• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
سه شنبه 18 دی 1397
کد مطلب : 43890
+
-

خطر کاهش درآمدهای نفتی برای دلار

گفت‌وگو
خطر کاهش درآمدهای نفتی برای دلار

ثبات ارزی در چند ‌ماه گذشته از التهاب بازار کاسته است؛ با این حال نگرانی از افزایش دوباره قیمت دلار کاهش نیافته و فعالان اقتصادی با توجه به کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی، ناشی از تحریم‌ها، نگران آینده‌اند. آیا بانک مرکزی قادر به تداوم سیاست‌های مربوط به ثبات ارزی است؟ آیا ذخایر ارزی ایران کفاف منابع و مصارف ارزی را می‌دهد؟ برای پیدا کردن پاسخ دقیق با حمید میرمعینی، کارشناس اقتصادی در مورد آینده قیمت ارز گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

چند ‌ماه است که بانک مرکزی از طریق اجرای سیاست‌های جدید نوعی ثبات ارزی ایجاد کرده. به اعتقاد شما مولفه‌هایی که می‌تواند به تداوم ثبات ارزی منجر شود، چیست؟ شما روند قیمت‌ها را در بازار ارز چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به داده‌های اقتصادی موجود و با توجه به گزارش‌های مالی شرکت‌های صادرات محور که در پایان پاییز امسال منتشر شده و همینطور مقدار صادرات نفت، متأسفانه جریانات ورودی ارز به اقتصاد ایران، به‌دلیل تحریم‌ها در حال کاهش است. مطابق این داده‌های اقتصادی، درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و محصولات غیرنفتی مانند پتروشیمی، معادن و فلزات کاهش یافته و اگر قرار باشد منابع ورودی ارز ایران با چنین روندی کاهش یابد اقتصاد ایران با مشکل مواجه می‌شود. در سال96 ایران بین 2.5 تا 2.8میلیون بشکه نفت در روز صادرات کرده، اما هم‌اکنون با توجه به معافیت‌هایی که دولت آمریکا به برخی کشورها داده مقدار صادرات نفت ایران به یک میلیون و 200هزار بشکه کاهش یافته که این آمار هشداری بسیار جدی برای اقتصاد ایران است. ضمن اینکه باید توجه داشت هم‌اکنون شرکت‌های فعال در صنایع پتروشیمی، معادن و فلزات به غیر از آنکه در زمینه فروش و صادرات به مشکل برخورده‌اند با مشکل نقل و انتقال پول هم مواجهند؛ یعنی اغلب این شرکت‌های صادرات‌محور در نقل و انتقال پول حاصل از فروش‌های صادراتی‌شان مشکل دارند.

آیا ایجاد سازوکار مالی اروپا می‌تواند گرهی را بازکند؟
چنانچه سازوکار مالی اروپا ایجاد شود به‌نظر می‌رسد می‌توانیم صادرات نفت را روزانه در حد یک میلیون و 500هزار بشکه حفظ کنیم و این مقدار فروش نفت می‌تواند تا حدودی تقاضای ارز مصرفی جامعه را برآورده کند؛ در نتیجه به مشکل جدی برخورد نخواهیم کرد، اما اگر صادرات نفت به کمتر از این مقدار برسد ما حتما با مشکل عرضه ارز در بازار مواجه می‌شویم و این خود یکی از عواملی می‌شود که شاهد افزایش قیمت باشیم.

به‌غیر از عواملی که مطرح کردید، گفته می‌شود در بازار هم نوعی چسبندگی نسبت به قیمت‌های بالا وجود دارد؛ در واقع به‌نظر می‌رسد خود فعالان و بازیگران بازار هم منتظر افزایش قیمت هستند. تا چه حد این استدلال درست است؟
واقعیت این است که بازار و فعالان آن در مورد اعداد و ارقامی که دولت در مورد منابع ارزی و بحث کنترل بازار ارز منتشر می‌شود، تردید دارد؛ در واقع بسیاری از فعالان بازار به لحاظ بنیادی اعتقاد دارند داده‌های اقتصادی و همینطور منابع ارزی موجود نمی‌تواند قیمت دلار را در کانال 10هزار تومانی که هم‌اکنون وجود دارد پشتیبانی و حمایت کند. بنابر این اغلب فعالان و بازیگران بازار ارز مترصدند که اتفاق خاصی بیفتد و دوباره قیمت دلار افزایش یابد؛ به بیان دیگر دنبال بهانه هستند.

