• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 23 دی 1396
کد مطلب : 3969
+
-

قرار نیست به عقب برگردیم

آسیب‌شناسی ادوار جشنواره فیلم فجر در گفت‌وگو با علی‌ ژکان

سینما
قرار نیست به عقب برگردیم

مسعود میر/ خبرنگار:

یک‌ماه دیگر در چنین روزی سیمرغ‌های جشنواره سی وششم پر کشیده‌اند. برگزیدگان ویترین افتخارات‌شان را رنگ و رخی تازه می‌بخشند و آنهایی که سیمرغی دشت نکرده‌اند فرداها را انتظار می‌کشند. تماشاگرانی که موفق شده‌اند فیلم درست و درمانی ببینند بی‌شک مشعوفند و آنها که کشف‌شان در جشنواره با یک تجربه نه‌چندان دل‌انگیز همراه بوده لب به گلایه خواهند گشود. با همه اینها اما سینما ماندگار است.

ما درباره جشنواره‌ای حرف می‌زنیم که حالا در سی وشش سالگی باید برای میانسالی‌اش برنامه بچیند و تلاش کند تا در رخوت و تکرار بی‌اعتبار نشود. آسیب‌شناسی جشنواره فجر بهانه‌ای است برای گفت‌وگو با آنهایی که سال‌هاست در کالبد سینمای ایران جانی می‌دمند.

با این بهانه سراغ علی ژکان رفتیم. کارگردان، تهیه‌کننده، استاد دانشگاه و البته دلسوز شاید عناوینی باشند که لازم نیست به او نسبت داد. ژکان سال‌هاست بی‌سر وصدا با سینما زندگی می‌کند و البته امسال بعد از وقفه‌ای 10ساله فیلم ساخته است. امضای او امسال بعد از سال‌ها فیلم نساختن پای فیلمی نشست که البته با آرای لب مرزی هیأت انتخاب، پایش به جشنواره سی‌و‌ششم باز نشد.

 

 

جشنی که جشنواره صدایش می‌کنیم

«جشنواره فیلم فجر از بدو راه‌اندازی جشنواره مناسبتی بوده و اساس آن در این سال‌ها تغییر نکرده است. به همین جهت جشنواره فیلم فجر با ماهیت جشنواره‌هایی که در جهان برگزار می‌شود متفاوت است. به بیان دیگر ما نه برگزارکننده یک فستیوال فیلم با ارزش‌های فرهنگی و هنری صرف بلکه صاحب یک جشن هستیم که حتی می‌تواند به‌صورت یک نمایشگاه هم برگزار شود. در واقع ما دچار تضاد حرکتی در جشنواره فیلم هستیم چون جشنواره هم می‌خواهد کارکرد جشن گونه خود را حفظ کند و همانند فستیوال‌های معتبر دنیا از جنبه رقابتی بهره‌مند باشد و مبتنی بر ارزش‌های سینمایی پیش برود. به همین دلیل جشنواره دچار تضاد و پارادوکس است.»

علی ژکان با اشاره به دولتی بودن جشنواره فیلم فجر، جاری بودن نگاه حاکمیتی و البته ایدئولوژیک در ادوار مختلف جشنواره را مورد توجه قرار می‌دهد و می‌گوید: «هر سال بسته به وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه جشنواره فیلم فجر تحت‌تأثیر بوده و هست. بالاخره ما باید یکجا تکلیف‌مان را با جشنواره فجر روشن کنیم. به‌عنوان مثال خیلی بهتر است که دبیران جشنواره چشم‌انداز روشنی از افق پیش روی جشنواره داشته باشند نه اینکه هر سال بسته به شرایط سیاسی و عوامل دیگر چشم‌انداز جشنواره را تغییر دهند.

مثلا در آستانه دهه70 و همزمان با چربیدن اهمیت صنعت در سینما به وجه هنری آن، آثار امثال تقوایی‌ها و حاتمی‌ها نادیده گرفته شد.البته حمایت از سینمای تجاری اصلا اشتباه نیست و همه شاهدند که اسکار در هر سال در جهت حمایت از سینمای حرفه‌ای و تجاری برگزار می‌شود اما مشکل اینجاست که ما در ایران حتی به‌خاطر کوچک‌ترین تحولات سیاسی و اجتماعی هم چشم‌انداز عمومی جشنواره‌مان را تغییر می‌دهیم. ما در این 36سال برگزاری جشنواره هنوز به یک ساختار ثابت نرسیده‌ایم و این نشان از ضعف است.»

 

جسمی که نحیف‌تر می‌شود

کارگردان فیلم به یادماندنی «مادیان» تأکید می‌کند که اعتبار جشنواره‌های جهانی بی‌تردید از اعضایش حاصل می‌شود. او می‌گوید:« اینکه جشنواره را چه‌کسی اداره می‌کند و به قول معروف دبیر جشنواره است آنقدر اهمیت دارد که در بسیاری از جشنواره‌های معتبر دبیر جشنواره از کشورهای دیگر انتخاب می‌شود. همچنین اعضای هیأت انتخاب و هیأت داوران هم از سطوح بالای سینمای جهان برگزیده می‌شوند. این در حالی است که ما هر سال باز هم بسته به همان شرایط جامعه، دبیرها و هیأت‌های داوری مختلف با سلیقه‌های مختلف را بر می‌گزینیم.بدتر اینکه هر سال حداقل نیمی از این هیأت‌ها به‌گونه‌ای انتخاب می‌شوند که به نوعی وابستگی دولتی دارند.» ژکان همچنین به موضوع نحیف‌تر شدن جشنواره فجر اشاره می‌کند: «تصور کنید بخش بین‌الملل جشنواره که می‌توانست اعتباری به این جشنواره اضافه کند از بدنه جشنواره جدا شده است. از سوی دیگر محدود شدن تعداد فیلم‌های حاضر در جشنواره هم به نحیف شدن این جشنواره کمک کرده است. در واقع حتی اگر این جشنواره با نیت برگزاری همان جشن هم برگزار شود باید اذعان داشت که شکوه این جشن کم شده است.»

کارگردان فیلم «چهره به چهره» همچنین با اشاره به انتخاب دو فیلم مستند و یک انیمیشن در جشنواره سی و ششم می‌پرسد:«اعضای هیأت انتخاب و داوران چه تخصصی در موضوع مستند یا انیمیشن دارند‌؟ چرا باید با اینگونه کارها به اعتبار جشنواره ناخواسته لطمه وارد شود؟» به گفته این استاد دانشگاه؛ «اکنون وضعیت به‌گونه‌ای است که تبلیغات جشنواره‌ای متصل می‌شود به اکران نوروز و بعضی‌ها برنده این رقابت نابرابر می‌شوند. در واقع در غیاب فیلمسازان تجربه‌گرا و آمار پایین حضور فیلم اولی‌ها از یک سو و عدم‌انتخاب فیلم‌هایی که لحن مستقل دارند نظیر فیلم من و امثال من، فرصت برای فیلم‌هایی با پروداکشن‌های ارگانی مهیاتر از همیشه خواهد بود.»

ژکان معتقد است نتیجه این رفتارها در این سال‌ها چیزی نبوده جز اینکه امثال مهرجویی و کیمیایی مجبور به ساخت فیلم‌های تجاری شوند و خیلی‌ها هم عملا از فهرست فیلمسازان فعال کشور خط بخورند. او می‌گوید: «ما قرار است رشدکنیم و پخته‌تر شویم نه اینکه عقبگرد کنیم. ما هنوز درگیر این هستیم که در جشنواره‌ای با ادعای ارزشگذاری هنری و سینمایی با انتخاب فیلم‌هایی مواجهیم که هنوز ساخت‌شان تمام نشده‌است. مگر چنین چیزی امکان دارد؟».

 

 

 

دلسردی، از مادیان تا نخستین امضا

 

«سال 64بود و مادیان در کمال ناباوری دست خالی از جشنواره برگشت. معاون سینمایی وقت وزارت ارشاد برخورد مناسبی با ما نداشت و خلاصه با مادیان در جشنواره بی‌رحمانه برخورد شد. بعدتر منتقدان فیلم را بسیار ستودند ولی خیلی چیزها دیگر عوض شده بود.امسال هم من بعد از 10سال از آخرین فیلمم با سرمایه شخصی فیلم نخستین امضا برای رعنا را ساختم. فیلمی که از صف رقبا در جشنواره کنار گذاشته شد و البته برای خودم هم قابل پیش‌بینی است که چرا با رأی لب مرزی از راه یافتن به جشنواره بازماند.

جالب است که همه فیلمسازان عضو هیأت انتخاب به فیلم من به‌عنوان فیلمی با روایتی قابل اعتنا و متفاوت رأی دادند و دیگر اعضای دولتی هیأت به‌خاطر موضوعات مطروحه در فیلم که به وضعیت زندگی یک نویسنده می‌پردازد با نگاهی منفی نگریسته‌اند.من احساس می‌کنم در همان وضعیت سال 64هستم و بعد از بیش از 30سال موقعیتم تغییری نکرده است.»

گلایه‌های ژکان البته فارغ از دغدغه‌های شخصی است. او معتقداست که فیلم‌های خلاقانه با نگاهی متفاوت جایی جز جشنواره برای بروز و ارائه ندارند و نباید شرایط به‌گونه‌ای پیش رود که جشنواره تبدیل به ویترین ارائه آثاری شود که احتمالا از نظر اقتصادی برای سینما مهم هستند نه هنری. او می‌گوید: «ما نباید فراموش کنیم که در 36سالگی جشنواره از خودمان بپرسیم که انصافا ارزش افزوده جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران چه بوده است؟».

این خبر را به اشتراک بگذارید