وقتی پدر خانواده املاکش را به نام پسر بزرگش زد، 2 پسر دیگر او کینه به دل گرفتند تا اینکه پس از مرگ پدرشان نقشهای طراحی کردند تا اموال میلیاردی را تصاحب کنند. به گزارش همشهری، چند روز پیش زنگ خانهای در غرب پایتخت به صدا درآمد و مردی جوان به نام مسعود آیفون را برداشت. او مردی جوان بود که لباسی با فرم خاص پوشیده و میگفت پستچی است و برایش بستهای آورده است. مسعود به مقابل در رفت تا بسته را تحویل بگیرد و وقتی مأمور پست برگهای به او داد تا امضا کند، همزمان آمبولانسی مقابل در خانه توقف کرد و نام مرد جوان را صدا زد. مسعود پس از امضای برگه، بسته پستی را تحویل گرفت و همزمان 3 مرد که لباسهای سفید به تن داشتند از آمبولانس بیرون آمدند و به زور مسعود را سوار بر آمبولانس کردند.
11روز بعد
مسعود مقابل افسر پلیس نشسته بود تا جزئیات نقشهای را که برادرانش برای او کشیده بودند شرح بدهد. او میگفت 11روز در بیمارستان روانی بستری شده و 100میلیون تومان از حسابش پول برداشت کردهاند. وی ادامه داد: آن روز مردان سفیدپوش مرا به زور سوار آمبولانس کردند و میگفتند خانوادهام مدارکی به آنها نشان داده و گفتهاند من بیمار روانی هستم. هرچه به آنها میگفتم که من مشکلی ندارم گوششان به حرفهایم بدهکار نبود. آنها مرا به بیمارستان منتقل کردند و درمانها شروع شد. روز سوم یا چهارم بود که 2 برادرم را در بیمارستان دیدم. خودم را به خواب زدم و حرفهایشان را شنیدم که به پزشک معالج میگفتند من مشکل روحی و روانی حادی دارم و اگر مرخصم کنند کار دست بقیه میدهم. آنجا بود که متوجه شدم همه این نقشهها زیر سر 2 برادرم است. فکر فرار از آنجا را داشتم اما نتوانستم تا اینکه روز یازدهم از غفلت پرستارها استفاده کردم و لباس پزشکی را پوشیدم. سپس بیآنکه کسی متوجه شود با لباس دکتر از بیمارستان فرار کردم و خودم را به پلیس رساندم. وی ادامه داد: در این مدت 100میلیون تومان از حسابم پول برداشت شده است و شنیدهام برادرانم با مدارک جعلی قصد فروش اموالم را داشتهاند.
کینه
با اعلام این شکایت، پروندهای در این خصوص تشکیل شد و با دستور قاضی شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران گروهی از کارآگاهان تحقیقات خود را در اینباره آغاز کردند. بررسیها حکایت از این داشت که پرسنل بیمارستان کارشان قانونی بوده و خانواده مسعود با نشان دادن مدارک به آنها عنوان کردند که برادرشان مشکل روحی داشته است. علاوه بر این در تحقیقات بیشتر مشخص شد که پدر شاکی مدتی قبل فوت شده است اما پیش از مرگ سند 2 خانهاش در شمال تهران را به نام وی (شاکی پرونده) زده است. همین باعث کینه 2 برادر شده و نقشه کشیدند تا با دیوانه نشان دادن وی، اموالش را تصاحب کنند. به این ترتیب 2 برادر دستگیر شدند و اعتراف کردند که با اجیر کردن پستچی قلابی، برگه وکالتنامهای به او دادند تا با پرت کردن حواس برادرشان و امضای او پای برگه، 100میلیون تومان از حسابش پول برداشت کنند. اما درخصوص بستری شدن برادرش عنوان کردند که او مشکل روحی و روانی داشته است. یکی از آنها گفت: مسعود قبل از فوت پدرم از همسرش جدا شد و برای پرداخت مهریه همسرش از ما چند کیلو طلا و تعداد زیادی سکه گرفت. قرار شد خیلی زود بدهیاش را به ما بپردازد اما سر قولش نماند. ما هم برای اینکه به سکه و طلاهایمان برسیم تصمیم گرفتیم یکی از دوستانمان را بهعنوان پستچی به مقابل خانهاش بفرستیم تا با پرت کردن حواسش، وکالتنامهای با امضای او بگیریم. از سوی دیگر برادرم بهخاطر مرگ پدر و طلاق از همسرش دچار مشکل روحی و روانی شده بود و ما هم میخواستیم او را در بیمارستان بستری کنیم تا تحت درمان قرار بگیرد و کارمان قانونی بود.
درحالی 2 برادر چنین ادعایی را مطرح کردند که تحقیقات نشان میدهد آنها پس از بستری کردن برادرشان قصد داشتند 2 خانهای را که پدرشان به نام او زده بود با مدارک جعلی تصاحب کنند اما با فرار وی از بیمارستان در اجرای نقشهشان موفق نشدند. هماکنون 2 برادر بازداشت شدهاند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
دیوانه نشان دادن برادر برای تصاحب اموال میلیاردی
در همینه زمینه :