
چگونه قدوس شویم؟!

دور از انتظارترین اتفاق، ترکیب اصلی تیم ملی در برابر یمن بود. کمی پیش از آغاز نخستین مسابقه تیم ملی در جام ملتهای 2019، اثری از سامان در ترکیب 11نفره مدنظر کارلوس کیروش دیده نمیشد. او در دیدارهای دوستانه منتهی به جام ملتها، فیکس شده بود اما این فیکسشدن، دوام چندانی نداشت و ترکیب تیمِ مرد پرتغالی در یک بازی رسمی دیگر نیز بدون سامان شکل گرفت. مرد شماره 14تیم ملی در جام جهانی نیز نیمکتنشین بود اما در دقایق کوتاه حضورش در زمین، کاملا مؤثر نشان میداد. خطایی که او در لحظات پایانی دیدار با مراکش گرفت و بوسهای که قبل از سانتر احسان حاجصفی به توپ زد، بخشی از قابهای فراموشنشدنی آن پیروزی ارزشمند به شمار میروند. قدوس در روسیه، کمتر از نفرات ثابت تیم مورد اعتماد کیروش قرار داشت اما هر بار از روی نیمکت بلند میشد تا با انگیزه و اشتیاق به جریانِ بازی اضافه شود. او در تیم باشگاهیاش بهعنوان مهاجم نوک به میدان میرفت اما در تیم ملی عقبتر بازی میکرد و در پست متفاوتی قرار داشت. پس از پایانِ کار ایران در جام جهانی، سامان به هیچ وجه درجا نزد و وقت زیادی را نیز برای پیوستن به تیم جدیدش هدر نداد. او تا آخرین روز قراردادش با اوسترشوندز، خوش درخشید و سپس به تشخیص باشگاه راهی لیگ فرانسه شد تا در سطحی بالاتر فوتبال بازی کند. زیاد طول نکشید تا قدوس، به مهره ثابت آمیان تبدیل شود و با گلهای دیدنیاش از روی ضربات ایستگاهی، شوتهای راه دور و البته ضربات سر، قلبِ هواداران تیم جدیدش را تسخیر کند. تنوع گلزنی، مهمترین ویژگی فوتبالیستی بود که بهعنوان وینگر چپ برای تیم فرانسوی به میدان میرفت. حالا همه انتظار داشتند آمادهترین لژیونر حال حاضر فوتبال ایران، جایگاه ثابتی در تیم ملی بهدست بیاورد اما او باز هم با دستور کیروش به رفاقتش با نیمکت ادامه داد. سامان این بار هم با روحیهای بالا از روی نیمکت بلند شد، با انگیزه بسیار زیاد در ترکیب قرار گرفت و در لحظه درست در نقطه درست ایستاد تا با یک شلیک مهارنشدنی، تماشاییترین گل ایران را وارد دروازه یمن کند. او پاداش دوندگی، تلاش و انگیزهاش را با زدن گلی گرفت که تنها بخشی از استانداردهای فوقالعاده بازی او را به هواداران و البته سرمربی تیم ملی نشان میداد. حالا دیگر نیمکتنشینکردن این بازیکن برای کیروش، سختتر از همیشه بهنظر میرسد.
مهدی طارمی و سردار آزمون در برابر یمن، شمایلی از روزهای خوب گذشته را در ترکیب تیم ملی به نمایش گذاشتند. آنها دوباره بهعنوان یک زوج موفق مطرح شدند و با همکاری جذابشان توانستند 3بار توپ را از روی خط دروازه حریف عبور دهند. اشکان دژاگه نیز تیزهوشیاش را با مغلوبکردن گلر حریف روی ضربه ایستگاهی نشان داد و در بهترین زمان ممکن، شانس بازگشت یمن به مسابقه را نابود کرد. این سه بازیکن در کنار مهدی ترابی، گزینههایی برای انتخاب بهعنوان بهترین بازیکن مسابقه بودند اما بیشترین واکنشها بین هواداران تیم ملی، به سامان قدوس اختصاص داشت و «زیبایی» این گل، تنها دلیل این اقبال عمومی نبود. بهنظر میرسد اهالی فوتبال در ایران حتی بیشتر از خود قدوس در انتظار درخشیدن این ستاره در ترکیب تیم ملی بودند. او در همین چندماه محبوبیت بسیاری زیادی بهدست آورده و بهنظر میرسد که این محبوبیت هر روز افزایش پیدا میکند. قدوس هنوز بازیهای زیادی برای ایران انجام نداده و هنوز در بزنگاههای خاص به داد تیم ملی نرسیده است. راز محبوبت او شاید در رفتار متفاوتش با بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی نهفته باشد. او بهمعنای واقعی کلمه یک فوتبالیست «حرفهای» است.
نیمکتنشینی، موضوعی نیست که ستارهها در فوتبال به سادگی با آن کنار بیایند. شاید اگر همین حالا ستارههای هجومی دیدار با یمن، مسابقه دوم را از روی نیمکت آغاز کنند، پالسهای خوبی از سوی آنها برای کادر فنی ارسال نشود. اما سامان بدون ایجاد کوچکترین حاشیهای تنها روی زمان کوتاه حضورش در زمین تمرکز کرده و هر کاری میکند تا بهترین استفاده را از همین بازه زمانی ببرد. او مدتی قبل در معرض یک انتخاب بزرگ قرار گرفت و با وجود اصرار سوئدیها، سرزمین پدریاش را انتخاب کرد. همهچیزی که تیم ملی سوئد به آن نیاز داشت یک مهاجم مرکزی بود و سامان میتوانست بدون دغدغه در ترکیب تیم ملی این کشور فیکس شود. با وجود این هیچچیز او را از جنگیدن بر سر پیراهن تیم ملی ایران منصرف نکرد. شادی گل زایدالوصف این ستاره بعد از باز کردن دروازه یمن، اشتیاق و علاقه او را برای درخشیدن در ترکیب تیم کیروش آشکار میکند. این گل شاید حساسیت چندانی برای ایران نداشت اما واکنش قدوس به آن، نشان داد که او چقدر تشنه گلزنی برای تیم ملی است. سامان در ایران بزرگ نشده اما میتواند یک الگوی تمامعیار برای فوتبالیستهای ایرانی باشد؛ بازیکنی که اهل صداهای بلند و جنجالهای بزرگ نیست، در سکوت تلاش میکند و اجازه میدهد موفقیتش به جایش حرف بزند. هواداران تیم ملی، او را کلیدی برای عبور از درِ همیشه بسته قهرمانی جام ملتها میدانند؛ حتی اگر هر مسابقه را بهجای زمین، از روی نیمکت شروع کند.