تاراج خاطره
ایرج رامینفر|مدیر هنری و طراح صحنه و لباس:
برای کسانی که مویی سپید کردهاند و گذشتههای نهچندان دور را هنوز در خاطر دارند، سیمای تهران امروز، برایشان بازتاب دهنده شهری است که گویی آن را نمیشناسند. تغییر گسترده و بدون ضابطه پایتخت، تهران را به لحاظ معماری تبدیل به شهری بیهویت کرده است. ادعای گزافی نیست اگر بگوییم این چهره بیتناسب را در هیچ پایتختهای دیگری در دنیا نمیتوانیم سراغ بگیریم. آنچه بر تهران گذشته، منحصر به این سالها نیست و ما مدتهای مدیدی است که این شهر را به حال خود رها کردهایم. این ناهماهنگی و عدم توازن معماری تهران، از ساختمانها گرفته تا ترکیب کوچهها و خیابانها چهرهای غریب از این شهر ساخته؛ چهره غریبی که بهفراموشیسپردن گذشته و پیشینه پایتخت است.
معماری اصیل تهران که حالا نشانههای چندانی از آن باقی نمانده، نشانهای از هویت و فرهنگ ما بود. متأسفانه اغلب دستاوردهای معماری تهران از بین رفته و محلههای شناسنامهدارش چنان تغییر کردهاند که دیگر به سختی میتوان هویت گذشته را در آنها بازشناخت. به جا آوردن تهران دهههای 30 و40 و حتی 50 و 60 روزبهروز دشوارتر میشود. خانه ها و محلههای قدیمی جای خود را به ساختمانهای عجیب و غریب و کوچهها و خیابان هایی دادهاند که معماریشان فاقد هویت است. بسیاری از ساختمان هایی که این روزها در تهران مشاهده میکنیم حاصل گرتهبرداری از معماری کشورهای دیگر است؛ معماریای که ربطی به هویت اصیل ما ندارد.
در سطحی کلانتر میتوان گفت ایران به عنوان کشوری که از دیرباز معماری درخشانی داشته و کشورهای دیگر از معماری ایرانی الگو میگرفتند، سالهاست به هویت و پیشینه درخشانش پشت کرده است. به لحاظ معماری، ما به شدت تحت تأثیر غرب قرار گرفتهایم و ارزشهای معماری اصیلمان را پای نوعی گرتهبرداری ناشیانه، به فراموشی سپردهایم. این برج های بهظاهر مدرن و کج و کوله فاقد ارزشهای استتیک (زیباییشناسانه) هستند و از دل ضدفرهنگ بسازوبفروشی به وجود آمدهاند.
محلهها و کوچههای قدیمی بسیاری را میشود مثال زد که حتی یک خانه از خانههای قدیمی و زیبایش از گزند تاراج ضدفرهنگ بسازوبفروشی مصون نمانده است. در گذشته هماهنگی و همسانی فرمی به لحاظ معماری و نمای بیرونی ساختمان قابل مشاهده بود که حالا جای خود را به سلیقههای عجیب و غریبی داده که در آن هر برج و ساختمان بلندمرتبه محصول برداشت از یک نوع معماری است؛ یکی از معماری فلان برج دوبی تقلید کرده و دیگری از ساختمانهای فلان کشور اروپایی. هر کس هر جوری که دلش خواسته برج و بارویی ساخته، نتیجه اینکه معماری اصیل و باهویت تهران به بهای منافع مادی اقلیتی از جامعه به تاراج رفته است.
بسیاری از محله های امروز تهران به لحاظ زیباییشناسی، چشمآزار هستند. از تناسب و تقارن زیبای معماری گذشته تهران که بر اساس قاعده و قانون شهرسازی شکل گرفته بود، به معماری بیریشهای رسیدهایم که حاصلش همین ساختمانهای زشت و بدقواره امروزی است. معدود ساختمانهایی هم که از گذشته باقی ماندهاند، امکان تخریب نداشتهاند وگرنه آنها هم تاکنون جای خود را به ساختمانهایی داده بودند که مشابهش را امروز بسیار میبینیم؛ ساختمانهایی فاقد هویت و شناسنامه که هیچ ارتباطی با فرهنگ و پیشینه ما ندارند.