مرگ در پایتخت،کشف جسد در سمنان
بهدنبال مرگ اسرارآمیز دخترتهرانی که جسدش در استان سمنان کشف شده، مردی آشنا دستگیر شده است. به گزارش همشهری، نهم آذرماه امسال، مردی در حال عبور از روستای چند آب در ایوانکی استان سمنان بود که چشمش به جسد دختری جوان در کانالی افتاد و ماجرا را به پلیس گزارش کرد.
بررسیها نشان میداد که ساعتها از مرگ این دختر میگذرد اما علت مرگ او مشخص نبود. در ادامه کارآگاهان به جست و جو پرداختند و داخل جیب لباس این دختر، مدارکی پیدا کردند که هویت وی را نشان میداد. قربانی، سعیده نام داشت و 25ساله بود که جسدش با دستور قاضی، به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان در مرحله بعد، خانواده قربانی را شناسایی کردند و موضوع مرگ دخترشان را به آنها اطلاع دادند.
این خانواده با حضور در پزشکی قانونی، دخترشان را شناسایی کردند و در ادامه تحقیقات مشخص شد که آنها ساکن تهران هستند اما هنوز مشخص نبود که چرا جسد در سمنان رها شده است. مأموران پیبردند که دختر جوان مدتهاست که در خانه مجردی خود در پایتخت زندگی میکند. از سوی دیگر خانواده این دختر، خواستار رسیدگی درخصوص مرگ مشکوک دخترشان شدند.
بازداشت مرد آشنا بررسیها برای رمزگشایی از مرگ دختر جوان شروع شد و مأموران برای کشف حقیقت راهی محل زندگی او شدند. تحقیقات حکایت از این داشت که صاحبخانه سعیده مرد جوانی است که چند روز قبل از کشف جسد، درنزدیکی خانه او دیده شده است. همین کافی بود تا این مرد بازداشت شود. او برای تحقیق به سمنان منتقل شد و در تحقیقات چنین گفت: حدود 4ماه پیش خانهام را برای اجاره به بنگاه سپرده بودم که یکی از کارکنان آنجا با من تماس گرفت و گفت آیا خانهات را به یک دختر مجرد اجاره میدهی؟ من هم قبول کردم و خانهام را به سعیده (قربانی) که بهدنبال خانه میگشت اجاره دادم.
مدتی که گذشت نظرم عوض شد و از سعیده خواستم خانهام را تخلیه کند. میخواستم به فرد دیگری اجاره بدهم اما سعیده میگفت قرارداد ما یکساله است و تا پایان زمانی که تعیین شده در خانهام میماند. وی ادامه داد: چند روز قبل از حادثه به خانه سعیده رفتم و درخصوص شرایط ماندن در خانهام با او صحبت کردم. نمیدانم فکر میکنم حدود یک هفته بعد دوباره به خانه سعیده رفتم تا ببینم شرطهایی که تعیین کرده بودم را قبول میکند یا نه. اما روز حادثه هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد خانه شدم و ناباورانه دیدم که سعیده روی زمین افتاده و تکان نمیخورد.
بالای سر او رفتم و صدایش زدم اما جوابم را نداد. آنجا بود که متوجه شدم او نفس نمیکشد و جان باخته است. ترسیده بودم و فکر میکردم اگر کسی از ماجرا با خبر شود مرگ او را گردن من میاندازد. چون جسد داخل خانه من کشف شده بود و همه میدانستند که من چندباری به آنجا رفتهام. برای همین تصمیم گرفتم جسد را در خارج از شهر رها کنم. وی ادامه داد: آن شب جسد را داخل پتویی پیچیده و به پارکینگ بردم. آن را در قسمت بار ماشین وانت نیسان خود گذاشتم و حرکت کردم.
مقصد خاصی درنظرم نبود، فقط میخواستم هرطور شده آن را از تهران خارج کنم. یک ساعت بعد متوجه شدم که در ایوانکی هستم، تصمیم گرفتم همانجا جسد را به داخل کانالی بیندازم. آن شب، هنگام رها کردن جسد کسی مرا ندید و پس از آن هم به خیال اینکه هرگز شناسایی نمیشوم، به خانهام برگشتم اما در نهایت لو رفتم. پس از اظهارات این مرد جوان، از آنجا که حادثه در تهران رخ داده بود، پرونده با عدمصلاحیت به دادسرای جنایی تهران ارسال شد. متهم دیروز پیش روی بازپرس جنایی پایتخت قرار گرفت و باردیگر گفتههای قبلی خود را تکرار کرد.