عیسی محمدی
انقلاب که پیروز شد، البته با خودش باورها و تفکرات خاصی را آورد و باورها و تفکرات خاصی را در هم ریخت. یکی از مفاهیمی که تأکید زیادی روی آن میشد، نفی مصرفزدگی و توجه به عدالت اجتماعی و عدالت عمومی بود. به همین نسبت بود که بخشی از برخوردها با مظاهر مصرفگرایی و مصرفزدگی نیز اتفاق میافتاد. بخشی از جاهایی که میشد این مصرفگرایی را مشاهده کرد یا با آن مقابلهای داشت، جاهایی بود که خواربار و اقلام ضروری مردم در آنها به فروش میرسید.
ضرورت زمانه
کسانی که درگیر خرید اقلام ضروری در دهه 60 بودند و حتی متولدین دهه50 که آن روزها کمکم داشتند از آب و گل درمیآمدند، صفها و کوپنها و فروش سهمیهای را یادشان هست. بخشی از ماجرای سهمیهبندیشدن اقلام ضروری، البته به واسطه ضرورت زمانه و جنگ و مشکلات اقتصادی آن زمان بود اما بخشی دیگر نیز به همین مباحث عدالتمحورانه بازمیگشت.
حتی اسمش هم بهمعنای مصرفزدگی بود
جالب است که در دهه60 و در سالی مثل 1362شمسی، هنوز واژه سوپرمارکت هم باب نشده بود و خود این واژه، به نوعی نشانی از غربزدگی، مصرفزدگی ، مصرفگرایی و زندگی مرفهانه دانسته میشد. حتی در بخشی از گزارشهای رسانههای آن روزگار، سوپرمارکتها را بقالیهایی بزرگ و لوکس و گرم و روشن میدانستند که عنوان دهانپرکن و وارداتی «سوپرمارکت» را یدک میکشیدند!
این بالاشهریهای مرفه!
البته با وجود اینکه بیشتر اقلام ضروری، سهمیهبندی شده بودند، ولی دسترسی به آنها سختی چندانی نداشت. صف و صفایستادن در آن سال، یک امر طبیعی و بخشی از زندگی روزمره محسوب میشد و مثل روزگار ما نبود که موضوعی عجیب و غیرطبیعی تلقی شود. در گزارشی که روزنامه اطلاعات در بهمنماه 62منتشر کرده بود، سوپرمارکت را جایی در خدمت مصرفزدگان مرفه شمال شهری دانسته بود. البته آن روزگار هنوز تهران مثل این روزها نشده بود و فاصله شمال و جنوب، فاصلهای جغرافیایی و البته کاملاً طبقاتی محسوب میشد. بعدها و از دهه70 به بعد بود که به واسطه احداث بزرگراهها و رسیدگی بیشتر به جنوب شهر و... این فاصله کمرنگتر شد. وگرنه در همان سال 62، وقتی صحبت از بالاشهریها میشد، عموماً اقشار مرفه جامعه مدنظر بودند. به همین دلیل گزارشنویسان روزنامه اطلاعات، وقتی که میخواستند سراغی از سوپرمارکتها بگیرند، به بالاشهر و زعفرانیه و امثالهم سر میزدند.
ارزانی همان مرفهان بیدرد
در این گزارش منتشرشده که سند جالبی از وضعیت اجتماعی سال 62تلقی میشود، سوپرمارکتها جایی بودند که بیشتر اجناس و البته جنسهای وارداتی، در آنها یافت میشد و افرادی که دستشان به دهانشان میرسید، به این مراکز مراجعه میکردند تا خریدشان را انجام بدهند؛ به این دلیل ساده که حوصله توی صفایستادن نداشتند. در عوض کسانی که در بقالیهای خیابان شوش و جنوب شهر برای خرید اقلام ضروری میآمدند، از طبقات پایین جامعه و طبقات کارگری و... بودند. سوپرمارکتداران شمالشهر، گوشت را 92تومان خریده و 100تومان میفروختند؛ هرچند گزارشنویسان مشتریانی را دیده بودند که حتی گوشت را تا 120تومان هم میخریدند، چرا که حوصله توی صف ایستادن نداشتند! مشتریان بقالیهای جنوب شهر، به گزارشنویسان اطلاعات گفتهاند که چیزهایی درباره سوپرمارکتها شنیدهاند، ولی داخلش نرفتهاند و این مراکز خرید را ارزانی کسانی میدانند که موقع خرید کاری به قیمتها ندارند!
یکشنبه 2 دی 1397
کد مطلب :
41916
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ByJJ
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved