رسول بهروش
سؤال؛ آیا جدایی حمیدرضا گرشاسبی از پرسپولیس اتفاق مطلوبی است؟ به هیچوجه. اهمیت «ثبات مدیریت» در هر حوزهای آنقدر واضح و بدیهی است که اصلا نیازی به بازگویی ندارد. مخصوصا وقتی خروجی کار یک گروه مدیریتی قابلقبول باشد، دست زدن به ترکیب آن شایسته نیست. این سؤال و جواب به روشنی موضع مطلب و نویسنده را در مورد غائله این روزها روشن میکند، اما نکته اینجاست که گرشاسبی و پرسپولیس الان قربانی شبکه تو در تویی از سهلانگاریهای تاریخی شدهاند. قانون منع بهکارگیری بازنشستهها مخصوص نهادهای دولتی است و به همین دلیل پرسپولیس هم مشمول آن میشود. این در حالی است که هواداران این تیم (مثل استقلال) سالهاست تمایلی به دولتی ماندن ندارند. وقتی قرار است دولت برای این تیمها هزینه نکند و تنها ماموریتش در این دو باشگاه انتصاب مدیرانی باشد که بعضا با گافهای تاریخیشان هزار جور دردسر درست میکنند، چه بهتر که سرخابیها به بخش خصوصی واگذار شوند. اینطوری حداقل کسانی در پرسپولیس و استقلال تصمیم میگیرند که موقع نیاز، پول هم برایشان خرج کنند و حامی و پشتیبان آنها باشند. الان ارتباط پرسپولیس با دولت یک رابطه یکطرفه و بهشدت مخرب است. درحالیکه بیپولی باشگاه کار را به اعتصاب و فروش اتوبوس و اجاره دادن بخشهایی از امکانات محل تمرین کشانده است، سرخپوشان از جانب برخی رقبا به برخورداری از حمایتهای ویژه دولتی متهم میشوند. چرا؟ لابد چون آقای وزیر قبل از فینال لیگ قهرمانان یکبار سر تمرین این تیم آمده است. عجب لطف بزرگی! حالا هم که داستان تغییر مدیرعامل باشگاه بهخاطر بازنشستگی پیش آمده تا مجموعه خدمات دولت به قرمزها کامل شود. جالب است بدانید مدیرعامل بعدی پرسپولیس، چهارمین رئیس برانکو در این باشگاه خواهد بود؛ آنچه به وضوح کیفیت کار دولت در این باشگاه را نشان میدهد!
همه اینها درست، اما رویکردی که پرسپولیسیها طی چند روز اخیر در واکنش به تغییرات مدیریتی در پیش گرفتهاند قابلقبول بهنظر نمیرسد. با پایان یافتن مهلت گرشاسبی برای استعفا، اکثر بازیکنان پرسپولیس با بارگذاری پستهای آتشین به حمایت از مدیرعامل باشگاه پرداختهاند. علاوه بر این کاپیتانها و بزرگترهای تیم هم مصاحبههای تندی انجام دادند تا حتیالمقدور زمینه را برای ابقای گرشاسبی مهیا کنند. توجه داشته باشید که همه این اتفاقات قبل از 2بازی مهم و پایانی پرسپولیس در نیمفصل نخست رخ میدهد؛ یعنی درست جایی که بازیکنان باید همه تمرکزشان را روی تیم میگذاشتند. کار به جایی رسید که حتی یکی از خبرگزاریها از احتمال تحریم بازی با سپاهان و عدمسفر به اصفهان خبر داد؛ آنچه البته بیش از حد فانتزی بهنظر میرسید. در مجموع شوراندن هواداران و به هم ریختن آرامش تیم با این رفتارها را نمیتوان هضم کرد؛ بهویژه که در روزهای پایانی کار مدیران سابق پرسپولیس هم شاهد پدیده «مصاحبههای هماهنگ» بودهایم. قبلا هر زمان خبر یا شایعهای در مورد عزل رویانیان یا طاهری مطرح میشد، دقیقا همین فضا بهوجود میآمد، طوری که مخاطب تصور میکرد جدایی آنها به منزله انحلال تیم است. الان هم همان وضعیت پیش آمده و همان فضا ساخته شده است. فقط کاش همه دوستان، از شخص گرشاسبی تا جلال حسینی و هواداران به این نکته کلیدی توجه داشته باشند که «پرسپولیس» از هر چیز دیگری مهمتر است و به هیچ بهانهای نباید اتفاقی رخ بدهد که منافع و آرامش تیم به خطر بیفتد. لطفا پرسپولیس را گروگان نگیرید و بهخاطر آنچه فکر میکنید «حق» شماست، با امید و احساسات مردم بازی نکنید. حتی اگر با قانونی نادرست در شرایطی نامناسب مواجه باشیم و حتی اگر گرشاسبی به ناحق ناچار به تحویل قدرت باشد، به نفع پرسپولیس است که این پروسه در آرامش و با کمترین هزینه اتفاق بیفتد. فراموش نکنیم حتی شهردار تهران بهخاطر همین قانون کنار رفت و اصلا خود گرشاسبی هم با استفاده از بازنشسته بودن طاهری به منصب مدیرعاملی پرسپولیس دست یافت.
پرسپولیس را گروگان نگیرید
در همینه زمینه :