عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با همشهری:
زیرساختهای لازم برای اجرای پزشک خانواده آماده نیست
طرح نظام ارجاع، طرح پزشک خانواده، اجرای راهنماهای بالینی و پرونده الکترونیک سلامت از برنامههای کلان نظام سلامت هستند. این طرحها درصورت اجرای فراگیر و غیرپایلوت، میتوانستند هزینههای نظام درمانی کشور را کاهش دهند و در ۵سال گذشته تحولی عظیم در نظام سلامت ایجاد کنند. با استعفای وزیر بهداشت و بر سر کار آمدن سرپرست جدید، تحلیلها و توصیههای دقیقی در مورد نظام سلامت ارائه شد. به اعتقاد کارشناسان آنچه تاکنون از این طرحها بهدست آمده است نباید نادیده گرفته شود و برای فائق آمدن بر مشکلات نظام سلامت باید دوباره به آن 4 اصل مندرج و تأکید شده در برنامههای پنجساله رجوع کرد. در ادامه با محمدنعیم امینیفرد، عضو کمیسیون بهداشت مجلس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان درباره مسائل پیش روی وزارت بهداشت به گفتوگو نشستهایم.
پروژههایی که قرار بود دست نظام سلامت را بگیرد و هزینههایش را کاهش دهد، در حد پایلوت مانده است. بهنظر شما مقاومتی که در بدنه سلامت کشور برای اجرایی شدن آن وجود دارد، ناشی از چیست؟
در زمینه پزشک خانواده مقاومتی در وزارت بهداشت نمیبینم. مسئله اساسی که وجود دارد زیربناهایی است که در سیستم ارجاع الزامی است و باید فراهم باشد. در اکثر روستاهای ما سیستمهای نرمافزاری و ارتباطی ما فوقالعاده ضعیف است. همچنان نمیتوانیم یک سیستم پویای ارجاع را که قطعا از طریق سیستم شبکه اینترنت باید باشد، راهاندازی کنیم. بسیاری از روستاها فاقد شبکه اینترنت هستند. همچنین علاوه بر آن در سطح 2 و 3 خدمات درمانی به لحاظ زیرساختها بسیار ضعیف بودهایم. البته دکتر هاشمی، وزیر سابق بهداشت، در این دوره اقدامات بسیار خوبی انجام داد و زیرساختهای سطح دوم و سوم را تا حدودی فراهم کرد. هماکنون در این دوره صدها پروژه مراکز بهداشتی و درمانی، مراکز جامع سلامت و افزایش تختهای بیمارستانی (۲۱ هزار تخت) که بتواند سیستم ارجاع را پشتیبانی کند، فراهم شده است. اما اینکه واقعا با این زیرساختها چرا همچنان ما سیستم ارجاع را نداریم، باید به این موضوع توجه کرد که حتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز اجرایی شدن این کار مدت بسیاری طولانی را طی کرده است. حتی سیستم NHS (سیستم سلامت ملی) انگلیسی که سیستم نسبتا کارآمدی تلقی میشود تقریبا 2دهه طول کشید تا قوام کافی پیدا کند. اکنون الزام ما با توجه به هزینههای طرح تحول سلامت این است که جزئیات آن را در مقیاس بزرگتر اجرایی کند. بهنظرم عملکرد وزارت بهداشت در زمینه تهیه زیرساختهای لازم قابلقبول بوده اما برای اینکه سیستم ارجاع اجرایی شود، کافی نبوده است. امیدوارم عزم جدی برای اجرایی شدن برنامه ششم توسعه داشته باشیم. بهنظر من حتی اگر 10سال اجرایی شدن سیستم ارجاع طول بکشد، باز هم زمان زیادی نیست. ما راه طولانی در پیش داریم.
