دعوت به شکیبایی
سیدمحمد بهشتی/کارشناس فرهنگی
اکثر لغتنامههای فارسی «تزویر» را معادل آراستن و بر پای داشتن و نیکو گردانیدن چیزی آوردهاند و در یک حالت خاص هم از مکر و فریب کردن و آراستن دروغ یاد کردهاند. تا جایی که در میان خوشنویسان تزویر به حسن مترادف است با تقلید شاگرد از خط خوش استادی بزرگ برای تربیت سلیقه و دید خود.
خصلتهای تهران به مثابه مهمترین کانون مولد فرهنگی در ایران اقتضا میکند که شهردارش در زمره معاریف کشور قرار بگیرد. معاریف با رجال یا مشاهیر تفاوت دارد. مشاهیر در میان عموم از شهرت برخوردارند اما صلاحیت ورود به عرصه مدیریت را ندارند. همچنین رجال در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای بزرگ سهیمند اما سرشناس نیستند. اما معاریف هم در مدیریت کشور دخیلند و هم به اعتبار معرفه بودن در میان مردم. هر حرکت و سخن ایشان به سان سنگی در برکه بخش قابلتوجهی از سطح جامعه را متأثر میسازد.
با این حساب از یک بازیگر یا ورزشکار معروف انتظار میرود از خود وجههای پاسدار ارزشهای محیطزیستی، اخلاقی، اجتماعی و... بروز دهد. از وزیر یا نماینده مجلس نیز انتظار میرود با تدبیر و سنجیدگی در به ثمر رسیدن تصمیمات مفید نقش ایفا کند ولی گرفتن وجهه تبلیغاتی بازتاب چندانی ندارد. اما برای معدودی مقامها مثل رئیسجمهور یا شهردار تهران «تزویر» یک ضرورت است. یعنی علاوه بر مدیریت مدبرانه، باید حواس خویش را به وجهه خود نیز جمع سازد. زیرا از طرفی بهعنوان نماینده یک ملت یا شهر در مجامع مختلف حاضر میشود و از طرف دیگر وظیفه مربیگری اهل آن شهر و کشور را داراست و مسئولیت سنگینی در باب نمایش ظاهری و آدابدانی و شعور بر شانه میکشد.
به این اعتبار بروز رفتارهای جالب توجه عموم نهتنها برای یک شهردار مناهی و منکر نیست بلکه مستحسن هم هست. در واقع اشکال آنجا ایجاد میشود که چنین مقامی تنها به دروغآرایی بپردازد و ضعفهای خود را با عوامفریبی پوشش دهد. «تزویر» مسئلهای بسیار مهم است که مدتی است در جامعه ما بهدلیل ظهور تعدادی مزوّر به دروغ، این جنبه اصولا مذموم تلقی و مغفول واقع شده است، و کسی که باید حتما نسبت بهصورت ظاهر و رفتارهای خود حساس باشد نیز با چوب پوپولیست ، ظاهرباز و... تنبیه میشود.
بدیهی است که وجهه شهردار از نخستین روز کاری بهچشم میآید و خودداری از اظهارنظر درباره آن دشوار است اما هنوز برای قضاوت درباره کارنامه اجرایی و مدیریتی شهردار تازه تهران خیلی زود است. بسیاری از تصمیمگیریهای امروز شهرداران، پیامدهای خود را سالها پس از کنار رفتن آنها آشکار میسازد. ضمن آنکه تهران در حال پوست انداختن و گذار به مرحلهای نوین از تجربه مدنی خود است و چهبسا شاید آقای پیروز حناچی جزو معدود گزینههایی است که بر این تحول اشراف داشته و میتواند شهردار خوبی برای این وضعیت از شهر باشد؛ شهری که
از یکسو بر اثر نسیان فراگیر و رفتارهای سوداگرانه چند دهه اخیر به ورطه بحرانهایی جدی مثل آلودگی هوا درافتاده است و از سوی دیگر جامعه مدنی آن در یک دهه اخیر هوشیاری نسبی یافته و تقاضای حل و فصل مدبرانه مشکلات را دارد. به همین دلیل اکنون سکنات شهردار تهران آشکارا به چشم همگان میآید.
هنگامی که شهر در حال روشن شدن است، مدیریت در ملأعام امری ضروری بوده و دیگر فعالیت مدیران کاردان و سختکوش و خیرخواه پشت درهای بسته پذیرفتنی نیست. در نتیجه ایرادجویی از رفتارهای متوجه وجهه شهردار و ارتباط دادن آن به سوءمدیریت نیز منصفانه بهنظر نمیرسد.