نسلی که «خیلی » هستند
طبق سرشماری سال 1365 نرخ رشد جمعیت در دهه60 ایران بیش از2برابر دنیا بود
شبنم سیدمجیدی
دهه شصتیها؛ نسل نوستالژیهای خاص کودکی، نسل دفترمشقهای کوپنی، کارتونهای غمانگیز، شیفتهای صبح و عصر، بخارینفتی، کارتهای صدآفرین و هزارآفرین، تعلیمات مدنی، قلک و تیلهبازی، نسل هر نیمکت 3نفر، جریمههای نانوشته، نسل سالهای جنگ، نسل از دست دادن فرصتها و البته نسل انفجار جمعیت.
شاید اینطور بهنظر بیاید که در دوران سخت جنگ باید تعداد زاد و ولد کمتر شود، اما در ایران اینطور نبود. دهه 60 زاد و ولد در ایران 3تا 4درصد افزایش یافت و درست در میانه این دهه، یعنی سال 1365بود که بالاترین نرخ رشد جمعیت ایران ثبت شد. نتایج سرشماری این سال در کشور نشان میدهد که جمعیت ما به 48میلیون و 181هزار نفر رسید. در مقایسه با سرشماری سال 1355، حدود 14میلیون نفر به جمعیت ایران افزوده شد که نشان میدهد در طول یک دهه هر سال یک میلیون و 750هزار نفر به جمعیت ایران اضافه شده است. نرخ رشد جمعیت در ایران به 3.6درصد رسید. در همان سال نرخ رشد متوسط جمعیت در دنیا 1.67درصد بود که در مقایسه، نرخ رشد جمعیت ایران 2برابر بود.
در دهه 60، میانگین تعداد فرزندان والدین ۷فرزند بود. تفاوت را آنجا احساس میکنید که بدانید در سرشماری سال 1395میانگین تعداد فرزندان برای والدین 1/8درصد شد و نرخ رشد جمعیت نیز به 1/24درصد کاهش یافت. کمکم از همان سال 65 بود که خطر انفجار جمعیتی، دولت را وادار کرد سیاستهای کنترل جمعیت را در پیش بگیرد.
اما قبل از آن، چه شد که جمعیت دچار انفجار شد؟ کوپنیشدن ارزاق، دادن زمین به خانوادههای پراولاد و... بدون اینکه ریتمی برای افزایش جمعیت وجود داشته باشد، این اتفاق رخ دهد و تبعات آن تا امروز ادامه دارد.
مشکل شغل، ازدواج و در آخر سالخوردگی
نسلی که کودکیهایش در جنگ سخت، رکود اقتصادی و زیرساختهای آموزشی نامناسب گذشت، یک روز به دوران جوانی رسید. پشت درهای کنکور منتظر ماند و دانشگاهها مثل قارچ سربرآوردند تا شاید کلاسهای دانشگاهی بشود مایه عاقبتبهخیری نسل دهه60؛ اما اینطور نشد. امروز سالهاست که جمعیت جوان دهه شصتیها با مشکل بیکاری دستبهگریبان هستند و عملا حجم شغلی که برای آنها ایجاد شد جوابگو نبود. آمار نیز همین را میگوید. از سال 83 نرخ بیکاری در ایران سیر صعودی خود را آغاز کرد؛ یعنی درست همزمان با ورود نسل متولدین دهه 60 به بازار کار که برنامه همهجانبهای نبود تا از نیروی جوانی آنها استفاده درستی شود.
20میلیون و 371هزار نفر، جمعیت نسلی است که در سالهای 1360تا 1369به دنیا آمدند. تعداد زیادی از این جمعیت، ازدواج کرد، اما از آن طرف تعداد زیادی نیز به تجرد قطعی رسیدند. در کشور ما، بهطور فرهنگی زنان با مردان متولد دهه قبل از خود ازدواج میکنند، اما چون جمعیت مردان متولد دهه 50 بسیار کمتر از زنان متولد دهه 60 بود، برای گروهی از زنان مضیقه ازدواج بهوجود آمد و تعداد زیادی از آنها به تجرد قطعی رسیدند. از آن طرف این مشکل در مورد مردان دهه شصتی نیز صادق است. آنها با متولدان دهه بعدی خود ازدواج میکنند. همین است که آمار ازدواج دختران متولد دهه 70 زیاد است، اما همچنان بهدلیل آنکه جمعیت دختران متولد دهه70 از جمعیت پسران متولد دهه 60 بسیار کمتر است، خیلی از پسران متولد دهه 60 هم به تجرد قطعی رسیدهاند. همین جمعیت در سال 1425 وقتی به دوران پیری برسد، کشور را با معضل جمعیت سالخورده مواجه خواهد کرد؛ جمعیتی از سالمندانِ تنها و دچار شکاف بین نسلی که علاوه بر مشکلات کنونیشان با برخی تنگناهای شدیدتر مثل نبود امکانات کافی درمانی یا بیمههای حمایتی و خدمات نگهداری و... مواجه خواهند بود. بهنظر میرسد متولدین دهه شصتی نسلی هستند که همیشه با کمبود امکانات مواجه میشوند.