آیا زنان گزینه اول تعدیل نیرو برای کارفرماها هستند؟
کاهش زیانبار
سهیلا جلودارزاده، نماینده مردم تهران در مجلس میگوید: تجمیع و فراوانی زنان در بعضی از شغلها یا واحدهای آسیبپذیر، بیشتر است
مائده امینی
هیچ آماری از تعدیل زنان وجود ندارد. نه وزارت کار پاسخگوست نه نمایندههای مردم و نه حتی فعالان حوزه زنان در سراسر کشور آمار قابل استنادی در دست دارند که نشان دهد در سالهای گذشته امنیت شغلی زنان پایینتر از مردها بوده است. مدتهاست که هیچ پایشی در این حوزه انجام نشده و کسی از جزئیات کنونی مشاغل زنان خبر ندارد. آخرین آمار مربوط به سال 95 است؛آماری که برخی به نقل از علی ربیعی -وزیر کار سابق- منتشر کردهاند و سهیلا جلودارزاده -عضو شورای مرکزی خانه کارگر- هم آن را در گفتوگو با همشهری تأیید میکند؛ براساس آمارهای سال 95 و پیش از آن بهطور میانگین سالانه 100هزار زن از کار خود برکنار میشدند.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی تحت عنوان «تحلیل شاخصهای بازار کار در فصل بهار 1397» اعلام کرده که از بهار 93تا بهار 96 بهطور میانگین سالانه 730هزار نفر شاغل میشدند که در این میان 370هزار مرد و 360هزار زن وجود داشتند. این در حالی است که در بهار سال 97 اگرچه اشتغال سالانه با 20هزارنفری افزایش، به 750هزارنفر رسیده اما آمار میان زنان و مردان به شکل محسوسی به زیان زنان تغییر کرده؛ بهگونهای که از مجموع 750هزار شغل ایجادشده تنها 240هزار شغل به زنان رسیده است. البته که نمیتوان این کاهش سهم زنان از بازار کار کشور را لزوما ناشی از تعدیل آنها دانست اما این حجم از کاهش حضور آنها در فعالیتهای اقتصادی کشور میتواند زنگ خطری باشد.
سهیلا جلودارزاده -نماینده مردم تهران در مجلس و فعال حوزه زنان- در گفتوگو با همشهری توضیح میدهد: «نمیتوان گفت کارفرماها راحتتر با نیروی زن خود خداحافظی میکنند. تجمیع و فراوانی زنان در بعضی از شغلها یا کارکردن آنها در واحدهایی که آسیبپذیرترند، بیشتر است. البته نمیتوان منکر وجود این تفکر غلط شد که بعضی از کارفرماها بر این باورند که چون آقایان نانآور خانهاند نباید در اولویت برکنار شدن از کار خود قرار گیرند. این در حالی است که بسیاری از زنان هم سرپرست خانوار خود به شمار میروند یا حداقل نیمی از بار اقتصادی خانواده بر دوش میکشند».
داستان تلخ نیروهای «کروز»
آمار نداریم. این را سهیلا جلودارزاده هم در گفتوگو با همشهری تأیید میکند و توضیح میدهد: «آمار جدیدی از تعداد زنانی که در 2سال اخیر از کار برکنار شده یا مشمول تعدیل نیروی انسانی شدهاند، در دست نداریم. نهتنها در مورد زنان بلکه بهطور کلی آماری از نیروهایی که در این سالها تعدیل شدهاند فعلا وجود ندارد».
او ادامه میدهد: «تجمیع و فراوانی زنان در بعضی از شغلها یا کارکردن آنها در واحدهایی که آسیبپذیرترند، بیشتر است. واحدهایی که در آنها فرصت شغلی برای زنان وجود دارد، متأسفانه عموما واحدهایی هستند که دچار ورشکستگی میشوند یا راحتتر تعطیل میشوند».
عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی میگوید: «صنعتی مانند صنعت فولاد یا سیمان صنایعی هستند که همیشه مورد حمایت واقع میشوند و تعدیل نیرو در این صنایع بهندرت اتفاق میافتد. این در حالی است که خانمها کمتر در این صنایع مشغول بهکار هستند. در عوض بیشتر خانمها در صنایع الکترونیک حضور دارند که این صنایع بارها و بارها تعدیل و تعطیلی را تجربه کردند. در واقع ماهیت شغل است که پیشزمینه تعدیل را فراهم میکند، نه جنسیت نیروی کار».
او روایت تلخی هم از شرکتی به نام کروز دارد؛ «مثلا در شرکت کروز حدود 7هزار خانم بهکار مشغول بودند. این شرکت در تحولات اقتصادی اخیر دچار مشکلات جدی شده و من خودم شخصا خبر دارم که برخی بخشهای این شرکت تعطیل شدهاند. در چنین شرایطی نیروی انسانی، فارغ از جنسیتی که دارد، از کار برکنار میشود و چون تعداد خانمهای شاغل در این شرکت قابل توجه است ممکن است اینطور بهنظر بیاید که زنان در اولویت برکناری و تعدیل قرار داشتهاند».
