• سه شنبه 1 خرداد 1403
  • الثُّلاثَاء 13 ذی القعده 1445
  • 2024 May 21
دو شنبه 3 دی 1397
کد مطلب : 42030
+
-

ریزنویس

خبرهایی از سال63 که کمتر ممکن است یادتان باشد

محمدتقی حاجی‌موسی

بلیت درجه یک -   اگر شما در سال63، 9هزارتومان در جیبتان پول داشتید می‌توانستید هزار بار به سینما بروید و فیلم تماشا کنید. با همین پول اما در حاضر یک فیلم را هم به زور می‌توان تماشا کرد و این نشان می‌دهد فیلم و سینمای ما چقدر پیشرفت کرده و از حالت دوزاری به شرایطی که الان دارد رسیده. لذا از همه مسئولان کشور در حوزه فرهنگ تشکر می‌کنیم.

داداش اشتباه زدی! - جماعت شرور، عقل درست و حسابی ندارد و وقتی تصمیمی می‌گیرد به جوانبش فکر نمی‌کند. مثال بارز این بی‌عقلی را می‌توان در حمله 3شرور به انبار مواد‌مخدر پلیس دید. 3جوان گولاخ که از بی‌موادی خسته شده بودند و حوصله نداشتند تا مرز بروند و از اشرار آنجا مواد بخرند تصمیم گرفتند به جای این همه راه، بروند انبار مواد مکشوفه پلیس را خالی کنند. لذا با چاقو به مأموران انبار حمله کردند لکن نمی‌دانستند مأموران اسلحه گرم دارند و همه آنها را با تیر می‌زنند. این نادانی با شلیک 3تیر و بازداشت هر 3 نفر در نطفه خفه شد و پس از آن اشرار فهمیدند به جای خالی کردن انبار پلیس باید به فکر مسافرت باشند.

بزن بغل! - یکی دیگر از مشکلات ازلی، ابدی در کشور ما مسئله پساتصادف است؛ یعنی وقتی تصادفی بین دو یا چند خودرو رخ‌می‌دهد، رانندگان آنها ترجیح می‌دهند دست به صحنه تصادف نزنند و انگار که از تابلوی مونالیزا حفاظت کنند، مراقب هستند کسی نزدیک آن هم نشود. این غیرت بیش از حد معمولا منجر به ترافیک‌های طولانی و نثار درود به ارواح مشعشع رفتگان این دوستان از سوی سایر شهروندان می‌شود که خب خیلی هم برایشان مهم نیست. مأموران خدوم راهنمایی و رانندگی اما از همان 40سال پیش در جراید اعلام می‌کردند که بعد از تصادف سد معبر نکنید و اگر بکنید 200تومان جریمه می‌شوید. با وجود این، هنوز که هنوز است هیچ‌کس این قانون را جدی نمی‌گیرد که نمی‌گیرد!

تهران در شوک-   با وجود اینکه مردم بعد از انقلاب روحیه قوی‌تری پیدا کرده بودند اما در بعضی مناطق هنوز روحیه سوسولی وجود داشته و بیرون آمدن یک مار از میان کاهوهای خریداری شده، ساکنان شهرک پرواز در صادقیه را در «اضطراب فرو برد». بعد از این اتفاق همه جیغ و داد می‌کنند و مار گیج شده جایی پنهان می‌شود که تا‌کنون هم بیرون نیامده و معلوم نیست سرنوشتش چه شده.

نه به مرغ خارجی- در تاریخ آمده که اوایل قرن بیستم، بیماری نیوکاسل باعث مرگ اکثر ماکیان ایرانی شد و آن وقت انگلیسی‌های نامرد مرغ و خروس‌های خودشان را آوردند و به ما قالب کردند. بعد از انقلاب اما ایده‌ای مطرح شد تا پرورش ماکیان ایرانی دوباره در دستور کار قرار بگیرد و از روستاها، جوجه بیاورند و بدهند مردم بزرگ کنند. در این طرح پیشنهاد شده بود هر خانواده ایرانی 2یا 3 جوجه را پرورش دهد تا بعد از مدتی عده آنها زیاد شود که از سرنوشت این طرح هم خبری در دسترس نیست.

بچه‌ها نگاه می‌کنند- آغاز فصل پاییز و بازگشایی مدارس یکی از معضلات همیشگی برای راهنمایی‌و‌رانندگی بوده و آن سال هم یک روز قبل از بازگشایی مدارس رئیس راهنمایی و رانندگی تهران مصاحبه کرده و گفته مردم رعایت کنند وگرنه ما جریمه‌شان می‌کنیم و امسال نسبت به سال قبل این‌قدر بیشتر جریمه کرده‌ایم و این حرف‌ها. بخش مهم حرف‌های جناب سرهنگ ولی درباره نحوه رانندگی و رفتار بزرگ‌ترها، جلوی چشم بچه‌هاست و از والدین، مربی‌ها و رانندگان خواسته یک جوری رفتار نکنند که بچه‌ها با دیدن آنها کارهای بد یاد بگیرند. متأسفانه این دوستان نسبت به این توصیه کوتاهی کردند و دهه شصتی‌ها کلی کار بد (در زمینه رانندگی و ماشین‌سواری) یاد گرفتند.

گزارش یک جشن - زمان جنگ، امکانات کم بوده و ساخت‌وساز از آن هم کمتر. عدم‌ساخت‌وساز یعنی اینکه به ازای هر وزیر و مدیر و مسئول، یک افتتاح وجود نداشته و این عزیزان باید می‌نشستند گوشه دفترشان و کلی چشم می‌مالیدند تا یک جایی را برای افتتاح و انجام عمل زیبای بریدن روبان توسط قیچی پیدا کنند. به همین دلیل وقتی قرار شد یک داروخانه شبانه‌روزی در جنوب تهران، حوالی میدان شوش، افتتاح شود، شخص وزیر بهداشت، معاون، مدیرعامل بهداری استان و 8، 7 تا مسئول دیگر دور هم جمع شدند و این پروژه افسانه‌ای را افتتاح کردند؛ داروخانه‌ای منحصر به فرد که نمونه‌اش حتی در مریخ هم نبوده و الان جزو آثار ملی به شمار می‌رود.

جنبه داشته باشید - خود ما همین چند روز پیش یک خودروی 300میلیونی با کروز کنترل و صندلی برقی و سایر آپشن‌ها و البته سان روف دیدیم که تویش پر از کارتن و جنس و مانکن نیم‌تنه بود و این نشان می‌دهد اگر مسئولان به رانندگان رو بدهند، همه خودروهای شخصی از حالت فعلی تغییر کاربری می‌دهند و تبدیل به وانت می‌شوند. این بی‌جنبگی در سال‌های دور هم وجود داشته و مأموران راهنمایی‌و‌رانندگی از حمل‌ونقل برنج توسط خودروهای شخصی و اتوبوس‌ها جلوگیری می‌کردند. چون می‌دانستند هر مجوزی یعنی یک شالیزار سیار در جاده‌ها. سال63 اما بالاخره مجوز حمل برنج از گیلان با خودروی شخصی و اتوبوس صادر شد اما در آن قید شد مقدار باید متعارف باشد؛ یعنی یک ژیان نمی‌تواند 3تن برنج بار بزند هر چند عملا این کار را می‌کردند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید