بهشت پنهان بهشهر
ممنوعیت محیطزیستی برای راهاندازی طرحهای صنعتی در کنار بیتوجهی به ظرفیتهای گردشگری موجب افزایش نرخ بیکاری در این شهرستان استان مازندران شده است
ستاره حجتی/ساری - خبرنگار
شهر در سکوتی ممتد و کشدار فرورفته. یک سو کوههای کبود باران خورده، ابرها را به سر کشیده و آن سوتر، جایی که به چشم نمیآید، پهنه آبی دریاست. شهر اما در قیلوله نمور و ابری روزهای سرما غنوده. لالایی آرام باد از جنگلهای به تاراج رفته بالادست به گوش نمیرسد. این همه رنگ و این همه زیبایی در آفرینش دشتی به نام دشت اشرف، اما در میان آجر و بتون و سیمان در هم ریخته؛ نمایشی از لکههای سیاه و خاکستری درتابلویی ملون و زیبا.
از 20 سال پیش
در خیابانهای بهشهر که بیهیچ نظمی کنار هم چیده شدهاند، قدم میزنم. شاید در شولای رنگپریده و سیمای غمزده شرقیترین شهر مازندران نشانی از طراوت روزهای شکوهش دیده شود، اما نمیشود. و من که زاده این شهرم، تکیدگی تنهاییاش را در قدم و در بقایای جامانده از دستفروشان زیادی که شب گذشته بساطشان پهن بازار و خیابان اصلی بود، در هر گذر و کوچه و دکان میبینم. دستفروشهایی که از زمان تعطیلی کشت پنبه در شرق مازندران (گلستان امروز) و بزرگترین واحد تولیدی شهرستان، کارخانه پنبه و چیتسازی بهشهر به بخش جدانشدنی چهره شهر تبدیل شدند و با رشد بیکاری هر روز به تعدادشان اضافه شد.
انگار قرنها تاریخ، انگار نعمت بیدریغ خدا از این همه زیبایی هم نتوانسته است سیمای پیر و زمختش را تغییر دهد. اما چه بر سر شهر آمده؟ شهری که روزی اشرفالبلاد نام داشت. انگار دیوارهای خیابانها هم طی 20 سال اخیر فقط به اندازه بساط دستفروشها عقب رفتهاند. شهر همان است که بود. کهنه و کدر و سالخوردهتر.
آمار بالای بیکاری بهشهر
علی محمد شاعری، نماینده بهشهر در مجلس شورای اسلامی، معتقد است این شهرستان بالاترین نرخ بیکاری و مهاجرت در مازنداران را دارد و این موضوع سالهاست مطرح میشود. آخرین نرخ بیکاری اعلام شده این شهرستان مربوط به سال 90 است که بر اساس آن نرخ بیکاری بهشهر 37/17 درصد بوده. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری فصل تابستان مازندران هم 10 درصد اعلام شده است و نماینده بهشهر، نرخ بیکاری این شهرستان را حدود 2 برابر سایر مناطق مازندران عنوان میکند.
رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت بهشهر در این باره به همشهری میگوید: در بهشهر، فرسودگی ماشینها و تجهیزات صنعتی، سوءمدیریت و اظهار نظر و مداخله غیرمسئولانه برخی مسئولان موجب شده است نتوانیم استفاده مناسبی از صنعت و تولید کنیم. اسماعیل هادینژاد میافزاید: از سوی دیگر، حساسیتهای محیط زیستی بالا و قوانین ضد و نقیض، جذب سرمایهگذار را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. نوسان ارز و فراهم نبودن زیرساختهای شهرکهای صنعتی هم از سایر عواملی است که دست به دست هم داده تا واحدهای تولیدی ما تولید و صادراتمحور نباشند و به همین دلیل به کاهش نرخ بیکاری کمک نکنند.
خبری از احیای چیتسازی نیست
نگرانیها درباره نرخ بالای بیکاری در بهشهر درشرایطی مطرح میشود که کمتر از 2 دهه پیش، صنایع مادر این شهر را سرپا نگه داشته بودند؛ صنایعی که امروز از بزرگترین آنها، حتی نشانی نمانده است. کارخانه پنبه، کارخانه چیتسازی و همچنین کارخانه روغنکشی بهپاک که یا تعطیل شدند یا با بخش محدودی از ظرفیت خود کار میکنند نمونهای از این صنایع هستند. با وجود اینکه در سالهای گذشته مسئولان بارها از احیای دوباره و جانمایی برای راهاندازی کارخانه چیت بهشهر خبر داده بود، اما این موضوع هیچ وقت رنگ واقعیت حتی در حد یک کلنگزنی به خود نگرفت. حالا رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت بهشهر میگوید: کارخانه چیتسازی، برای خود قدرتی در تولید و اشتغال بود که پس از خصوصیسازی با تعطیلی مواجه شد. همه کارهای واگذاری و تملک آن انجام شده و تا امروز، هیچ ایده و برنامهای برای احیای دوباره کارخانه در دستور کار نیست. اسماعیل هادینژاد درباره کارخانه بهپاک اما خبرهای خوبی دارد و توضیح میدهد: این کارخانه فعال است. خوشبختانه بازار فروش و مواد اولیه آن فراهم است و با ظرفیت خوبی کار میکند و طی چند ماه گذشته توانسته بر تعداد نیروهای خود بیفزاید. طی چند ماه گذشته حدود 20 نفر به نیروهای این کارخانه اضافه شده است. هرچند هادینژاد از فعالیت خوب کارخانههای بهپاک، اکریلتاپ و 2 واحد آجر و سفال مروارید و کلت و پرتودانه خزر یاد میکند که با بیش از 100 نیرو کار فعالیت میکنند، آمار اداره صنعت، معدن و تجارت بهشهر نشان میدهد از 112 واحد صنعتی کوچک و بزرگ دارای پروانه بهرهبرداری شهرستان فقط 73 واحد فعال و نیمهفعال وجود دارد.
داشتههای بیاستفاده
اما بهشهر و داشتههایش هیچگاه محدود به صنایع نبوده است. شهر در جلگهای چنان حاصلخیز، تاریخی و زیبا بنا شده است که میراث تاریخ و طبیعتش به نظر بزرگترین ثروت و داراییاشاست؛ ثروتی که در فراموشخانه مدیریت این شهر خاک میخورد.
در غرب این شهر، کوشک زیبای صفیآباد قرار دارد که با وجود تاکید امام جمعه فقید بهشهر، آیتالله صابر جباری، هیچوقت روی شهروندان را ندیده است. شرق شهر هم جنگلهای زیبا و بقایای کاخ عباسآباد قرار دارد که این روزها با ساختوسازهای بیرویه و فروش زمینهایی از اراضی ملی، کارت زرد یونسکو را به جای اعتبار بینالمللی گرفته است. غارهای هوتو و کمربند که به بهشت انسانشناسی جهان شهرهاند هم در پاییندست تپهها و آن سوتر، سایت موزه گوهرتپه، محوطهای با تاریخ پارینه سنگی، تالاب بینالمللی میانکاله همه داشتههای بهشهر از مواهبی تاریخی و طبیعی است. با این همه نه این داراییها، نه سهیم بودنش در جنگلهای بکر هیرکانی در شمال کشور، تکانی به اقتصاد آن از منظر گردشگری هم نداده است. اگر چه بر اساس اعلام اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بهشهر، امسال این شهر، سال را با رشد 2 برابری اقامت گردشگران آغاز کرده است و 14 هزار نفر در نوروزی که گذشت در آن اقامت داشتند، اما 14 هزار نفر به ازای یک شهرستان آن هم در مقایسه با عدد 30 میلیون نفری مسافران و گردشگران در مازندران و برای مدت یک سال، بار دیگر زبان اعتراض نماینده این شهر را گشود. علی محمد شاعری به همشهری میگوید: سالانه 30 میلیون گردشگر به مازندران وارد میشوند، اما شرق مازندران باوجود ظرفیت بالای جاذبههای گردشگری و طبیعی و آثار تاریخی و با وجود نرخ بالای بیکاری و اقتصاد کساد، سهم بسیار اندکی از گردشگر دارد. اداره گردشگری باید بسته توسعه گردشگری شرق مازندران را تهیه کند. با این همه رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بهشهر، مدیری که البته تازه بر این کرسی نشسته است، همچون فرماندار با همشهری گفتوگو نمیکند.
پیشنهاد برای سرمایهگذاری
اما علی شکوهی، عضو شورای شهر بهشهر، معتقد است همه عقبماندگی این شهر به این دلیل است که در هیچ حوزهای نه سند چشمانداز دارد و نه عزم مدیران برای توسعهاش استوار است. او با بیان اینکه پیشنهاد تدوین سند گردشگری شهر در شورا مطرح شده است، میافزاید: این طرح متاسفانه هیچ وقت به نتیجه نرسید. پیشنهاد و حتی برنامهریزیها برای تدوین سند جامع توسعه عمرانی شهر هم در دستور کار شورا قرار گرفت، اما شهرداری از آن سرباز زد و تا امروز محقق نشده است. بهشهر زخمی و ورشکسته است. نه برنامه درستی برای توسعه آن وجود دارد و نه عزم و اراده قوی. او درباره نبود سرمایهگذاری در این شهر در بخشهای گردشگری، اقتصادی و حتی شهری تصریح میکند: نه تنها که هیچ کدام از توانهای اقتصادی شهر به نفع مردم استفاده نمیشود، بلکه با ساختوسازهای بیضابطه، میراث طبیعی و تاریخی این شهر هم در حال از بین رفتن است. شکوهی معتقد است برای حل مشکل بیکاری این شهر باید سرمایههای کوچک اجتماعی و اقتصادی را تجمیع کرد. ممکن است برای بسیاری از مردم امکان راهاندازی شغل وجود نداشته باشد، اما بیگمان اندک سرمایههای اقتصادی در کنار هم، برای شهری که 45 هزار خانوار دارد، میتواند عدد قابل اعتنایی باشد.
چشم امید بهشهر
به نظر میرسد مدیران و مسئولان بهشهر هم میدانند توسعه شهر مانند یک کلاف سر درگم است و راهها تا امروز به بیراهه رسیده. با این همه هنوز اینجا بهشهر است. شهری مملو از بیکار. شهری در هم ریخته و شلوغ. هزاران سال تاریخ برایش هیچ نداشته. دشت دلفریب شرق مازندران هنوز اما نفس میکشد. چشم امیدش انگار به کارخانه بهپاکش مانده و آن چنارهای کهن و طبیعتی تاریخی که هر روز بیش از پیش به فراموشی میرود.