کشف یک استعداد المپیکی؛ 55میلیارد تومان!
لیلی خرسند
اولین دوره المپیاد استعدادهای برتر ورزشی همین چند روز پیش به پایان رسید. 460هزار دختر و پسر درگیر این المپیاد بودند، نزدیک به 22میلیارد تومان برایشان هزینه شد و قرار است 2500نفر از آنها که شناسایی شدهاند، سرمایههای آینده ورزش ایران باشند. این بار هم مثل دیگر المپیادها، هدف درگیرکردن همه ایرانیان با ورزش بود؛ اینکه از بین کسانی که دسترسی راحتی به امکانات ورزشی ندارند استعدادها را کشف و وارد ورزش کنند و به حد قهرمانی برسانند. این المپیاد هر چند پیشوند نخستین دوره را یدک میکشید اما نخستین المپیادی نبود که این اهداف را دنبال میکرد. 11سال قبل در دوره ریاست محمد علیآبادی بر سازمان تربیت بدنی وقت هم طرح برگزاری المپیاد ایرانیان داده شد و از سال86، 3 دوره این المپیاد برگزار شد. مسئولان ورزش که حتی حمایتها و تشویقهای رئیسجمهور وقت، محمود احمدینژاد را داشتند، میگفتند نگاهشان به المپیکهاست؛ اینکه استعدادها را در این المپیادها بشناسند و برای المپیکهای لندن، ریودوژانیرو و حتی توکیو روی آنها سرمایهگذاری کنند. همین الان هم کسانی که نخستین دوره المپیاد ایرانی را برگزار کردند، مدعیاند از 13مدالی که در بازیهای المپیک لندن بهدست آمد، 6مدال به استعدادهایی تعلق داشته که در نخستین دوره المپیاد ایرانیان کشف شده بودند. اما آیا آمارها و واقعیتها هم این ادعا را تأیید میکند؟
استعدادهایی که در المپیادهای دهه80 کشف شدند، به کجا رسیدند؟ اثری از آنها در تیمهای ملی و باشگاهی هست؟ در وزارت ورزش آماری هست که بگوید چه سرمایهگذاری روی آن استعدادها شد و این هزینهها به سرانجام رسید؟
احمد سعادتمند- مدیرکل دفتر استعدادیابی و توسعه ورزش قهرمانی- میگوید که در دفتر استعدادیابی وزارت ورزش هیچ آماری نیست؛ «خیلی از استعدادهایی که در آن دوره شرکت کردند، بعدها عضو تیمهای ملی شدند. من خیلی رصد نکردهام که ببینم آنها چه کسانی بودهاند. تحقیق خاصی هم در این زمینه ندیدهام. این پروژهها در سنوات گذشته بوده. الان در دفتر ما هیچ آماری نیست.»
حسن میرزاآقابیک که در 3دوره گذشته دبیر اجرایی المپیاد بوده، در المپیاد استعدادهای برتر هم همین پست را داشت. میرزاآقابیک بعد از نخستین دوره المپیاد ایرانیان گفته بود از 17هزار شرکتکننده، 150استعداد شناخته شدند که 90درصد آنها به تیم ملی رسیدند. میرزاآقابیک حالا بعد از 11 سال در گفتوگو با همشهری هم مدعی است که از 13مدالی که در المپیک لندن بهدست آمد، 6مدال سهم استعدادهایی بود که در المپیاد ایرانیان شناخته شده بودند. با اینکه در المپیاد اول فقط گروه سنی بزرگسالان حضور داشتند و از المپیاد دوم امیدها، جوانان و نوجوانان هم به جمع ورزشکاران اضافه شدند، اما آقابیک اصرار دارد که بگوید در این المپیاد استعدادیابی شده است؛ «6مدال لندن را استعدادهای المپیاد گرفتند. احسان حدادی و چند نفر از کشتیگیران.»
