فرخ زنوزی|معمار و طراح شهری:
ارائه سند تحویل و تحول شهرداری و محتوای بهطور عمده مالی مسئلهدار آن گواهی است بر چرایی وضعیت امروز تهران در جایگاه یکی از 17کلانشهر بزرگ جهان! تبعیض وضعیت کالبدی – فضایی زیستگاه نزدیک به 14میلیون نفر از شهروندان که معلول چگونگی مدیریت این کلانشهر است. 50 سال از تصویب نخستین طرح جامع تهران و 30سال از «خودکفایی» شهرداری در تأمین منابع مالی مورد نیاز اداره این کلانشهر میگذرد. در آن طرح، محدوده تهران حدود 700کیلومترمربع و ظرفیت جمعیتی آن 5/5میلیون نفر تعیین شد. در آن طرح، بهطور عمده 2تراکم ساختمانی کم و متوسط (از 80تا 180) یعنی ساخت بناهای مسکونی 2 و 3طبقه مقرر شده بود. ساخت با تراکم بیشتر در بخشهایی محدود از شهر مجاز بود. شبکه بزرگراهها و محورهای شریانی آن طرح نیز بهطور عمده همین است که امروز هنوز کامل نشدهاست. بودجه شهرداری هم در کمال روشنی و شفافیت، از 2بخش درآمدی شهرداری، شامل عوارض صدور پروانه (که بسیار اندک بود) کسب و پیشه و... و دولتی (عوارض دروازهای و کمک بلاعوض و...) تشکیل میشد. از سال 1368تأمین منابع مالی اداره شهر بر عهده شهرداری گذاشته شد که اثرات خسارتبار آن را امروز در زمینههای زیستمحیطی، کاستی جدی در امکان حرکت در شهر، زشتی تحملناپذیر فضای شهری و بهطور کلی زیستناپذیری تهران بزرگ، عاجزانه تحمل میکنیم. چندعلت اصلی این وضعیت را میشمارم.
1 - تأمین 80تا 95درصد بودجه سالانه شهرداری از محل دریافتی از مردم (عام) و بساز و بفروشها (خاص)، یعنی ساخت بیش از حد مجاز و پرداختی «عوارض بخشی از خسارت وارده به شهر، بهعنوان فروش تراکم» این جریان زیانبار تراکم ساختمانی در تهران در 20سال اخیر را بهطور میانگین به بیش از 300درصد افزایش دادهاست. (یعنی حدود سه برابر آنچه در طرح جامع اول مقرر بود).
2 - گفته میشود که در 5-4سال گذشته، بیش از یک میلیون مترمربع مجوز ساخت تجاری صادر شده است. گفته میشود که امروز در تهران بیش از 500هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد. و در گزارش شهردار تهران آمده است که بدهی شهرداری حدود 53هزار میلیارد تومان (سه برابر بودجه امسال شهرداری) است. برای مقایسه، یادآور میشوم که بودجه توکیو با جمعیت حدود 10میلیون نفر در سال گذشته میلادی 6/12میلیارد دلار (حدود 54میلیارد تومان) بودهاست. راهبندانها و تلف شدن میلیونها ساعت در فضای آلوده برای همه گروههای سنی در اکثر روزهای سال، با وجود ساخت بزرگراهها و پلها و... با هزینهای که محل درآمد محدود شهروندان (مصرفکنندگان و بهرهوران از امکانات شهر) تأمین میشود و شهرشان را بهصورت روزافزون زیست ناپذیر میکند! اطلاع شهروندان از گزارشهای مشابه «سند تحویل و تحول شهرداری» مغتنم و لازم است ولی تغییر این وضعیت که محصول چگونگی مدیریت این کلانشهر است، حیاتی.