برزخ مرتضی در زمستان
مرتضی تبریزی بازیکنی بود که استقلالیها از چند سال پیش مترصد جذب او بودند. مدام گفته میشد تبریزی در آستانه حضور در جمع آبیپوشان است و مثلا از لایک او زیر پست کاوه رضایی نتیجهگیریهای فلسفی انجام میشد. سرانجام ابتدای فصل جاری این اتفاق رخ داد و در ازای مبلغی حدود یکونیم میلیارد تومان بابت رضایتنامه، تبریزی به استقلال پیوست. با وجود این او طی این چندماه نتوانسته دوران موفقیتآمیزش در ذوبآهن را تکرار کند. تبریزی در نیمفصل اول تنها یکبار موفق به گلزنی شده و از نظر میانگین امتیازی برنامه نود، یازدهمین بازیکن این فصل آبیها به شمار میآمده است. همین آمار و عملکرد هم بود که باعث شد وینفرد شفر در هفتههای پایانی نیمفصل قید استفاده از تبریزی در فهرست اصلی را بزند و او را روی نیمکت ذخیرهها کنار دست خودش بنشاند. اخیرا تبریزی موقع تعویض حتی دل و دماغ حضور در زمین را هم ندارد و همزمان شایعاتی هم در مورد بازگشت او به ذوبآهن سر زبانها افتاده است. شاید حتی بدبینترین هواداران استقلال هم تصور نمیکردند او اینقدر ناامیدکننده ظاهر شود و حالا باید دید سرنوشت این بازیکن در ادامه راه چه خواهد شد.
مسئله اینجاست که خریدهای جدید و زمستانی استقلال، هم میتوانند برای تبریزی فرصت محسوب شوند و هم تهدید. هماکنون سرور جپاروف یکی از گزینههای جدی پیوستن به استقلال است؛ هافبک خلاقی که فقدان او در لیگ هجدهم مهاجمان را آزار داد و جای خالی پاسهای کلیدیاش هرگز پر نشد. تبریزی 9بازی فیکس بود و شاید اگر در این مدت یکی مثل جپاروف پشت سر او حضور داشت، آمارش بهمراتب بهتر میشد. به این ترتیب شاید چنین انتقالی بهکار تبریزی بیاید. در نقطه مقابل اما حرف از حضور ابراهیم توره در استقلال است. توره، مهاجم خوبی است که اواخر دهه 80 دوران موفقی را در پرسپولیس و سپاهان پشتسر گذاشت و بعد در لیگ فرانسه به یک ستاره غیرمنتظره تبدیل شد. حالا اگر توره در 33سالگی همان چالاکی سابق را حفظ کرده باشد، میتواند به درد استقلال بخورد و البته که در این صورت جای تبریزی تنگتر از قبل خواهد شد. در هر صورت توره برخلاف الحاجی گرو، بازیکنی نیست که بهصورت تضمینی روی نیمکت بنشیند و صدایش هم در نیاید. همچنین فراموش نکنیم در نیمفصل دوم مرتضی آقاخان و محسن کریمی هم شرایط بازی را پیدا میکنند؛ آنچه برزخ تبریزی را پیچیدهتر میکند.