گفتوگو با اولین مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی
سوء مدیریت بیش از انقراض، یوزها را تهدید میکند
اسدالله افلاکی/دبیر گروه زیست بوم
یوزها همچنان در صدر مسافران قطار انقراض حیات وحش ایران قرار دارند. 40تا 60قلاده یوز، همه جمعیت یوزهای آسیایی در سراسر جهان است که هماکنون در طبیعت ایران با معضلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. تلفات جادهای یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده این گونه زیبای نادر حیات وحش کشور است.
مردادماه امسال بود که عباسعلی دامنگیر، مدیرکل محیطزیست استان سمنان از ایمنسازی کریدور عبور یوزها و احداث تونل سبز برای عبور حیوانات وحشی و خرید سامانههای عرفی دامداران در پارک ملی توران خبر داد و گفت: این اقدامات با هدف ارتقای حفاظت از یوزها انجام شده و همزمان گشت و کنترل در منطقه تشدید شده است. آب و علوفه طعمههای یوز یعنی قوچ ومیش هم در منطقه تامین شده تا امنیت و حفاظت از یوزهای موجود در منطقه توران بیش از پیش تامین شود؛ یوزهایی که دامنگیر تعدادشان را 30قلاده اعلام کرده است. البته که این آمار بابررسی دوربینهای تلهای ثبت شده و از همین رو چندان هم قطعی نیست.
جادهای که مدیرکل استان سمنان به آن اشاره کرده همان جاده ترانزیتی مشهد است که از حاشیه مرز شمالی منطقه حفاظتشده توران -یکی از مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی- میگذرد و تاکنون یوزهای بسیاری در این جاده در محدوده میاندشت-عباسآباد براثر تصادفات جادهای تلف شدهاند؛ اما با گذشت بیش از 4ماه از این اظهارات هنوز ایمنسازی جاده که قرار بود با فنسکشی و ایجاد زیرگذر سبز برای عبور بدون حادثه یوزها وسایر حیوانات انجام شود به سرانجام نرسیده است.
حالا گاه و بیگاه خبرهایی مبنی بر وخیمتر شدن وضعیت یوزها، نگرانی دوستداران حیات وحش بهویژه علاقهمندان به یوز آسیایی را دو چندان میکند. علیرضا جورابچیان، نخستین مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که 35سال خدمت در سازمان حفاظت محیطزیست را در پیشینه کاری خود دارد و سالها در حوزه حفاظت از یوز فعالیت کرده است در گفتوگو با همشهری نخست به عوامل تهدیدکننده یوزها اشاره میکند و میگوید: مهمترین عوامل تهدیدکننده یوزها ناایمن بودن حاشیه زیستگاهها برای عبور یوزها، تصادفات جادهای و نیز اشغال زیستگاهها توسط دامداران و سگهای گله است. البته به این عوامل باید شکار طعمههای یوز توسط شکارچیان، معدنکاوی و جاده کشی را هم اضافه کرد.
جورابچیان میافزاید: اما آنچه امروز باعث نگرانی است ضعف و بهعبارت دیگر سوء مدیریت است که دامن سازمان حفاظت محیطزیست را گرفته است. او در توضیح این مطلب میگوید: معاونت طبیعی وتنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست قلب این سازمان است، در واقع سازمان محیطزیست با محیط طبیعی زنده است چون فلسفه تاسیس سازمان حفاظت محیطزیست نه در ایران که در همه کشورها، حفاظت حیات وحش است و بهخاطر حفاظت از حیات وحش این سازمان راهاندازی شده است؛ منتها الان شرایط این بخش سازمان بهگونهای است که باعث ضعف در حفاظت از حیات وحش شده و به تبع این وضعیت، شرایط یوزها هم نگران کنندهتر شده است.
