قصههای کهن
سپهسالاریِ بَردَع
امیر فضلون بوالسّوار، ابوالبشر را به سپهسالاری [شهر] بَردَع منصوب کرد. ابوالبشر گفت: «تا زمستان سر نرسد، نمیروم. چون آب و هوای بردع بسیار بد است، مخصوصا در تابستان.» امیرفضلون به او گفت: «کسی بیاجل نمیمیرد و نمرده است.» ابوالبشر گفت: «چنانکه امیر میگوید، کسی بیاجل نمیمیرد. اما کسی تا اجلش سرنرسیده باشد، در تابستان به بردع نمیرود!»
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاوسبناسکندر
در همینه زمینه :