فرارهای «8» برای3 گل
برای داربی سال 65 همه تلاشها صورت گرفت تا تماشاگر زیادی راهی استادیوم نشود
سعید مروتی
بعد از ازدحام عجیب و غریب تماشاگران برای تماشای داربی معروف سال 62، همه تلاشها از سوی مسئولان وقت فدراسیون فوتبال صورت گرفت که در حد مقدور و ممکن تیمهای پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکنند. سال 65 وقتی پرسپولیس بدون شکست و با تنها 2 مساوی (یک - یک مقابل پاس و صفر - صفر برابر بانک ملی) صدرنشین گروهش شد و استقلال در گروه دیگر بعد از شاهین دوم شد، دیگر راهی برای فرار از داربی وجود نداشت. به صورت ضربدری تیمهای اول و دوم هر گروه دیدار نیمهنهایی را برگزار میکردند؛شاهین با پاس در شیرودی و پرسپولیس و استقلال در آزادی. حالا که چارهای جز برگزاری داربی وجود نداشت چگونه میشد کاری کرد که تماشاگر کمتری به استادیوم بیاید؟
اولین راهکار این بود که جای جمعه، روزی وسط هفته به عنوان تاریخ برگزاری داربی انتخاب شود و به این ترتیب سهشنبه 25 خرداد 65 به عنوان روز برگزاری داربی پایتخت برگزیده شد. انتخاب ساعت 15 هم به عنوان ساعت برگزاری مسابقه، قدمی دیگر برای کم کردن تعداد تماشاگران بود. شاید هم قرار بود با توجه به تجربه داربی قبلی، بازی در ساعتی برگزار شود که نیازی به استفاده از نورافکنهای استادیوم وجود نداشته باشد.سومین قدم، اقدام به پخش مسابقه از تلویزیون با یک نیمه تأخیر بود. این اولین داربی بعد از انقلاب بود که تلویزیون آن را با تأخیری 45دقیقهای پوشش میداد و قبلا بازیها یا ساعات پایانی شب روی آنتن میرفتند یا با یک روز تأخیر. به همین دلیل پخش تلویزیونی با فاصله یک نیمه میتوانست خیلیها را پای تلویزیون نگهدارد. همه این تمهیدات چنان جواب داد که داربی سال 65 با حضور تنها 60هزار تماشاگر برگزار شد. جمعیتی نصف تماشاگران داربی قبلی که نتیجه به بار نشستن تلاشها برای ترغیب مردم به ماندن در خانه یا محل کار، به جای حضور در استادیوم بود. در حالی که در داربی قبلی شاهرخ بیانی برای استقلال و غلامرضا فتحآبادی در نوک حمله پرسپولیس توپ زده بودند، این بار رنگ پیراهن این دو بازیکن عوض شده بود. سال 65 با آمدن فرشاد پیوس، فتحآبادی جایی میان سرخپوشان نیافته و به استقلال پیوسته بود. انتقال مهم اما، آمدن شاهرخ بیانی از استقلال به پرسپولیس بود؛ انتقالی که اهمیتش در دهه 60 کمتر از انتقال جنجالی هاشمینسب در دهه 70 نبود ولی آن زمان حاشیه چندانی بهپا نکرد. شاهرخ بیانی با پیراهن شماره 10 پرسپولیس (که فصل قبل بر تن فتحآبادی بود) یک سال در میانه میدان سرخپوشان آقایی کرد و کنار حمید درخشان، ضیاء عربشاهی و البته علی پروین و محمد مایلیکهن یکی از ارکان خط هافبک رؤیایی پرسپولیس 65 بود؛ تیمی که به هیچ حریفی رحم نمیکرد و تساویاش مقابل پاس و بانک ملی حادثهای عجیب قلمداد میشد، با رفتن بهروز سلطانی به آلمان، تنها یک دروازهبان داشت و وحید قلیچ در کل بازیهای فصل سنگربان پرسپولیس بود. با حضور اطمینانبخش محمد پنجعلی در قلب خط دفاع و کنارش مرتضی فنونیزاده، محمدحسن انصاریفرد، ابراهیم کیانطهماسبی و کاظم سیدعلیخانی، قلیچ کار دشواری برای حراست از دروازه پرسپولیس نداشت. در خط آتش هم ناصر محمدخانی مثل همیشه درخشان بود و فرشاد پیوس تازه وارد در همان فصل اول حضورش در پرسپولیس به لقب «فرشاد آقای گل» رسید. این بهترین و پرستارهترین پرسپولیس دهه 60 بود.
