها به ما کمک می‌کنند، کار مردم‌نگار با بصیرت، دیدن این خط‌های سفید لابه‌لای متن است، نگاهی که ترکیبی از یک پهنه وسیع در یک گستره اقلیمی را ببیند و انسان حس کند به عمق چند صد ساله تاریخ می‌رود. وقتی شناخت هم پهنه اقلیمی را در بر بگیرد و هم تاریخ را بیان کند، نوعی شهود است و این شهود باید نقطه‌ای اتفاق بیفتد.
 صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کتاب حکایت بلوچ را کتابی متفاوت و تأثیرگذار خواند و گفت: این کتاب با زبانی شیوا اما در خدمت پژوهش است و این کاری بدون‌شک سخت و البته بزرگ است؛ کتابی که با نثر روان خود توانسته هم به اصالت‌های پژوهشی وفادار باشد و هم درعین حال در تصویرگری‌ها، فضای یک رمان و داستان تأثیرگذار را بیافریند. در جای‌جای کتاب تصویرگری‌های بسیار هنرمندانه‌ای را می‌توان مشاهده کرد. این کتاب از معدود آثاری است که ترکیب پژوهش و رمان را با خود به همراه دارد و از قالب پژوهش و واقعیت دور نمی‌شود. به همین سبب است که می‌گویم روایت این کتاب کار بسیار دشواری است و هر‌کسی نمی‌تواند از پس آن بر‌آید. در باب مجموعه حکایت بلوچ باید گفت: قدرت واژگانی بی‌نظیر، نثر زیبا و گیرای دکتر زند بدون‌شک همه از سال‌ها ممارست، پژوهش و کندوکاو می‌آید و همه اینها احساس دینی بوده است به مردم بلوچ و بس.


نیم‌قرن زیست با مردم بلوچ

دکتر محمود زندمقدم، نویسنده و پژوهشگر مردم‌شناسی، متولد سال ۱۳۱۷، فارغ‌التحصیل دکتری برنامه‌ریزی منطقه‌ای از دانشگاه دورهام انگلیس است. وی در سال‌های ۵۰ تا ۵۷ به‌عنوان کارشناس سازمان برنامه و بودجه، همکار وزارت نیرو در مطالعه طرح‌های آبی، رئیس دفتر برنامه و بودجه در زاهدان و مسئول مرکز مطالعات و پژوهش‌های خلیج‌فارس و دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان بود و پس از آن باقی سال‌های زندگی را با هزینه‌ شخصی در سفر به منطقه بلوچستان گذراند. او روایت این سفرها را در 7 جلد «حکایت بلوچ» نوشته است.

گفتار
حکایتی که از دل برآید بردل نشیند
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر


محمود زندمقدم، همان فرد بی‌مثالی است که هزاران کیلومتر راه را طی کرد تا به قول خودش وارد بدایت تاریخ شود. او نیم قرن در میان مردم بلوچستان زندگی کرد تا بتواند از محرومیت، سختی‌ها، شادی و غم‌ها و همه آنچه دیده و شنیده نشده بود، بگوید؛ نوشته‌هایی که در نهایت تبدیل شد به کتابی در ٧ جلد که بدون شک نه‌تنها اثری است مردم‌شناسانه، بلکه چون روایتی دارد که از دل تاریخ و گذر زمان می‌آید، منبعی است برای پژوهش.
 کتابی که هم از بعد جامعه‌شناسانه می‌توان آن را بی‌نظیر خواند و هم از نوع یک اثر ادبی بی‌بدیل. داستانی که حکایت می‌کند مردم بلوچ را و واگویه‌ای است از واقعیت مردمی که از پس سال‌ها که کمتر و گاه هیچ وقت صدایشان به گوش نرسیده و شنیده نشده بود و چه کار ارزشمندی است که بدون توقع و چشمداشت دل در گرو چنین مردمی بدهی و برایشان قلم بزنی. این کار حرف از نیم قرن تلاش و ممارست است و کوششی بدون چشمداشت که اگر نبود چنین تحمل و چنین عزم راسخی، به تصویر کشیده نمی‌شد زندگی این مردمان رنج‌کشیده. و اگر نبود همدلی و همراهی‌های نویسنده با تک تک این مردم، نمی‌توانست اینچنین به دل‌ها بنشیند. و کسی که در کنار این مردم در عروسی و عزا، در شادی و غم‌هایشان همراه و یاورشان بوده و امروز هم توانسته با سبکی متفاوت و تحسین‌برانگیز همدلی ملی را رقم بزند. 
امروز مردم بلوچ می‌بالند به مردی که بدون چشمداشت و با هزینه شخصی خود سال‌های سال در کنارشان زیست تا زندگی واقعی‌شان را به تصویر و تحریر بکشد و اما همه مردم این کشور می‌بالند به مردمان این خطه که این همه صبور هستند و هرگز به این شیوه به مردمان این خطه نگاه نشده بود. 
سخت است گفتن این موضوع اما واقعیت این است که تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان این خطه، خود با بسیاری از فرهنگ‌ها و ویژگی‌های ناب و ظرفیت‌های بی‌مثال این منطقه آشنا نیستند و دکتر زندمقدم گام بسیار بزرگی در معرفی این فرهنگ برداشته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید