خشم ملت از قیمتمیوه
در سال1362 هر کسی از عهده خرید میوههای مرغوب برنمیآمد
نیلوفر جلالی
مردم زیر بار گرانیها شانه خم کردهاند. سال 1362است؛ در بحبوحه جنگ. و حالا تصور کن که عید هم باشد. مردم کمدرآمد زیربار گرانی و تورم مستاصل شدهاند. روزنامه اطلاعات در تاریخ 7فروردین 1362مینویسد: «قیمت میوهها نه فقط ناعادلانه که در پارهای موارد سرسامآور و خشمبرانگیز است. کدام خانواده مستضعفی را میتوانیم سراغ بگیریم که از عهده خرید نارنگی مرغوب کیلویی60تا 85تومانی برآید و پرتقال خوب(!) را با بهای هر کیلوگرم 30تومان خریداری کند؟». البته علت گرانشدن میوه، کمبود آن نیست. یک بارفروش در میدان میوه و ترهبار به خبرنگار روزنامه میگوید: «به لطف پروردگار امسال از نظر تولید میوه سال پربرکتی بوده است و میوه بسیار زیاد است». بنا به گفته آن بارفروش در سال 62 عدهای دست به احتکار میوههای خود در سردخانهها زدهاند تا بعدا گرانتر بفروشند. قصه، همان قصه آشنایی است که امروز در سال97هم با گذشت 35سال ادامه دارد.
اتیکت قیمت
گزارشگر روزنامه اطلاعات به میوهفروشیها سر میزند. در آن سال، بازارروز خیابان وحدتاسلامی یکی از بهترین مناطق برای درآوردن قیمت میوههاست. قیمتها چنگی به دل گزارشگر نمیزند؛ «قیمت سیب باکیفیت متوسط در خیابان وحدت اسلامی (شاپور سابق) کیلویی 18تومان است و در بهجتآباد 14تومان. همان سیب در بازار میوه و ترهبار تهران کیلویی 15تومان است.» قیمتها را از روی اتیکتها یادداشت میکند و ناگهان کسی نزدیکشان میشود و میگوید: «به مجرد اینکه میوهفروشها متوجه حضور شما شدند، اتیکتها را عوض کردند و قیمتها را تغییر دادند». دوربین عکاسی آنها را لو داده است. با این حال قیمتها همچنان تورمی هستند.
میوه مخصوص برای مشتریان مخصوص
اتفاقی جالبتر میافتد. زنی از تاکسیتلفنی پیاده میشود که معلوم است از قسمتهای لژ شهر تهران به بهجتآباد آمده است. او وارد میوهفروشی میشود. جلوی دخل میایستد و میوهفروش از پشت دستگاه، میوهای در میآورد که به گفته گزارشگر روزنامه اطلاعات «بهترین نارنگی موجود تهران» است. خانم به هیچوجه حاضر نمیشود قیمت میوه را به گزارشگر بگوید و میگوید اطلاعی از قیمتها ندارد و شوهرش بعداً با میوهفروش حساب میکند. معلوم میشود خردهفروشان 2 نوع میوه عرضه میکنند، مرغوبش را به مشتریان خاص میدهند و نامرغوبش را به قیمت گزاف به مردم عادی.
دلالها و واسطهها اصلیترین عامل گرانی میوهها در سال 1362 هستند. آنها با علم به ناتوانی مالی باغداران، محصولات تولیدی آنها را از ماهها پیش از فصل برداشت، پیشخرید و پس از تحویل، در انتظار مناسبترین و سودآورترین فصل توزیع، در سردخانهها انبار میکنند. بدیهی است که میوهها تا بهدست مصرفکننده واقعی برسند، چندین بار از دستی به دستی میگردند و بر قیمت آنها افزوده میشود.
از سر جالیز تا دست مردم
از آن طرف، خبرنگار روزنامه در تنکابن، گفتههای یکی از باغداران را نقل میکند؛ «اغلب موقعی که محصولات کشاورزی به گل نشسته یا بهعبارت دیگر شکوفه کرده است، واسطهها از راه میرسند و با علم به اینکه در این موقع از سال باغدار از هر فصل دیگری بیشتر نیازمند پول است مرکبات او را از قرار هر کیلو 3تا 4تومان پیشخرید میکنند؛ در نتیجه به ارزانترین قیمت ممکن میخرند و به گرانترین قیمتها بهدست مصرفکننده میرسانند.» میوهای که با قیمت هر کیلو کمتر از 5تومان سر جالیز خریده میشود، با قیمت 35تومان بهدست مردم میرسد.
در گزارش روز 9فروردین 1362یعنی 2روز بعد از گزارش قبلی، روزنامه اطلاعات دوباره دنباله همان موضوع را میگیرد. این بار باغداران، گرانی میوهها را گردن واسطهها میاندازند. میداندارها میگویند گرانی را پشت دروازههای ترهبار جستوجو کنید. دستفروشان و دکاندارها هم میگویند ما ضرر میدهیم و تورم ما را هم در خود غرق کرده است.
کسی چه میداند؟ شاید آن موقع در سال 62 نخستین باری بوده که کسی در روزنامهای از واسطههای بازار میوه و ترهبار حرف زده است. شاید هم روزنامهها از 50سال قبل از آن، درباره واسطهها مینوشتهاند. احتمال قویتر همین است؛ همانطور که امروز و 35سال بعد، هنوز درباره آن مینویسند. کسی چه میداند؟ شاید تا 50سال دیگر هم بنویسند و این درد بیدرمان، دوا نشود.