ضعفهای فرهنگی اندکی بهبود یافته
زنان دیگر مانند سابق قربانی جنسیت خود نمیشوند. جلودارزاده میگوید: «من حتی فکر میکنم در زمانهای که ما زندگی میکنیم، شاغلین زن برای کارفرماها بهخاطر دقت و حسن توجهشان در اولویت قرار دارند».
این نماینده مجلس شورای اسلامی توضیح میدهد: «شاید در گذشته و در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، تعصبهای موجود باعث میشد کارفرماها سراغ تعدیل یا اخراج زنان بروند اما امروز این مسئله در کلانشهرهای ایران حل شده و شاید صرفا نیاز به فرهنگسازی در شهرهای کوچکتر داشته باشیم».
همه ساکتیم، چون آمار نداریم
خلأهای آماری موجود در این حوزه همه را ساکت کرده. هیچکس نمیتواند با اطمینان بگوید زنان کجای آمارهای تعدیل نیروی انسانی ایستادهاند. سیما اصغری -رئیس اتحادیه زنان کارگر آذربایجانشرقی- در سال 93 گفته است: «زنان در بازار کار نخستین قربانیان تعدیل نیرو، دستمزدهای نابرابر و تبعیض جنسیتی هستند». او توضیح داده است: «بهدلیل شرایط بد اقتصادی و حمایتنکردن از زنان، نهتنها تعداد زنان کارآفرین روبه کاهش است بلکه زنان کارگر هم بهراحتی از کار خود برکنار میشوند».
زهرا صادقی -کارشناس اقتصادی- هم سال گذشته در گفتوگو با ایلنا اعلام کرده است: «با کوچکترین بحران کارگری، زنان کارگر اخراج میشوند و تبعیض جنسیتی در مورد آنها کاملا مشهود است».
شما که تفننی سرکار میآیی...!
«یک هفته نمیشود که خانه نشین شدهام. هم تخصص دارم هم درس خواندهام.» اینها را پروانه میگوید. او که معمار یک شرکت خصوصی بوده و بهتازگی قربانی تعدیل نیروی انسانی شده، توضیح میدهد: «ما یک تیم هفتنفره بودیم؛ 2زن و 5مرد. ماه گذشته 500هزار تومان از حقوق خانمهای شرکت کم کردند و گفتند نداریم که بیشتر از این پرداخت کنیم! هرکس ناراضی است میتواند از فردا نیاید. من و همکار خانمام که این رفتار را توهینآمیز دانستیم، خانهنشین شدیم».
او درباره علت این کسری از حقوق خانمها میگوید: «من هم مثل شما علت را نمیدانم اما کارفرما بر این باور است که مردها نانآور خانواده هستند و باید خرج چندنفر را بدهند. کارفرمای ما کارکردن زنان را تفریحی و تفننی میداند!».
فاطمه هم گرافیستی است که مردادماه امسال با او در یک شرکت خصوصی خداحافظی کردهاند. او درباره این اتفاق توضیح میدهد: «از ابتدای امسال زمزمههای خرابشدن وضع شرکت بلند شد. مدام میگفتند که کار نیست و ما در پرداخت حقوق شما ماندهایم. تا اینکه مردادماه با 10نفر از ما خداحافظی کردند که 5نفر از این 10 نفر را خانمها تشکیل میدادند». فاطمه توضیح میدهد: «امروز در شرکت ما فقط 2خانم باقی ماندهاند و واقعیت این است که در مورد نحوه انتخاب نیرو برای تعدیل هم تاکنون به ما توضیحی داده نشده است».
باید مشکل را بپذیریم
بخش بزرگی از حل مشکل، شناسایی و پذیرش آن است. ما هنوز نپذیرفتهایم که زنان امنیت شغلی ندارند و براساس شایستگیهایشان انتخاب نمیشوند.
اگرچه به برکت فعالیتهای فعالان حوزه زنان، اصلاح قوانین و تغییر نگرش جامعه نسبت به زنان، اوضاع شغلی زنان خیلی بهتر از 20سال پیش است اما واقعیت این است که در همه نمودارها و آمارهایی که همهساله از وزارت کار، مرکز پژوهشها و... منتشر میشود زنان پایینتر از مردان ایستادهاند. برخی از فعالان حوزه کار مانند محمد عطاردیان معتقدند نرخ 20درصدی اشتغال برای زنان صرفا روی کاغذ است و در واقعیت بیش از 60درصد زنان تحصیلکرده ایرانی بیکارند. همچنین مرکز آمار ایران میگوید 26 میلیون و 983هزار و 250نفر از جمعیت فعال کشور در تابستان 96 مشارکت اقتصادی داشتهاند (معادل ۴۱درصد جمعیت فعال کشور) که در این میان سهم زنان فقط 5میلیون نفر بوده است.
همه این اعداد یعنی زنان آنطور که باید در بازار کشور دیده نمیشوند و مادامی که این نگرش اصلاح نشود، نمیتوان انتظار داشت که گزینه اول تعدیل نیرو نباشند یا در پستهای مدیریتی و تصدیگری وزارتخانهها حضور داشته باشند.