
اعتراف صادقانه

محمود بهمنی که روزگاری به واسطه ریاست بر بانک مرکزی مورد شدیدترین انتقادها قرار داشت، ازجمله کسانی است که اعترافها و اظهارنظرهایش میتواند در تاریخ اقتصاد ایران ماندگار شود، بهویژه اینکه در روزگاری که دستگیری و اعدام برخی واسطههای بازار ارز و سکه مورد چالش جریانهای سیاسی و صاحبنظران و البته مردم قرار گرفته، گفته است: جمشید بسمالله و مظلومین نمیتوانستند بهتنهایی بازار ارز و سکه را متاثر کنند. او که روزگاری مصمم بود تا قیمت دلار را در دولت ماضی روی عدد 1226تومان فریز کند و در حیاط بانک مرکزی روبهروی دوربین ایستاد و چون قهرمانی بلامنازع از این تصمیم دفاع کرد، نهتنها با شکست مواجه شد بلکه به چشم خویش و در فاصله کوتاهی شاهد شکست سیاست دلار 4200تومانی موسوم به دلار جهانگیری بود و شگفتا تاریخ این مملکت که چه تکرار خطاها را تجربه نکرده است. بهمنی این روزها نماینده مجلس است و عضو کمیسیون اقتصادی اما وقتی از ثبات ارزی، استقلال بانک مرکزی، تعیین قیمت ارز به دست عرضه و تقاضا و اثر تحریمها بر اقتصاد سخن میگوید، نشان به همان نشان که گویا او نیز زخمخورده همین اشتباهات دولتهاست که از ثبات ارزی دفاع میکند و استقلال بانک مرکزی را مهم میداند.
راستی ای کاش رئیسکل بانک مرکزی در دولت محمود احمدینژاد، بگوید اینکه سال گذشته حجم قاچاق کالا به 20میلیارد دلار رسیده، میتواند نشانهای روشن از پولشویی باشد یا نه؟ او میتواند همچنان از افتادن در دام محافظهکاری و سیاست فاصله بگیرد و صادقانه اعلام کند که آیا بدون رعایت استانداردهای مبارزه با پولشویی، برخورد و شناسایی و ضبط پولهای کثیف، میشود با بانکهای خارجی کار کرد یا نه؟ آری محمود بهمنی راست میگوید که جمشید بسماللهها و مظلومینها نمیتوانند بهتنهایی عامل التهاب در بازار ارز و سکه باشند که آنها معلول سیاستهای نادرستی هستند که دولتها اتخاذ میکنند.