شما اشاره کردید که در بسیاری از روستاها زیرساخت اینترنتی نداریم. ما چقدر نیاز به نظام ارجاع در جامعه روستایی داریم؟ چرا در شهرهای بزرگتر (بالای 100هزار نفر) که مشکل زیرساخت طبیعتا وجود ندارد اصلا پروژهها را بسط ندادهایم؟
الزام ما این است که سیستم ارجاع را از پایه شروع کنیم. در سیستمهای ارجاع شما نمیتوانید بهطور عمودی و از بالا به پایین عمل کنید. با اینحال فکر میکنم با زیرساختهایی که هماکنون فراهم شده، امکان اینکه حداقل در شهرهای زیر 20هزار نفر نظام ارجاع راهاندازی شود وجود دارد؛ به شرط اینکه اعتبار پزشک خانواده تأمین شود. برای پزشک خانواده امسال حداکثر هزار میلیارد تومان اعتبار دیده شده است که اعتبار کمی است. اگر بخواهیم این پروژه را در کل کشور اجرایی کنیم نیاز به بودجه بیشتری است.
یعنـی بـه نظـر مجلس اجرای طرح تحول مهمتر از برنامه ششم بوده است؟
نه. ما تأکیدمان این است که طرح تحول باید با الزامات برنامه ششم انطباق پیدا کند.
یکی از نکات مثبت دوران آقای هاشمی این بود که متخصصان را به دور از مرکز انتقال دادند. با تغییر مدیریت در وزارت بهداشت و کمبود بودجه فکر میکنید، نگاه مقتصدانه شامل این بخش خواهد داشت؟
مسئله به کارگیری پزشکان متخصص بهطور تمام وقت در نقاط دورافتاده، از توفیقات مهم طرح تحول بود که باعث رضایتمندی مردم و عدالت در دسترسی آنها به خدمات شد. از طرف دیگر استقرار پزشکان، باعث افزایش درآمد وزارت بهداشت در این سالها شده است. بیش از 60درصد بودجه وزارت بهداشت از درآمدهای اختصاصی است. اگر ما در این ارتباط بهنحوی رفتار کنیم که باعث کاهش درآمدهای اقتصادی وزارت بهداشت شود، طبعا بسیاری از برنامهها و بستههای حمایتی طرح تحول تحتتأثیر قرار میگیرد. بهنظرم باید درباره اشتغال پزشکان بهطور تمام وقت و اگر مقدور نیست پاره وقت در نقاط دور از مرکز اهتمام داشته باشیم.
وزارت بهداشت خیلی تلاش کرد گایدلاینهای درمان اگر اجرایی نمیشود، حداقل تدوین شود. آیا مجلس اجباری شدن راهنماهای بالینی را بهعنوان نهاد ناظر دنبال میکند؟
در بودجه سال قبل 50خدمت پرشمار را الزام کردیم که گایدلاینهایش تدوین شود ولی باید نکتهای را در این بین اذعان کرد که بسیاری از کسانی که به نظام سلامت انتقاد دارند به دلیل اینکه اطلاعات کافی ندارند، از اجرایی شدن آن انتقاد میکنند و عملا مقاومت میکنند؛ مثلا براساس گایدلاینها خرید خدمت باید با نظر پزشک خانواده صورت بگیرد، ولی عملا شاهد بودیم که بسیاری از مردم و متخصصان اعتراض میکردند که چرا باید به پزشک خانواده مراجعه کنیم. اجرای راهنماهای بالینی به راحتی صورت نخواهد گرفت. بهخصوص اینکه بیمهها باید توانمند باشند و منابع مالی و انسانی کافی داشته باشند تا بتوانند خرید خدمات را براساس گایدلاینها انجام دهند. نکته دیگری که وزارت بهداشت باید به آن توجه کند این است که تا آنجا که میتواند از تصدیگری فاصله بگیرد. بیش از 70درصد خدمات بستری را وزارت بهداشت ارائه میکند و در عین حال که بزرگترین ارائهدهنده خدمات است، بهنحوی خریدار خدمات نیز هست. اینها چالشهایی است که وزارت بهداشت برای فائق آمدن بر آنها باید تلاش کند.