به آقابیک یادآوری میکنیم که حدادی سالها قبلتر قهرمان آسیا شده بود، او میگوید: «در این المپیاد مطرح شد، قبل از آن خیلی شناخته شده نبود». او نمونههای دیگری از استعدادهای کشفشده مثال میزند؛ «سعید عبدولی، ندا شهسواری، شاهین اخلاقپسند، نیما عالمیان و... در رشتههای جدید هم خیلیها را در المپیادها شناسایی کردیم. » شاید در رشتههایی مثل راگبی که خود آقابیک رئیس انجمن است و دیگر رشتههای جدید، نفراتی معرفی شده باشند اما بهنظر میرسد که شناسایی اسامیای که آقابیک ردیف کرده، ربطی به المپیاد نداشته. عبدولی از شاگردان برادران اسفندیاری در اندیمشک است که سال 84در مسابقات کشتی نونهالان در اراک در وزن 58کیلوگرم کشتی گرفت و قهرمان شد. شهسواری از سال 80عضو تیم ملی است، شاهین اخلاقپسند اواخر دهه 70بازی میکرد. عالمیان را هم که همه میدانند، شاگرد پدرش است. نگاه به کارنامه ورزشی مدالآوران ایران در المپیک 2012هم نشان میدهد که هیچیک از آنها محصول استعدادیابی المپیاد ایرانیان نبودهاند. حتی کسانی هم که در المپیک حاضر بودند و مدال نگرفتهاند، از جاهای دیگری غیر از المپیاد ایرانیان به ورزش معرفی شدهاند. در جمع آنها فقط مهلقا جام بزرگی است که گفته است چندماه قبل از المپیاد ایرانیان تیراندازی را آغاز کرده و بعد از این المپیاد به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شده است.
5میلیون دلار برای یک نفر
درباره هزینههایی که برای المپیادها میشود، بحث زیاد است. در این دوره با توجه به بالابودن قیمتها جنجال زیادی بر سر هزینهها نشد، هرچند بعضیها میگویند بودجهای که برای اعزام تیمها درنظر گرفته شده بود به درستی تقسیم نشد و در بعضی از اعزامها ورزشکاران حتی از گرسنگی شکایت داشتند. با این حال این شکایتها در مقایسه با جنجالهایی که سر هزینههای المپیادهای ایرانیان به راه افتاد، ناچیز است. هنوز هم کسی نمیداند که بودجه و هزینه آن المپیادها چقدر بوده. به عقب که برگردید و در خبرگزاریها هم که بگردید، میبینید کسی شفاف درباره این موارد حرفی نزده است. فقط میرزاآقابیک یک جمله درباره هزینه المپیاد دوم دارد؛ اینکه هزینه این المپیاد یک میلیارد و 200میلیون تومان بوده. میرزاآقابیک حالا که 11سال گذشته، درباره هزینههای این 3المپیاد به همشهری میگوید: «برای 3المپیاد 15میلیارد تومان هزینه شد». شاید در مقایسه المپیادهای ایرانیان با المپیاد این دوره، گفته شود که آن المپیادها هم هزینه بالایی نداشتهاند اما باید این میلیاردها را به روز دید. در 3سال 86، 87 و 88دلار در بازار آزاد، بین 900تا 1000تومان قیمت داشته. اگر 5میلیارد تومان سال 86را به دلار تبدیل کنیم، حدود 5میلیون دلار میشود. حالا این 22میلیارد تومان هزینه این المپیاد را هم با دلار 11هزار تومان حساب کنیم، میشود 2میلیون دلار. تفاوت فقط همین 3میلیون دلار نیست. از 22میلیارد تومان نزدیک به 6میلیارد برای سرمایهگذاری روی استعدادها درنظر گرفته شده که هنوز هزینه نشده است. باید دید خروجی این دومیلیون دلار در حد 5میلیون دلار هست؟ بررسیها که نشان میدهد تنها استعداد برجسته از المپیاد ایرانیان سال 86که به ورزش معرفی شده، مهلقا جام بزرگی است. هزینه 5میلیون دلار برای کشف یک استعداد؟ این رقم را به تومان تبدیل کنید، با دلار 11هزار تومانی میشود 55میلیارد تومان.
قهرمانی کشور نه استعدادیابی
حرفهایی که 11سال قبل زده شده بود و وعدههایی که در آن دوره داده بودند امسال هم تکرار شد. اگر در آن المپیادها گفته میشد، ورزش برای همه ایرانیان است، حالا هم احمد سعادتمند- مدیرکل دفتر استعدادیابی و توسعه ورزش قهرمانی و مسئول برگزاری المپیاد- مدعی است در این المپیاد دختران و پسران دور افتادهترین روستاها هم سهم داشتهاند. سعادتمند میگوید: «2500نفری که شناسایی شدهاند، برای المپیک جوانان 2022و المپیک تابستانی 2024آماده میشوند». قرار است که کشور به 4منطقه تقسیم شود و این استعدادها در اردوهای مقطعی زیرنظر مربیان ملی تمرین کنند، به گفته سعادتمند حتی برای آنها مربی خارجی هم استخدام میشود. این استعدادها صاحب پروندههای پزشکی میشوند، برنامه غذایی میگیرند و وزارت ورزش، فدراسیونها، هیأتها و ادارات کل ورزش استانها حمایتشان میکنند، حتی کمیته ملی المپیک هم قرار است نگاه ویژهای به آنها داشته باشد تا در المپیکها مدالآور باشند. همه این برنامهها و صحبتها ایدهآل است اما قابل اجرا هست؟ از بودجه ۲۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی برای این المپیاد، ۱۰میلیارد برای میزبانیها هزینه شده، ۶ میلیارد برای اعزامها. ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان مانده هم برای همین نخبههای شناسایی شده هزینه میشود. آقابیک میگوید که در تحقیقات جهانی برای هر مدال طلای المپیک 12تا 15میلیارد هزینه برآورد شده است با 6میلیارد تومان میشود برای 2500نفر سرمایهگذاری کرد و انتظار مدال داشت؟ سعادتمند میگوید: «میشود نمیخواهیم که بریز و بپاش کنیم».
کارشناسان و مربیان ورزش هیچیک از این المپیادها را استعدادیابی نمیدانند. آنها معتقدند کشف استعداد یعنی کسی را که جذب هیچ رشته ورزشی نشده یا اینکه رشته اشتباهی را انتخاب کرده، شناسایی یا به رشته درست هدایتش کنیم. آنها اسم این المپیادها را مسابقات قهرمانی کشور میدانند؛ مسابقاتی که پیش از این در هر رشته جداگانه برگزار میشد و فدراسیون بانی آن بود و حالا وزارت ورزش یک جا بهصورت المپیاد برگزار میکند. این دوره با توجه به اینکه گروه سنی 12تا 15سال برای المپیاد تعیین شده بود، سعادتمند آن را متفاوت با المپیادهای قبلی و قهرمانی کشور میداند اما قاسم فیروزی از مربیان دوومیدانی با ایراداتی که به برگزاری این المپیاد میگیرد، تأکید میکند که این المپیاد استعدادیابی نبود؛ «قبل از مسابقه پیشبینی میکنند که 2500استعداد را شناسایی کنند. چطور میشود قبل از مسابقه به این عدد رسید؟ شاید 10استعداد شاید 5هزار استعداد شناسایی میشد. مسابقات هر گروه سنی جدا برگزار نشد. دوندهای که 12سال داشت، در همان شهرش حذف شده بود. همه کسانی که به مرحله آخر رسیده بودند، بچههایی بودند که سن بالاتر داشتند. شاید بچه کم سنوسالتر، در سن خودش بهترین بود، اما شانزدهم شده بود. من مسئول شناسایی استعدادها بودم اما چطور میتوانستم نفر شانزدهم را ببینم؟ نگاه همه به نفرات اول است.» فیروزی میگوید که این مسابقات قهرمانی کشور بود؛ «اگر استعدادیابی است چرا مدال توزیع میشود؟ استانها برای قهرمانشدن رقابت داشتند. مسابقهدادن خیلی خوب است، بهخصوص که خیلی وقت است مسابقات قهرمانی کشور برگزار نمیشود اما نمیشود روی این مسابقات استعدادیابی را گذاشت.» سعادتمند حرفهای فیروزی را رد میکند و میگوید که مسابقات در 4گروه سنی برگزار شده؛ «مگر میشود بچه 12ساله با بچه 15ساله مسابقه داده باشد؟» اما آقابیک که دبیر اجرایی بوده میگوید همه در یک گروه سنی دیده شدهاند.
افشین رضاپور از مربیان و کارشناسان بسکتبال هم معتقد است که در ایران استعدادیابی به درستی انجام نمیشود؛ «این مسابقات پارامترهای لازم برای استعدادیابی را ندارند. باید در روستا و شهری که مسابقه برگزار میشود دید مسابقه با چه امکاناتی و چه کیفیتی برگزار شده، زیرساختهای لازم را داشته؟» رضاپور برای تأیید حرفهایش استعدادیابی در فدراسیون بسکتبال را مثال میزند؛ «بسکتبال در 8 منطقه مرکز استعدادیابی، مسئول و نماینده دارد اما تا جایی که من یادم میآید استعدادها یا تصادفی کشف شدهاند یا خودشان ما را پیدا کردهاند. استعدادیابی پروسه و فرایند است نه پروژه. در ایران چرخهای را که باید طی کند، نمیکند. آخرین بار که یک نفر به تیم ملی بسکتبال اضافه شد، 6سال قبل بود که بهنام یخچالی که خودش را معرفی کرد. الان هم نوید رضاییفر است که در لیگ درخشیده. اگر سیستم استعدادیابی درست بود، این مکانیسم جایگزینی بازیکنان تا این حد دیر اتفاق نمیافتاد.»
مـدالآوران لـندن
در این فهرست، مشخص شده تکتک مدالآوران المپیک لندن، چطور وارد ورزش شدهاند:
مدال طلا
حمید سوریان: کشتی فرنگی وزن 55کیلوگرم؛ سال 2005 قهرمان جهان شد. (2سال قبل از برگزاری المپیاد)
بهداد سلیمی: وزنهبرداری دسته 105+کیلوگرم؛ سال 2008 در مسابقات جوانان جهان برنز گرفت. (یک سال بعد از برگزاری المپیاد) بهداد محصول استعدادیابی غزالیان مربی مازندرانی است.
قاسم رضایی: کشتی فرنگی وزن 96کیلوگرم؛ سال 2004طلای مسابقات قهرمانی جوانان آسیا را گرفت. (3سال قبل از المپیاد ایرانیان)
امید نوروزی: کشتی فرنگی وزن 60کیلوگرم؛ طلای جامجهانی را سال 2009بهدست آورد. بهگفته چمیانی مربی کشتی شیراز، او از سال79 کشتی را آغاز کرده و سال 85 قهرمان جوانان کشور شده (یک سال پیش از المپیاد ایرانیان)
سعید محمدپور: وزنهبرداری وزن 94کیلوگرم؛ سال2011 در مسابقات قهرمانی جهان برنز گرفت. محصول استعدادیابی فدراسیون وزنهبرداری است و از سال2009وارد اردوهای تیم ملی شد. (2سال بعد از دوره اول المپیاد ایرانیان)
مدال نقره
سجاد انوشیروانی: وزنهبرداری دسته 105+ کیلوگرم؛ سال2010 نخستین حضورش در تیم ملی را تجربه کرد و در بازیهای آسیایی برنز گرفت ولی از سال 2003در اردوهای تیم ملی بود (4سال قبل از المپیاد ایرانیان)
احسان حدادی: دوومیدانی پرتاب دیسک؛ سال2004 قهرمان جوانان آسیا شد (4سال قبل از المپیاد ایرانیان).
صادق گودرزی: کشتی آزاد وزن 74کیلوگرم؛ سال 2004 در رده نوجوانان مدال طلای آسیا را گرفت. (سهسال قبل از المپیاد)
نواب نصیرشلال: وزنهبرداری دسته 105کیلوگرم؛ سال2006 در مسابقات قهرمانی جوانان جهان پنجم شد (یک سال قبل از المپیاد).
کیانوش رستمی: وزنهبرداری دسته 85کیلوگرم؛ نخستین بار سال 2008در مسابقات قهرمانی آسیا در ژاپن شرکت کرد و مقام نیاورد. او محصول استعدادیابی فدراسیون وزنهبرداری است و از سال2007 در اردوهای تیم ملی حاضر بود (همزمان با برگزاری المپیاد ایرانیان).
محمدباقریمعتمد: تکواندو وزن 68- کیلوگرم؛ سال2005با تیم ملی دانشجویان در یونیورسیاد جهانی مدال نقره گرفت (2سال قبل از المپیاد).
مدال برنز
احسان لشگری: کشتیآزاد وزن 84کیلوگرم؛ سال2009 قهرمان آسیا شد. از سال86 در مسابقات قهرمانی کشور حضور داشته(همزمان با برگزاری المپیاد ایرانیان).
کمیل قاسمی: کشتی آزاد وزن 120کیلوگرم؛ سال2006در مسابقات قهرمانی جوانان جهان چین به مدال برنز رسید (یک سال قبل از المپیاد).