یوزها؛ از انقراض تا جهانی شدن
جورابچیان به پیشینه حفاظت از یوزها در کشور اشاره میکند و میگوید: در دهه70 هیچ گزارشی مبنی بر وجود یوز در کشور وجود نداشت و تقریبا همه بر این باور بودند که یوز در ایران منقرض شده است، تنها یک یوز به نام ماریتا در اسارت وجود داشت. او گفت: سال76 پیتر جکسون، رئیس گروه گربهسانان اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (ای یو سی ان) به ایران آمد و با بررسی زیستگاههای یوز، اعلام کرد که به جز رد پای یک روباه چیزی در زیستگاهها ندیدم. او تأکید کرد: تنها یوز آسیایی در ایران همان ماریتاست که در اسارت نگهداری میشود. این گزارش همان زمان در کتنیوز هم منتشر شد. جورابچیان که سال76 با حکم رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست مسئول بررسی و پایش زیستگاههای کشور برای روشن شدن وضعیت یوز میشود، میگوید که از آن موقع (سال 76) که این مسئولیت را برعهده گرفتم 4سال با راننده و با کمک اهالی روستاها، تمام زیستگاهها را پایش کردم و سرانجام سال79 موفق به فیلمبرداری از 7قلاده یوز در منطقه حفاظت شده نایبندان طبس شدم. انتشار این خبر همراه با تصاویر آن در ایران و جهان سبب شد تا پیتر جکسون هم به دعوت ما به ایران بیاید و ضمن بازدید از زیستگاهها متقاعد به حضور یوزها در ایران شد. در پی این اتفاق، پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سال80 به تصویب رسید. جالب است بدانید سند پروژه حفاظت از یوز درست روز 11سپتامبر 2001و همزمان با حمله به برجهای دوقلوی آمریکا، در سازمان حفاظت محیطزیست به امضای رئیس سازمان و نماینده سازمان ملل رسید.
توجه ویژه به یوزها؛ عامل موفقیت در حفاظت
وی که نخستین مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوز آسیایی است، گفت: در سالهای اول و دوم شروع پروژه یعنی سالهای81 و 82 ما با تصاویر و مستندات موجود توانستیم حضور 40قلاده یوز در ایران را ثابت کنیم. اواخر دهه 80 اما جمعیت یوزها 120قلاده برآورد و همان زمان تصاویری مجزا از حدود 88قلاده یوز در کشور ثبت شد. جورابچیان دلیل افزایش جمعیت یوزها را توجه ویژه مدیران و مسئولان ارشد سازمان حفاظت محیطزیست به این پروژه، نیز برگزاری کارگاههای مستمر آموزشی در روستاهای حاشیه زیستگاههای یوز و تلاش بیوقفه محیطبانان و دستاندرکاران این پروژه عنوان کرد و گفت: این اقدامات از مهمترین عوامل موفقیت پروژه در دهه80 بود. اما از دهه80 با وجود تلاشهای محیطبانان و دستاندرکاران پروژه حفاظت از یوز، کمکم حفاظت فیزیکی زیستگاهها کمرنگ شد و آنطور که باید مسئولان به این پروژه توجه نداشتند.
به آینده یوزها بدبین نیستم
علیرضا جورابچیان که از سال81تا 83 و از سال 85تا90 مدیریت پروژه بینالمللی حفاظت از یوز آسیایی را برعهده داشته است، درباره آینده یوزها گفت: برخلاف برخی که آینده یوزها را مبهم میدانند من به آینده یوزها چندان بدبین نیستم مشروط به اینکه توجه به یوزها همچون گذشته در مدیریت کلان سازمان حفاظت محیطزیست جایی داشته باشد. ما اکنون 3یوز در اسارت داریم ولی هنوز کار جدی درباره تکثیر یوزها انجام نشده است. میگویند کار تکثیر در اسارت دشوار است، این درحالی است که من سال81 ضمن بازدید از 3ایستگاه در آفریقای جنوبی متوجه شدم که در آن زمان در آفریقایجنوبی 650توله یوز در اسارت تولید شده است. جورابچیان میگوید: وقتی سازمان حفاظت محیطزیست از کارشناسان و دستاندرکاران پیشین این پروژه حتی نظرخواهی نمیکند چطور میتوان انتظار داشت وضعیت یوزها بهتر شود. برای نمونه، فاز اول و فاز دوم این پروژه را من نوشتم البته بخش تکمیلی این فاز را دیگران نوشتند. اما الان که دارند فاز سوم پروژه را طراحی میکنند از من و امثال من نظرخواهی نمیکنند در حالیکه ما تنها هدفمان بیهیچ چشمداشتی حفاظت از حیات وحش و یوزآسیایی است. اینها همه ناشی از مدیریت نادرست است. او ضمن ابراز تأسف از وضعیت حیات وحش میگوید: وقتی سازمان حفاظت محیطزیست که مهمترین و اصلیترین متولی حفاظت از حیات وحش کشور است برخلاف همه معیارهای حیات وحش، در خردادماه مجوز شکار صادر میکند دیگر چطور میتوانیم از این سازمان انتظار داشته باشیم که به یوزپلنگ توجه کند.