اکبر رادی، داستاننویس و نمایشنامهنویس شاخص ایرانی، متولد مهرماه ۱۳۱۸ در رشت بود. او در همان شهر چند سال اول دوران دبستانش را گذراند و سپس به تهران مهاجرت کرد و سالهای آخر دوران دبستان و دبیرستانش را در تهران گذراند. رادی تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه تهران در رشته علوماجتماعی گذراند. او کارشناسیارشد را نیز در همین رشته قبول شد اما از ادامه تحصیل انصراف داد. پس از این انصراف، او شغل معلمی را برگزید و شروع به تدریس کرد؛ از دوره دبستان تا کلاسهای دانشگاه در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس. شخصیتهای داستانهای او اغلب معلمان و فرهنگیانی هستند که تلاشی روزافزون برای مبارزه با فقر فرهنگی داشتهاند اما در نهایت با احساس شکست و سرخوردگی مواجه شدهاند. او پیش از مرگ یادداشتی به بهرام بیضایی نوشت با نام «تو آن درخت روشنی» که در ویژهنامهای درباره بیضایی در همان زمستان چاپ شد. روز مرگ رادی که مصادف با تولد بیضایی بود، بیضایی یادداشتی در سوگ وی نوشت و مرگ او را به بستگان و همسر او تسلیت گفت. وی در این یادداشت رادی را به «سرچشمهای» مانند میکند و شکوهِ نوشتههایش را به «غرّش رودی... که از زیر سرانگشتان او جاری بود».
روزنه آبی، افول، مرگ در پاییز، از پشت شیشهها، ارثیه ایرانی، صیادان، لبخند باشکوه آقای گیل، در مه بخوان، هاملت با سالاد فصل، منجی در صبح نمناک و تانگوی تخممرغ داغ عنوان برخی از نمایشنامههای رادی است.
اکبر رادی (زاده ۱۰مهر ۱۳۱۸ در رشت - درگذشته ۵دی ۱۳۸۶ در تهران) نمایشنامهنویس و داستاننویس معاصر ایرانی بود.
سالمرگ
در همینه زمینه :