شاهین امین
اشتغال یکی از مهمترین دغدغههای بشری در تمام جهان در ادوار مختلف بوده و هست. اهمیت شغل به حدی است که دلیل بخش عمدهای از مهاجرتهای جهان محسوب میشود. امروز در شرایطی که جامعه ایرانی با ابر چالش بیکاری مواجه است و تقریبا خانوادهای را نمیتوان یافت که با مسئله بیکاری یا یافتن کار مناسب برای حداقل یکی از اعضای خود مواجه نباشد، مهیا شدن شغل مناسب و تداوم در آن از مهمترین- اگر نگویم مهمترین - دغدغههای هر فردی به شمار میآید. حال در این موقعیت، فراهم شدن شغل برای زنان و فعالیت مستمر در آن به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در مسیر دشوارتری قرار میگیرد.
طبق آمار منتشر شده سازمان برنامه و بودجه، نیروی کار جمعیت فعال زنان در سال1396، 5میلیون و 232هزار و 661نفر بود که نسبت به سال قبل از آن 340هزار و 27نفر به این جمعیت افزوده شده است. اما با وجود همین رشد اندک هنوز سهم زنان از بازار کار ایران تنها 19درصد است.
بسیاری از کارفرمایان بهدلیل مسئولیتهای فراوان زنان در امور خانه و فرزندان، از استخدام آنها سرباز میزنند یا دستمزد و مزایای کمتری را برایشان منظور میکنند و اگر بحرانی هم گرفتار بنگاههای اقتصادی شود، ابتدا زنان را بهعنوان گزینههای تعدیل درنظر میگیرند. در عرف جامعه بسیاری از مشاغل را تنها به استناد قوای جسمانی ضعیفتر، مناسب زنان نمیدانند بیآنکه آزمونی از متقاضیان زن برخی از شغلهای دشوار گرفته شود. بسیاری از همسران زنان شاغل، در امور خانه و تربیت فرزندان مسئولیتهای اندکی را میپذیرند و البته در این میان بخشی از زنان هم بهدلیل نوع تربیت خود تمایلی به پذیرفتن مسئولیتهای اقتصادی و اجتماعی ندارند.
از سویی دیگر زنان بسیار دشوار میتوانند به پستهای مدیریتی برسند و فقط یک درصد از زنان شاغل بهعنوان کارفرما فعالیت میکنند. نیمی از زنان تحصیلکرده دانشگاهی که در جستوجوی کار هستند، به شغلی دست نیافتهاند.50درصد از زنان شاغل در بخش غیررسمی کار میکنند و زنان کارگر غالباً در بنگاههای اقتصادی کوچک و غیررسمی حضور دارند، 25درصد زنان شاغل کارکن مستقل هستند و...
البته طی سالهای اخیر تلاشهایی برای رشد حضور زنان در بازار اشتغال و بالاتر رفتن سهم اقتصادی آنها در جامعه صورت گرفته و قوانینی هم تصویب شده است اما در این زمینه آنها بیش از هر مسئلهای، گرفتار برخی تفکرات و باورهای غلط جاری در جامعه هستند. چرا که در قوانین ایران تقریبا هیچ تفاوتی بین حقوق و نحوه به کارگیری نیروی انسانی با توجه جنسیت آنها لحاظ نشده است. بنابراین بهنظر میرسد بالا رفتن مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان به 2عامل اساسی بستگی دارد:
1-افزایش شغل به شکل عمومی، در بخشهای مختلف و در سراسر کشور، چرا که درصورت مهار نشدن بحران بیکاری نمیتوان انتظار داشت تبعیض جنسیتی در حوزه اشتغال کاهش یابد.
2- تأکید بر اجرای قوانین و تلاش برای تغییر باورهای غلط از سنین کودکی و بهویژه در مدارس که محدودیتهای زیادی را برای انتخاب شغل زنان ایجاد کرده است.
در این شماره از درنگ نظر به اهمیت موضوع «عدالت جنسیتی» مطابق قانون، به اشتغال زنان پرداختهایم.
چگونه سهم زنان در بازار کار و چرخه اقتصادی افزایش مییابد؟
ایجاد شغل و تغییر باورهای غلط
در همینه زمینه :