سمیرا رحیمی
«احمد شاملو بهیادماندنیترین شاعر پیشگام در شعر سپید فارسی است که مشارکتهای او در حوزههایی بهجز شعر، ازجمله خبرنگاری، ترجمه و کتاب کودک او را به چهرهای مورد ستایش و درعین حال جنجالی در ادبیات قرن بیستم ایران تبدیل کرد. زبان حماسی- سیاسی شاملو نمادها و لحن مذهبی را با تشبیههای ساده تغزلگونه ترکیب میکرد. بهعنوان یک مترجم، شاملو اشعار فدریکو گارسیا لورکا، لنگستون هیوز و مارگوت بیکل را برای مخاطبان فارسیزبان بازخلق کرد. در تلاشاش برای فاصله گرفتن از شعر مرسوم فارسی، دستکاری ریتم و قافیه سنتی فارسی نیما یوشیج را با معرفی مفاهیم «رویداد شاعرانه» و «قافیه درونی» بسط داد. با تلفیق 2تم عشق و آزادی اشعاری خلق کرد که همواره در دوران آشوب و ناآرامی بازخوانی میشدند و همزمان، درخارج از جو سیاسی نیز به همان اندازه خوب بودند و خارج از فضای سیاسی نیز بهعنوان آثار عاشقانه محض مورداستقبال قرار میگرفتند.» این معرفینامهای است که از احمد شاملو بهعنوان شاعر و مترجم در مجله معتبر Modern Poetry in Translation (شعر مدرن در ترجمه یا ترجمه شعر مدرن) منتشر شده است؛ مجلهای که 53سال پیش توسط 2شاعر آمریکایی و بریتانیایی، تد هیوز و دنیل ویزبورت با هدف شناساندن شعر به طیف وسیعتری از مردم با کمک ترجمه آن به انگلیسی و همچنین کمک به نویسندگان و مخاطبان آمریکایی و انگلیسی برای قرارگرفتن در معرض آثار خوب غیرانگلیسی تاسیس شد.
به همان اندازه که اشعار شاملو مورد ستایش قرارداشت، ترجمههایش، بهویژه ترجمههایش از روی آثار نثر، جنجالآفرین بودند. او در دوران زندگیاش اشعار و داستانهای زیادی را از زبانهای مختلف، با سبک منحصر به فرد خود، به فارسی برگرداند. ازجمله مهمترین آثار ترجمه شعر او که با استقبال زیادی مواجه شد، ترجمه اشعار فدریکو گارسیا لورکا در کتاب «ترانه شرقی و اشعار دیگر» است. او اشعار لنگستون هیوز را نیز در اثری به نام «سیاه همچون اعماق آفریقا» ترجمه و منتشر کرد و «سکوت سرشار از ناگفتههاست» اشعاری از مارگوت بیکل بود که ترجمه شده و با صدای شاملو و موسیقی بابک بیات در قالب نوارصوتی منتشر شد.
شاملو مجموعهای از ترجمههای خود از شعر جهان را در کتاب «همچون کوچهای بیانتها» گرد آورد و منتشر ساخت. در این مجموعه شعرهایی وجود دارد که زبان اصلی آنها انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی، یونانی، ترکی و روسی بودهاست. او در مقدمه این کتاب مینویسد: «چون ترجمه بسیاری از این اشعار از متنی جز زبان اصلی به فارسی درآمده و حدود اصالت آنها مشخص نبوده، ناگزیر به بازسازی آنها شدهام...». و همین نظریات شاملو درباره راه و رسم ترجمه شعر و همچنین تسلط نداشتن او بر زبانهای مبدا آثار ترجمهشده بود که مخالفت تعدادی از متخصصان و منتقدان ترجمه را علیه او برانگیختهبود. از نظر منتقدان بهترین ترجمههای شعر، ترجمههایی هستند که مترجم، شعر را با حفظ سبک، فضا، ساختار، فرم و محتوای آن در زبان مبدا، در زبان مقصد بازآفرینی یا بازسرایی کرده و زبانی معادل با زبان مبدا در زبان مقصد کشف و خلق کرده باشد.
از سویی دیگر، ترجمههای این شاعر از متون نثر، بهویژه 3 اثر مهم ترجمه «لوحهای گیلگمش»، «پابرهنهها» اثر زاهاریا استانکو و «دن آرام» اثر میخائیل شولوخف، با موجی از انتقاد مواجهشد و بحثهای زیادی را درباره میزان وفاداری مترجم به متن اصلی و امکانات زبان فارسی ایجاد کرد. از دیگر آثار ترجمهای شاملو در این حوزه میتوان به «برزخ» اثر ژان روورزی، «زرنگار» اثر هربر لوپوریه، «قصههای بابام» از ارسکین کالدول، «عروسی خون» اثر فدریکو گارسیا لورکا، «درخت سیزدهم» اثر آندره ژید، «دماغ» اثر ریونوسوکه آکوتاگاوا، «سیزیف و مرگ» اثر روبر مرل، «خزه» اثر هربر لوپوریه، «مرگ کسب و کار من است» اثر روبر مرل و «شازده کوچولو» اثر سنتاگزوپری اشاره کرد.
بحثبرانگیزتر از ترجمه آثار نثر، بازنویسیهای شاملو از آثاری هستند که دیگران آنها را ترجمه کردهبودند. یکی از این آثار رمان «قدرت و افتخار» گراهام گرین است که عبدالله آزادیان آن را ترجمه کرده بود و شاملو روایت خود از این اثر را با عنوان «عیسای دیگر، یهودای دیگر» و درقالب «ترجمه و بازنویسی» منتشر کرد. در میان آثار بازنویسیشده شاملو «گیلگمش» و «دن آرام» جنجالیترینها هستند. داوود منشیزاده اولینبار ترجمه گیلگمش را بهعهده گرفت و آن را در سال 1333 منتشر کرد. شاملو در سال 1340 بازنویسی این اثر را بدون اجازه منشیزاده منتشر ساخت که اعتراض شدید او را در پیداشت. رمان «دن آرام» را نیز نخستینبار محمود اعتمادزاده ترجمه و منتشر کرد و گفته میشود شاملو دهه پایانی عمر خود را صرف ترجمه دوباره و بازنویسی این رمان کرده است. شاملو خود درباره ترجمه و بازنویسی این اثر میگوید ترجمه آن را براساس برگردان فرانسوی آنتوان ویتز آغاز کردهاست و ایرج کابلی او را از نادرست بودن ترجمه فرانسوی و انگلیسی کتاب آگاه میکند و پس از آن ترجمه و بازنویسی کتاب را با کمک کابلی ادامه داده است؛ از اینرو این احتمال وجود دارد که ترجمه این اثر نیز بازنویسی از ترجمه ایرج کابلی باشد.
چهار شنبه 21 آذر 1397
کد مطلب :
40614
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/zEVm
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved