فرهنگ؛ نیروی مولد اقتصاد شهری
حامد فوقانی | خبرنگار
سخن نخست: ماکس وبر، جامعهشناس مشهور آلمانی (1864 تا 1920 میلادی) یکی از مهمترین اصول بوروکراسی را غیرشخصی بودن و عدالت میداند؛ یعنی نهتنها مدیران نباید در مدیریت خود، روابط و احساسات شخصی را دخیل کنند، بلکه باید روشهایی را بهکار گیرند که سرانجامشان عدالت در سازمان و در سطح جامعه باشد. کارشناسان معاصر نیز اصل مدنظر وبر را اینطور معنا کردهاند: «قواعد و رویهها بهطور یکسان و بدون استثنا در مورد همه رعایت میشود و با هیچکس برخورد ویژه صورت نمیگیرد.»
بدون هیچ مبالغهای میتوان ادعا کرد که در برخی نهادها و سازمانهای کشورمان طی دهههای 70و 80 چنین اصلی رعایت نشده است. نتیجه همین احساسی میشود که عناصر جامعه از نبود عدالت از آن صحبت میکنند؛ با وجود آنکه مقامات بلندپایه بارها بر این مسئله و داشتن نگاه شایستهسالاری و تخصصگرایی تأکید کردهاند. شهروندان اما میخواهند با هر میزان درآمد، برای بهره از امکانات موجود، سهمی عادلانه داشته باشند. در این بین، بسیاری از شهرداریهای کشور هم در ادوار مختلف، از اتخاذ رویکرد غیرشخصی بودن، سر باز زده و به طرق گوناگون، بستگان و اقوام خود را در ردههای سازمانی بهکار گرفتهاند. بیشک نخستین تأثیر این مسئله کمرنگ شدن عدالت در جامعه است.
البته بسیار پیشتر از وبر، امام علی(ع) عدالت را محوریترین، استوارترین، بنیادیترین و شاملترین مسئله سیاست و حکومت عنوان کرد. جایگاه عدالت درنظر او آنقدر پررنگ بود که نامشان با عدالت در آمیخته شود. نکته مهم در توصیههای عدالتمحورانه امام اول شیعیان به آن برمیگردد که او عدالت را باعث مستحکمترشدن جامعه و بیعدالتی را سبب فروپاشی اجتماعی دانسته است.
نگاه اصلی: سؤال این است که در وضعیت فعلی چگونه باید شهرهای کشور را با نگاه عادلانه و بدون شهرفروشی اداره کرد؟ حالا که در تهران خط قرمز بر ساختوسازهای بدقواره و بیضابطه کشیده شده و قرار است دیگر هیچ بنای بلندی از زمین متعلق به همه سربرنیاورد، چگونه باید منابع مالی لازم را تامین کرد؟ پاسخ فرهنگ است؛ همان رویکردی که دیگر شهرهای توسعهیافته در پیش گرفتهاند. اینگونه هم معضلات شهرها پایان مییابد، هم رویدادهایی رقم میخورد که بر فرهنگ و هویت جامعه استوار شدهاند و پایههای این بخش را مستحکمتر میکنند و هم اقتصاد از جایی تامین میشود که شاید کمتر کسی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، تصور میکند.
اگر همین حالا به سایت wien.info سری بزنید خواهید دید که اتفاقات فرهنگی چطور روزهای سال شهر وین را قرق کردهاند؛ از رخدادهایی که مربوط به حوزه کتاب، نویسندگی، موسیقی، فیلم و فلسفه است گرفته تا اتفاقات ورزشی، جشنهای ملی و رویدادهای محیطزیستی و تاریخی. بهطور نمونه نمایشهای خیابانی و همایشهای خانوادگی شهری روزهای 15، 18، 22، 26 و 28ماه دسامبر (ماه آینده) را در جدول برنامههای شهری پرکردهاند. درصورتی که هرشب ساعت 6و نیم عصر، کنسرت خیابانی با غذاهای محلی در برخی معابر و مکانهای عمومی وین برقرار است. این اتفاقات فرهنگی دریچهای شدهاند برای چرخش درست و بیدردسر اقتصاد.
سخن آخر: برای آنکه اقتصاد مبتنی بر فرهنگ در کلانشهرهای کشور و بهویژه در تهران بیشتر رخ بنماید ابتدا باید مدیران رده عالی، میانی و در مجموع کارکنان ارگانهای مختلف ازجمله شهرداری دست بهکار شوند. اتفاقی که آخر هفته گذشته در پایتخت با عنوان تهرانگردی رقم خورد و بسیاری از فعالان حوزه شهری با حضور در راسته کتابفروشیها، سعی کردند شهروندان را به کتابخوانی و رونق این صنف ترغیب کنند، از این دست کارهای عملی در حوزه فرهنگ است؛ حتی اگر چنین اقدامی فقط نمادین باشد باید آنرا به فال نیک گرفت.
به موازات مدیران، شهروندان نیز باید گام بردارند. شرکت در رویدادهای فرهنگی از یکسو و کمک به حوزههای مرتبط با آن از سوی دیگر و کمی سخاوتمند بودن درباره تمام موضوعات فرهنگی ازجمله مواردی بهحساب میآید که نیازمند مشارکت شهروندان است. از طرفی نباید از یاد برد که اگر مثلا در وین مردم به آنچه از فرهنگ میخواهند دست پیدا میکنند، در عوض در مشارکتهای اداره شهر نیز «نه» نمیآورند. پرداخت بموقع عوارض نوسازی سالانه تنها یکی از کارهایی است که میتواند صورت بگیرد؛ البته که باید به نسبت قرارگیری ملک و میزان درآمد اقشار مختلف جامعه، عادلانه صادر شود؛ صدالبته که فرهنگسازی لازمه همیاری و همکاری در این راه است.