نگاهی به بازیکنان آبیپوش در این سال نشان میدهد استقلال هم در آن سال به اندازه پرسپولیس پرستاره بود؛ ناصر حجازی، شاهین بیانی، سعید مراغهچیان، حمید فرزامنیا، اصغر حاجیلو، مجید نامجومطلق، بهتاش فریبا، جعفر مختاریفر، رضا احدی، غلامرضا فتحآبادی، پرویز مظلومی و بیژن طاهری و عبدالعلی چنگیز. چند روز قبل از برگزاری مسابقه، بهروز سلطانی با یک تلفن علی پروین، از آلمان بازگشت و با یکی دو جلسه تمرین روی نیمکت نشست. حضور در ترکیب ثابت حق قلیچ بود که در کل فصل از دروازه پرسپولیس حراست کرده بود. حکم به بازگشت سلطانی و حضور اطمینانبخشاش روی نیمکت نشان از میزان اهمیت و حساسیت داربی برای علی پروین - سرمربی، کاپیتان و همهکاره پرسپولیس- بود. پروین ترجیح داد خودش در بازی نباشد و مایلیکهن با بازوبند کاپیتانی جلوتر از بقیه چهرههای نامدار پرسپولیس وارد زمین شد. استقلال هم بدون مصدوم و محروم و با همه ستارههایش به میدان آمد. میشد گفت با یکی دو اختلاف، استقلال ترکیب پرستارهتری نسبت به پرسپولیس داشت و آنچه برد قاطع سرخپوشان را رقم زد و بازی را درآورد نابغهای به نام ناصر محمدخانی بود. مرد شماره 8 پرسپولیس هر گاه اراده کرد و از هر جای زمین که تصمیم گرفت و به حرکت درآمد، نظم تیمی استقلال را به هم ریخت با فرارهایش 3 گل برای پرسپولیس به ارمغان آورد. برای نسلی که خاطرهای از بازیهای محمدخانی ندارد باید گفت ناصر، سرعت خداداد عزیزی و تکنیک علی کریمی را به صورت توأمان داشت و با سرعت بالا و قدرت حمل توپ شگفتانگیز، در حال گریز به سمت دروازه دریبل میزد. در یکی از یکطرفهترین بازیهای تاریخ داربی که تنها موقعیت استقلال با شوت از راه دور شاهین بیاتی به دست آمد بازی تا دقیقه 60، 3 بر صفر به سود پرسپولیس بود. نیمه اول فرار و پیشروی محمدخانی به داخل هجده قدم با خطای مراغهچیان یک پنالتی برای پرسپولیس به همراه آورد. پروین قبل از بازی گفته بود؛ «اگر پنالتی شد شاهرخ بزند». و شاهرخ با خونسردی پنالتی را مقابل حجازی نامدار گل کرد.
چند دقیقه بعد وقتی فتحآبادی و قلیچ برای یک توپ بلند به آسمان پریدند، شماره 10 آبیها جای توپ، صورت دروازهبان پرسپولیس را زد. فک قلیچ آسیب دید و با آمبولانس از ورزشگاه مستقیم به بیمارستان رفت و کسی جایش آمد که همه پرسپولیسیها معتقد بودند باید همچنان شماره یک تیم ملی را در اختیار داشته باشد. دوراندیشی پروین باعث شده بود حالا جای دروازهبان تیم جوانان، بهروز سلطانی جای قلیچ مصدوم را بگیرد. با سطانی حالا خیال پرسپولیسیها راحت بود و آن جلو در روزی که پیوس برخلاف همیشه بیآزار به نظر میرسید، ناصر محمدخانی یک تنه آبیها را به استیصال میرساند. ضمن اینکه مثلث شاهرخ بیانی، حمید درخشان و ضیاء عربشاهی، هافبکهای نامی استقلال را از کار انداخته بود. در بدترین بازی عمر بهتاش فریبا، کاری از مختاریفر و احدی هم برنمیآمد و نامجومطلق جوان، نیز در اولین داربی زندگیاش محو بازی شده بود. در نیمه دوم و در فاصله دقایق 50 تا 60، محمدخانی 2 بار دیگر فرار کرد، بار اول به شاهرخ بیانی آدرس دروازه استقلال را نشان داد و بار دوم خودش در حالی که مدافعان استقلال رویش خطا کرده بودند در حال سقوط بر زمین، سومین گل پرسپولیس را به ثمر رساند. بعد از گل سوم، پرسپولیس عقب نشست و در زمینخودی به حفظ توپ پرداخت. آمدن عباس کارگر به جای فرشاد پیوس نشان داد پروین دیگر گل نمیخواهد و دقایقی بعد رحیم یوسفی به زمین آمد و اولین بازیاش برای پرسپولیس را انجام داد. بعدها از این داربی به عنوان یکی از مهمترین افتخارات پرسپولیس نام برده شد؛ پرسپولیسیهایی که روز 25 خرداد 65 تنها 40 هزار نفرشان در استادیوم آزادی حاضر بودند. این 40 هزار نفری که مقابل 20 هزار استقلالی مغموم شاهد درخشش تیم محبوبشان بودند، احتمالا هرگز خاطره ستاره تابناکشان ناصر محمدخانی را فراموش نکردهاند. پرسپولیس چند روز بعد در مسابقه فینال، شاهین را هم با گل ایستگاهی محمدخانی شکست داد. شنبه وقتی کیهانورزشی درآمد کنار پوستر ناصر محمدخانی این تیتر فراموش نشدنی به چشم میخورد؛ «فرارهای «8» برای 3 گل».