مجمع؛ از هاشمی تا هاشمی
بررسی عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران ریاست 27 ساله هاشمی رفسنجانی تا دوران یکساله هاشمی شاهرودی
اصغر صوفی/خبرنگار
مجمع تشخیص مصلحت نظام در فاصله کمتر از 2 سال، 2 رئیس خود را از دست داد؛ پس از درگذشت آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی در 19دیماه95، آیتالله سیدمحمود هاشمیشاهرودی نیز در 4دیماه97 دار فانی را وداع گفت. پس از یک دوره کوتاه که آیتالله خامنهای از بدو تاسیس ـ 18بهمن1366 تا 13خرداد1368ـ ریاست این نهاد را بر عهده داشت، آیتالله هاشمیرفسنجانی همزمان که رئیسجمهور بود، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز برعهده داشت. ریاست آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی بر مجمع بیش از 27سال به طول انجامید. پس از آن آیتالله موحدیکرمانی از 16بهمن1395 تا 23مرداد1396 به ریاست موقت مجمع تشخیص منصوب شد. اما ریاست آیتالله هاشمیشاهرودی بسیار کوتاه بود؛ وی هرچند در فاصله 23مرداد96 تا 4دیماه97 بهطور رسمی رئیس مجمع محسوب میشد اما عملا بهدلیل بیماری و بستری شدن، در بسیاری از جلسات مجمع غایب بود و طی این مدت جلسات با اداره ریاست موقت ازجمله آیتالله موحدیکرمانی و آیتالله جنتی برگزار میشد. با این حال محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گرداننده اصلی جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. ریاست هاشمیرفسنجانی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام که قریب به سه دهه به طول انجامید، یک دوره باثبات برای این نهاد بود اما دورهای که پس از رحلت وی آغاز شد یک دوره پرفراز و نشیبی برای مجمع رقم زد.
بنبستشکنی هاشمی
ریاست 27ساله آیتالله هاشمی رفسنجانی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، این نهاد را بهعنوان یک ارگان بیحاشیه اما در متن سیاستگذاریهای کلی نظام قرار داده بود. 16سال از این 27سال در دوران سازندگی و اصلاحات گذشت و 3سال آن در دولت اول روحانی بدون حاشیهای، نظرات مجمع در اختلافاتی که بین مجلس و شورای نگهبان رخ میداد، صائب بود. در دوران دولت معروف به مهرورزی بهخاطر اتهاماتی که محمود احمدینژاد در جریان انتخابات ریاستجمهوری 84 و 88 به هاشمی رفسنجانی زده بود، رئیس دولت ترجیح میداد کمتر در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور یابد. در تمام این مدت آیتالله هاشمی رفسنجانی تلاش کرد این نهاد را از ورود به دل حاشیه بازدارد. یکی از مهمترین کارهایی که هاشمی رفسنجانی در دوران ریاستجمهوریاش انجام داد، انتقال مرکز تحقیقات استراتژیک از زیرمجموعه نهاد ریاستجمهوری به زیرمجموعه مجمع بود. این مجموعه از سال1368 تشکیل شده و هدف از تاسیس آن تعیین راهبردهای سیاسی و بینالمللی، اقتصادی و اجتماعی برای دولت بود. ریاست این مرکز تا سال 1371بهعهده آیتالله محمد موسوی خوئینیها بود. بعدها با انتقال این مرکز به مجمع، حسن روحانی ریاست این مرکز را تا قبل از سال92 برعهده داشت. چهرههای کلیدی دولت هاشمی و خاتمی پس از پایان دوره در این مرکز تحقیقاتی سمتهایی را برعهده داشتند. این مرکز بعد از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی منحل شد.
مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام در گفت وگویی درباره نحوه اداره جلسات مجمع در دوران هاشمی گفته است: بررسیهای کارشناسی در کمیسیونها و در صحن مجمع در این 20سال دقیق بود و نتایج کار تقدیمی به مقام معظم رهبری کمتر دچار تغییر میشد، علت آن را در چند نکته میدانم: نخست ترکیب غیرهمگن اعضای مجمع؛ مقام معظم رهبری با درایت کامل افراد باتجربهای را از جناحهای گوناگون انتخاب کرده بودند و این اعضا با اظهارنظرهای خود بر غنای مباحث میافزودند. دوم غیرعلنیبودن جلسات مجمع؛ اظهارنظر اعضا انعکاس اجتماعی پیدا نمیکرد و لذا اعضا فارغ از تظاهر برای جلب نظر مردم، آنچه را به مصلحت تشخیص میدادند، بیان میکردند و نگران بازتابهای اجتماعی آن نبودند، حتی گاهی در خیرخواهی، بر مبنای مطالعات قبلی خود، بر یکدیگر سبقت میجستند. سوم اینکه با وجود ترکیب غیرهمگن سیاسی، جلسات مجمع جز در یک مورد به انسداد نرسید که این امر پختگی مجمع را اثبات میکند. هاشمی رفسنجانی در سال 89 در گفتوگویی با خبرآنلاین درباره ارزیابی خود از عملکردش در مجمع گفته بود: درخصوص ارزیابی من از عملکرد مجمع در این دو دهه، تا جایی که مواردی را بهخاطر دارم، مجمع تشخیص در خیلی از مسائل بنبستشکنی کرده است. نخستین و مهمترین دستاورد تأسیس مجمع رفع اختلافات شورای نگهبان و مجلس بود. وقتی آثار داوریهای مجمع برای رفع اختلافات مشخص شد، حضرت امام(ره) در مواردی که مشکلی پیش میآمد، برای حل به مجمع ارجاع میدادند.
غیبت روحانی
اولین حاشیه بر دوره ریاست هاشمیشاهرودی در مجمع تشخیص مصحلت نظام غیبت حسن روحانی، رئیسجمهور در جلسات این مجمع بود. درواقع حسن روحانی در هیچکدام از جلساتی که به ریاست آیتالله هاشمیشاهرودی برگزار شد، در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر نشد. ظاهرا این غیبتها بهدلیل اعتقاد روحانی بر سپردن جایگاه ریاست مجمع به رئیسجمهور است؛ چنانکه حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور درباره غیبتهای رئیسجمهور در جلسات مجمع نوشت: روسای جمهور قاعدتا بنا به نص قانون اساسی خود را شخص دوم کشور میداند و انتظار دارند مانند 2دوره اولیه مسئولیت مجمع برعهده ریاستجمهور بماند تا محوریت قوه مجریه در سیاستهای اجرایی تثبیت شود. آنها وقتی با عنوان حقوقی خود در مجمعی قانونی شرکت میکنند نمیتوانند ریاست فرد دیگری را بر آن بپذیرند؛ بهخصوص آنکه مجمع تصویب سیاستهای کلان را در دستور قرار داد و خود را هم ناظر بر اجرای آن میدانست. این تعارض در طول ریاست آقای هاشمی بر مجمع همچنان لاینحل باقی ماند؛ اگرچه روسای جمهور بنا بر تکلیف یا با ملاحظه احترام ایشان گاه در جلسات مجمع شرکت میکردند.
مجمع در نقش مجلس دوم
تشکیل یک نهاد جدید در دل مجمع با عنوان «هیأت عالی نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام» و وظایفی که این هیأت برای خود درنظر گرفته است جنجالیترین موضوع در دوره هاشمیشاهرودی بود. درواقع در روزهایی که آیتالله هاشمی شاهرودی در بستر بیماری بود و کمتر در جلسات مجمع حضور پیدا میکرد، هیات 15 نفرهای که نقش نظارتی در مجمع داشتند، از لاک درآمده و درباره برخی مصوبات مجلس پیش از ارسال به شورای نگهبان نظرات خودشان را اعلام کردند. همین موضوع که در دوره آیت الله هاشمی رفسنجانی با ارسال نامههای محرمانه به آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان انجام میشد مجمع تشخیص مصحلت نظام در دوره هاشمی شاهرودی را به حاشیه راند. آیتالله هاشمیشاهرودی در گفتوگوی تلویزیونی خود در 18بهمن96 در مقام دفاع از این موضوع گفته بود تشکیل این هیأت به خواست رهبری بوده است. رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اینکه گفته میشود در کنار مجلس شورای اسلامی هم یک مجلس سنا داشته باشیم، گفت: «هماکنون نیز میتوان گفت که مجمع تشخیص مصلحت نظام مقدار مهمی از وظایف مجلس سنا در نظامهای دو مجلسی را انجام میدهد.» اما عملکرد هیأت عالی نظارت مجمع در جریان بررسی و رد لوایح مربوط به پالرمو و CFT موجب شکلگیری این گمانه در میان منتقدان شد که ورود هیأت عالی نظارت در روند قانونگذاری یک «بدعت» است. علی لاریجانی، رئیس مجلس از روش اجرای وظایف این هیأت انتقاد کرد و گفت: «اشکال در روش اجراست که ایهام بهوجود آورده است؛ بهطوری که لفظ مجلس سنا را بهکار بردند. قطعا هیأت نظارت نمیتواند نقش قانونگذاری داشته باشد.»
علی مطهری، نایبرئیس مجلس نیز در اعتراض به عملکرد هیأت عالی نظارت مجمع و ضرورت دفاع از کیان مجلس در برابر این بدعتگذاری میگوید: «علاوه بر شرع و قانون اساسی، مبنای سومی نیز برای انطباق مصوبات مجلس با آن اضافه شده است و مرجع تشخیص آن هم هیأت نظارت است. بدینترتیب، هم دو مبنای انطباق به 3مبنا افزایش یافته و هم یک شورای نگهبان دیگر اضافه شده و ما 2شورای نگهبان پیدا کردهایم که هر دو پدیده خلاف بین و آشکار قانون اساسی است.» در این میان محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بهواسطه نقشی که برای خود قائل است در معرض انتقادات جدی قرار گرفته است؛ آنجا که مطهری درباره نقش او در فعالیت این هیأت میگوید: «نقش دبیر محترم مجمع تشخیص را نباید در این بدعت نادیده گرفت. ایشان به اقتضای طبیعت نظامیگری یعنی کشورگشایی و گسترش دادن قلمرو، در حال افزایش اختیارات مجمع و ورود به حوزه قانونگذاری است و البته فرصت غیبت آیتالله هاشمیرفسنجانی را نیز مغتنم شمردهاند.» با رحلت آیتالله هاشمی شاهرودی، چهارمین رئیس این نهاد از بدو تاسیس تاکنون باید مشخص شود. گمانههای مختلفی در مورد رئیس بعدی این نهاد مطرح است، از آیتالله موحدی کرمانی تا آیتالله صادق آملی لاریجانی که سال آینده دوره ریاست او بر قوه قضاییه تمام میشود.
موحدیکرمانی: ریاست مجمع را نمیپذیرم
آیتالله موحدیکرمانی امام جمعه موقت تهران که در غیاب آیتالله هاشمی شاهرودی ریاست جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت، در پاسخ به سؤال همشهری مبنی بر اینکه آیا ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به ایشان سپرده خواهد شد، گفت: اگر از من بپرسند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میشوی یا نه؟ خواهم گفت: نه. وی در پاسخ به این سؤال که برخی در تلاش هستند و رایزنی میکنند تا شما رئیس مجمع میشوید آیا درست است؟ گفت: فکر نمیکنم. برنامه ندارم. آقا باید تصمیم بگیرند ولی من تصور نمیکنم. آیتالله موحدیکرمانی در پاسخ به سؤال دیگری در همین رابطه گفت: اگر رهبر انقلاب حکم کنند، میپذیرم اما اگر ایشان نظر خودم را درباره ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بپرسند میگویم نه.