• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
دو شنبه 24 دی 1397
کد مطلب : 44532
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/YmpW
+
-

پیروزی شیمی بر سیاست

پیروزی شیمی بر سیاست


شین. عزیزمنش 

زمانی مهم‌ترین دلیل جذابیت بازیگران یک سریال تلویزیونی جاذبه تلویزیون بود؛ جاذبه‌ای که دیدن تصاویر متحرک در آن جعبه‌های چوبی گوشه اتاق برای مردم داشت. اما این جاذبه، به مرور زمان جای خود را به جذابیت فیزیکی بازیگران داد. بازیگرانی برای مردم جذابیت داشتند که آناتومی بهتری از انسان را ارائه می‌دادند. این جذابیت هم زیاد دوام نیاورد و جایش را به شیمی روابط و ترکیب بازیگران داد. «کیف انگلیسی»، هرچه دارد روی رابطه قوی عاطفی است که بین علی مصفا و لیلا حاتمی به نمایش می‌گذارد. داستان کیف انگلیسی، درباره زوال شخصیت یک رجال سیاسی در دهه20 است؛ در دورانی که ایران، برای نخستین‌بار فضای باز سیاسی را تجربه می‌کند. اما این روند و این روایت در مقابل رمانس عشق یک چهره سیاسی شهرستانی به دختر فرنگ‌رفته یک خانواده متمول، تریلر سیاسی مهیا شده نویسنده و کارگردان و مدیران سازمان را به کناری نهاد. لیلا حاتمی بهترین حضورش را در تلویزیون رقم زد و علی مصفا توانست دلایل موجهی برای مورد توجه بودن مردم فهرست کند. موسیقی فرهاد فخر‌الدینی حاشیه صوتی بی‌نظیری برای این رمانس فراهم می‌کند. فخرالدینی با 3سریال «سربداران»، «روزی‌روزگاری» و کیف انگلیسی ستاره بی‌منازعه حاشیه صوتی این دوران در تلویزیون‌های مردم است. او با نوایی که ساخت افزایش‌دهنده حرارت شیمی روابط انسانی جاری در این سریال بود. سیاست، داستان و همه‌‌چیز‌هایی که یک سریال را می‌سازد فراموش می‌شود، جز احساسی که مردم با آن سریال به‌خاطر می‌سپارند. ضیا‌ءالدین دری برای ساخت این احساس برای مردم مرد محترمی ماند.

غزل به دقیقه اکنون

مرتضی کاردر

سال‌های میانی دهه 70، سال‌های برآمدن جریانی تازه در غزل امروز است؛ غزلی که تلاش می‌کرد از همه ظرفیت‌های شعر مدرن فارسی برای دمیدن خونی تازه در جاودانه‌ترین قالب شعر فارسی بهره ببرد. بازگشت به سرشت تغزلی غزل که در سال‌هایی فراموش شده بود، گرایش به تصویرگرایی محض، استفاده از زبان و واژه‌ها و نشانه‌های زندگی روزمره در غزل، استفاده از ظرفیت‌های روایی و به تبع آن استفاده از مولفه‌های هنرهای دیگر مثل سینما و تکنیک‌های سکانس‌بندی، تغییر زاویه دید، تلاش برای چندصدایی، استفاده از تعلیق، استفاده متفاوت از ردیف و قافیه و... سبب شکل‌گیری غزلی شد که با ویژگی‌های بوطیقایی غزل از اساس متفاوت بود.

در این میان محمدسعید میرزایی، هم از جهت فضل‌تقدم، هم از جهت تأثیرگذاری، هم از جهت گستره و ژرفا و تنوع تجربه‌ها از اصلی‌ترین شاعران این جریان است. او غزل را با مجموعه «درها برای بسته‌شدن آفریده شد» آغاز و بخشی از طرح تازه‌اش برای غزل را در این کتاب ارائه کرد. «مرد بی‌مورد»، مجموعه دوم غزل‌های او، در سال ۱۳۷۸ منتشر شد؛ مجموعه‌ای که به سرعت میان شاعران جوان دست به‌دست شد و در فراگیری نوع تازه‌ای از غزل تأثیر بسیار داشت. نمونه‌های بسیاری از غزل‌های این کتاب در طول سال‌های بعد بازتولید شدند.

غزلسرایان جوان آن سال‌ها هر کدام شکلی از غزل روایی را ارائه کردند. مجموعه آثار بسیاری از آنها در آن سال‌ها به اندازه یک مجموعه نبود اما کم‌ نبودند تک‌غزل‌هایی که فراگیر شدند.

غزل دهه 70 مثل هر جریان تازه ادبی اغلب با سوء‌ظن‌ها و تردیدهای بسیار مواجه شد اما پیشگامان غزل نو مثل سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی اغلب با نگاهی همدلانه با غزل دهه 70 مواجه شدند.

غزل دهه 70 در سال‌هایی بسیار فراگیر شد، به‌ویژه در کنگره‌ها و جلسه‌های نیمه‌دوم دهه 70 مثل کنگره شعر جوان بندرعباس یا کنگره شب‌های شهریور و... .

غزل دهه70 غزلی هنجارشکن بود که با معیارهای گذشته غزل سر‌ستیز داشت. به جز شاعرانی که درک اصیلی از ماهیت چنین غزلی داشتند شاعران بسیاری نیز با درک و دریافتی سطحی‌گرایانه از چنین غزلی به تولید انبوه روی آوردند و جریان تازه را با چالش‌های بسیار مواجه کردند و سبب انحطاط حرکت تازه شدند، هرچند تأثیر غزل دهه 70 در غزل سال‌های بعد تأثیرات آشکار و پنهان بسیار گذاشت.

پس از گذشت ۲۰ سال از آن ماجراها، مرد بی‌مورد هنوز هم به‌عنوان نمونه‌ای درخشان از آغاز حرکت‌های تازه در غزل کتابی است خواندنی که چند سر و گردن بالاتر از کتاب‌های بعد از خود ایستاده است. بخشی از تجربه‌های محمدسعید میرزایی در این کتاب هنوز کشف‌ناشده باقی مانده است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید