رسول بهروش
از وقتی اعلام کردهاند قرار است سرخابیها واگذار شوند، پیشکسوتان پرسپولیس دوباره برای تصاحب این باشگاه پا پیش گذاشتهاند. آنها همیشه مدعی بودهاند اگر قرار به واگذاری است، قدیمیهای تیم باید در اولویت باشند. حالا هم که دوستان برای خودشان شرکت زدهاند و تا حدی سازمانمند شدهاند، پافشاری بیشتری روی این ادعا دارند. اتفاقا گل و بلبل هم دور هم جمعاند؛ از سعید شیرینی عزیز که ماجرای چرت مرغوبش روی نیمکت پرسپولیس درست وسط داربی تهران هنوز در حافظه تاریخی این فوتبال باقی مانده تا آن دسته از پیشکسوتان گرانقدر که در تمام این سالها با راهنماییهای دلسوزانه و ادبیات شیک و شکیلشان چراغ راه بازیکنان امروزی بودهاند. چقدر تصاحب پرسپولیس برازنده شماست رفقا!
دست بر قضا شاید مجادلات همین روزها بهتر از هر زمان دیگری عیار خریداران سینهسوخته و پرادعای باشگاه را روشن کند؛ آنجا که دوستان گرامی بر سر اتفاقات عهدعتیق به جان هم افتادهاند و هر چه از دهانشان درمیآید نثار هم میکنند. دعوا از حقوق ماهی یک میلیون تومانی شرکت پیشکسوتان کهن شروع شده و کمکم به نبش قبر حوادث تاریخی، ازجمله انتقال 18سال پیش مهدی هاشمینسب به استقلال کشیده است. اصلا آدم لذت میبرد وقتی جملات پرمحتوای دوستان را میخواند؛ از بهروز رهبریفرد که اینطور بیمحابا اعتبار پیرمردی مثل علی پروین را به حراج میبرد تا وحید قلیچ که با افتخار از کله زدنش به هاشمینسب پرده برمیدارد. ناگفته نماند این جناب قلیچ همان عزیزی است که پیش از جامجهانی علیرضا بیرانوند را با «کپسول آتشنشانی» مقایسه کرده بود! این وسط یک ضیا عربشاهی هم پیدا شده که غیر از هیزم انداختن روی آتش دعواهای 2دهه قبل، بهعنوان شغل دومش یقه برانکو را هم گرفته و گفته: «او کوچینگ بلد نیست، نهایتش یک تمریندهنده خوب است.» خیلی ممنون که هنوز تیم را نگرفته، تکلیف کادرفنی را هم روشن کردید. پرسپولیس را که خریدید، در اسرع وقت ناصر ابراهیمی را بگذارید بالای سر پروفسور!
معمولا رسم است وقتی یک نفر قصد دارد در یک معامله مهم شرکت کند، بهترین لباسش را میپوشد، حسابی عطر و ادکلن میزند و مراقب است حداقل در آن چند ساعت حرفی نزند یا کاری نکند که روی طرف مقابل تأثیر منفی بگذارد. حالا اما پیشکسوتان پرسپولیس در حالی پای معامله آمدهاند که همین اول کاری دارند با دندان خرخره هم را میجوند. وقتی ویترین این جماعت این است، ببینید در پستوی دکان چه دارند! وقتی همه سهم امروز آنها از معادلات قدرت در باشگاه فقط «اظهارنظر» است و آنها از همین ابزار شمشیری برای شرحه شرحه کردن دیگران ساختهاند، ببینید فردا که تیم را خریدند و از حق قانونی تصمیمگیری برخوردار شدند چه کولاکی به پا خواهند کرد! نتایج درخشان پرسپولیس در این سالها باعث شده بود رفقا از سر اجبار زبان به کام بگیرند و کمکم یادمان برود چه هنرهایی دارند، اما حالا این دعوای زرگری مالکیتی، بار دیگر نشان میدهد پشت این پرده چه خبر است و جماعت هوادار چطور باید برای سلامتی و طول عمر برانکو دست دعا به آسمان بردارند. هزار بار دور باد پرسپولیس از دست شماها!
دور باد پرسپولیس از چنگ شما!
در همینه زمینه :