فرق نماینده با افراد عادی چیست؟
چو پردهدار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
عباس عبدی _ روزنامهنگار
چندی پیش بگو مگوی لفظی شدیدی میان ترامپ و روسای حزب دمکرات در کنگره رخ داد که مورد اعتراض شدید کارشناسان آمریکایی قرار گرفت؛ نه بهدلیل بگو مگو یا بهکار بردن الفاظ تند، بلکه بهعلت اینکه این کار جلوی دوربین رسانههای جمعی رخ داد و موجب حیرت همه شد. معترضان مدعی بودند که شاید برای نخستینبار است که در تاریخ آمریکا چنین مجادله و رفتاری را طرفین سیاسی در سطح رئیسجمهور نزد افکار عمومی بروز دادهاند. بهنظر میرسد که برخی از نمایندگان محترم مجلس تحتتأثیر این آموزهها قرار گرفتهاند و به جای انجام وظیفه خود، مشغول کارهایی شدهاند تا بیشتر دیده شوند. بحث این نیست که آیا سیاستهای دولت و حتی سخنان آقای روحانی درست است یا نادرست. بحث این نیست که آیا این سیاستها به نفع همه کشور است یا برای برخی مناطق نفعی ندارد. همه این احتمالات میتواند وجود داشته باشد و نمایندگان مردم نیز باید در اجرای وظایف خود به نقد این سیاستها بپردازند و کوشش کنند تا نظر سایر همکاران خود و نیز دولت را جلب کنند و حتی مسائل را به عرصه عمومی کشانده و به اقناع افکار عمومی بپردازند؛ بنابراین تردیدی در انجام این وظیفه نیست، ولی چرا برخی از آنان راههای بسیار سادهای که تخریبکننده فضای عمومی است را برمیگزینند؟ نحوه برخورد یک و چند نفر از نمایندگان با رئیسجمهور هنگام ارائه لایحه بودجه به مجلس مصداق این رفتار ناپسند است. این رفتار در مجلس و با حضور رئیسجمهور بیسابقه بوده است و امیدواریم که از این پس نیز تکرار نشود. علت این رفتار ناتوانی این نمایندگان در انجام وظیفه و نیز کوشش برای دیده شدن در فضای مجازی و کسب محبوبیت نزد رأیدهندگان است؛ بهویژه آنکه وارد سال انتخابات میشویم. همه میدانیم که نماینده اگر کارآمد و فعال باشد و براساس مطالعه و کسب اطلاعات و مستند و مستدل حرف بزند، میتواند بر هر تصمیم مهمی اثرگذار باشد. واقعیت این است که هر نمایندهای میکوشد از نقطهقوت خود استفاده کند؛ آنکه اندیشهورزی میکند، در کمیسیونها و در عرصه عمومی ابراز وجود میکند و همه را تحتتأثیر منطق و نظرات خود قرار میدهد. نمایندهای که اصطلاحاً «لابی مَن» است یا روابط عمومی قوی دارد، مسائل خود را از این طریق پیگیری میکند و نمایندگانی که این دو ویژگی را ندارند به ناچار به ویژگیهای فیزیکی و جنجالی پناه میبرند.
مگر مردم نمایندگان را انتخاب کردهاند که با تهدید استعفا اهداف خود را پیش ببرند یا با اعتراض به رئیسجمهور هنگام سخنرانی او کاری را انجام دهند؟ اگر واقعاً از طریق گفتوگو و دانش نمیتوانید کاری را پیش ببرید، پس چرا از این سمت استعفا نمیکنید؟ نمیشود که هم از منافع نمایندگی بهرهمند شد و هم به الزامات این وظیفه مهم تن نداد. کارگر کارخانه که اعتراض و اعتصاب میکند، قابل درک است و حتی میتوان با آن همدلی کرد، چون نه کار دارد و نه درآمد و پسانداز دیگری و مدتهاست که شکم فرزندانش گرسنه است و دستمزدی نگرفته است، ولی این رفتار از نمایندهای که انواع و اقسام روشها برای پیگیری مطالباتش دارد، پسندیده نیست و جامعه هم در نهایت به آن روی خوش نشان نخواهد داد. اگر این نمایندگان شجاعت کافی دارند و احساس میکنند که قادر به ایفای نمایندگی مردم نیستند، میتوانند به ناتوانی خود اقرار کرده و استعفا کنند و دلایل خود را به وضوح شرح دهند و مردم درباره آنان داوری کنند. هنگامی که مردم میبینند نمایندگان مجلس نیز برای پیگیری خواستههای خود بهجای بحث و گفتوگو و روشنگری چنین راههایی را برگزیدهاند، طبیعی است که به طریق اولی برای انجام رفتارهای مشابه ترغیب میشوند.
از همه مهمتر اینکه چرا این نماینده به رئیسجمهور معترض است؟ مگر مجلس در مقام عالی قانونگذاری و سیاستگذاری نیست؟ اگر بله که همینطور هم هست، چرا نمیتوانند همکاران دیگرشان در مجلس را به همراهی با خودشان قانع کنند و اگر قادر به اقناع همکارانشان نیستند، چرا باید رئیسجمهور قانع شود؟ چرا نسبت به مجلس اعتراض نمیکنند؟ اگر نمیتوانند کار درستی انجام دهند، خوب دلیلی ندارد که به این شیوههای غیرمدنی متوسل شوند. البته بهنظر میرسد که بخشی از نمایندگان دچار اختلال ارتباطی با دیگران هستند؛ چه با مردم که نمونهاش را در برخورد با نگهبان گمرک دیدیم و در جاهای دیگر هم فیلمهایی از برخوردهای نادرست نمایندگان منتشر شده است و چه در برخورد با همکارانشان که نمونه آن در استعفای هرازگاهی برخی از نمایندگان مناطق دیده میشود و اکنون هم که در برخورد با دولت و رئیسجمهور بهصورت اعتراضی بروز یافته است. اگر نماینده سراوان نمیدانست که از رفتارش فیلم تهیه میشود و آن اظهارات را بیان کرد، این نمایندگان با هدف تهیه فیلم و انتشارش مرتکب این رفتار شدند. آنان با این کار خود به مردم یاد دادهاند که در مواجهه با نمایندگان به همین نحو رفتار و عمل کنند؛ چراکه گفتهاند: «الناس علی دین ملوکهم.»