از نظر محاسباتی قیمت دلار باید در چه محدوده‌ای باشد؟
از نظر محاسباتی اگر سازوکار مالی ایران و اروپا راه بیفتد و مشکل جریانات ورودی ارزی ایران برطرف شود و در عین حال منابع ارزی اجازه بدهد و درآمدهای آینده ارزی کفاف مصارف ارزی را بدهد قیمت 9 تا 10هزار تومان قیمت معقولی برای دلار است؛ ضمن اینکه شاخص‌های اقتصادی و همینطور بحث‌های مربوط به گذشته اقتصاد ایران و رفتار دولت‌ها در مدیریت بازار تأیید می‌کنند که محدوده قیمت 9 تا 10هزار تومان قیمت مناسبی در شرایط فعلی برای اقتصاد است.
فکر می‌کنید دولت تا چه حد می‌تواند قیمت‌ها را در همین محدوده کنترل کند و ثبات ارزی که از سوی بانک ارزی دنبال می‌شود تا چه زمانی تداوم پیدا خواهد کرد؟ 
همه ‌‌چیز بازمی‌گردد به آینده سیاسی ایران و همینطور مکانیسم سازوکار مالی ایران و اروپا که قرار است ایجاد شود؛ در غیراین صورت چنانچه این سازوکار مالی ایجاد نشود اقتصاد ایران از نظر تأمین منابع ارزی دچار مضیقه خواهد شد؛ در نتیجه در آینده دولت برای تأمین کالاهای اساسی و سایر کالاهای وارداتی دچار مشکل خواهد شد و موجب هیجان دوباره بازار ارز می‌شود و قیمت ارز افزایش می‌یابد.
آقای روحانی گفته در ابتدای سال ذخایر اسکناس ارزی به صفر رسیده بود. فکر می‌کنید در آینده تا چه حد منابع ارزی دچار مضیقه شود؟
در مورد منابع ارزی ایران اطلاعات دقیق و صحیحی در دست هیچ‌کس نیست که بخواهد افشا شود. دلیلش این است که اطلاعات مربوط به منابع ارزی محرمانه تلقی می‌شود و باید فقط در دست دولتمردان باشد؛ به همین دلیل به‌صورت عمومی منتشر نمی‌شود. اما به‌طور کلی می‌توان گفت اگر منابع درآمدی حاصل از نفت به واسطه تحریم‌ها کاهش یابد و سازوکار مالی برای نقل و انتقال پول مهیا نشود، اقتصاد ایران در آینده دوباره دچار تنش ارزی خواهد شد.

اگر ورود ارز به کشور با چالش‌ها و مشکلات بیشتری مواجه شود فکر می‌کنید قیمت دلار تا کجا رشد خواهد کرد؟
با توجه به اینکه بازار در گذشته قیمت‌های بسیار بالایی را تجربه کرده مثلا در4مهر امسال به 19هزار و 600تومان رسید، در نتیجه از نظر تکنیکال رفتار معاملاتی قبلی همچنان در ذهن بازار به جا مانده؛ بنابراین احتمال اینکه قیمت دلار همان رفتار معاملاتی با همان الگوی سابق را دوباره تکرار کند کاملا وجود دارد.

اگر دوباره قیمت دلار به همان نرخ‌های قبلی باز گردد چه خواهد شد؟
اگر قیمت‌ها دوباره به همان سطوح قبلی بازگردد، اقتصاد ایران با تنش‌های زیادی مواجه می‌شود چون هم‌اکنون منابع ریالی زیادی در قالب سپرده‌های بانکی وجود دارد که بخش زیادی از این منابع ریالی نگران حفظ ارزششان هستند و کنترل این منابع ریالی که به سمت بازار ارز و یا سایر بازار‌ها هدایت نشود کار دشواری است؛ ضمن اینکه مصوبه جدیدی که در مورد حذف سود روزشمار حساب‌های کوتاه‌مدت صادر شده می‌تواند ترس سپرده‌گذاران را برای خروج از حساب‌های بانکی و هدایت به سمت سایر بازار‌ها کم‌کند.

راه‌حل کنترل این منابع چیست؟
مهم‌ترین بازاری که هم‌اکنون می‌تواند این نقدینگی را جمع کند و از خطر آن کم کند بازار سرمایه و بورس است. اگر برنامه‌ای برای هدایت نقدینگی به بازار سرمایه ارائه نشود و بازار سرمایه راه نیفتد نقدینگی که هر روز به‌دلیل پرداخت سود بانکی در حال افزایش است بدون اینکه ارزش افزوده اقتصادی داشته باشد به سمت بازار‌های دیگر ازجمله ارز سرازیر می‌شود و اقتصاد را دچار تورم‌های زیادی به‌ویژه در بازار ارز و مسکن می‌کند.

آیا خود بازار سرمایه برنامه‌ای برای جذب نقدینگی دارد؟
واقعیت این است که بازار سرمایه هم برنامه‌ای برای هدایت این نوع پول‌ها ندارد و اگر هم در تابستان شاهد رشد شاخص بودیم این رشد صرفا در حد اعداد و ارقام روی تابلو اتفاق افتاد و تغییر بنیادی در افزایش سطح تولید و سرمایه‌گذاری کشور اتفاق نیفتاد.چون بخش زیادی از نقدینگی که در 3‌ماه تابستان وارد بورس شد عمدتا صرف سفته‌بازی شد و مقدار بسیار کمی مثلا از طریق افزایش سرمایه صرف تأمین مالی شرکت‌ها شد. این نشان می‌دهد زیرساخت‌های اقتصادی ما مخصوصا در زمینه جذب و هدایت سرمایه‌ها به‌ویژه سرمایه‌های پراکنده به سمت تولید بسیار ضعیف است؛ در نتیجه هر وقت اقتصاد به دلایلی دچار هیجان می‌شود ابتدا بازار ارز دچار تلاطم می‌شود و بعد هم به تبع آن تورم‌های شدید در اقتصاد اتفاق می‌افتد.

این خبر را به اشتراک بگذارید